راههای جلب اعتماد عمومی در شیوه حکومتی امیرمؤمنان(ع)/ لزوم پرهیز از پنهانکاری
بخشعلی قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر نهجالبلاغه، به توضیح درباره اهمیت اعتماد اجتماعی در نهجالبلاغه پرداخت و اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) در خصوص اعتماد اجتماعی سخنان فوقالعادهای دارند. سخنان حضرت درباره اعتماد اجتماعی که مردم باید نسبت به حاکمان داشته باشند فوقالعاده است. ابتدا این را هم بگویم که ای کاش همه مسئولان ما همه نهجالبلاغه را بخوانند، اگر همه را نخواندند نامهها را بخوانند و اگر نامهها را نخواندند حداقل نامه ۵۳ به مالک اشتر را بخوانند.
وی افزود: ایشان در نامهای که برای مالک مینویسد، میفرماید: پیش از تو حاکمانی در مصر حکومت کردند. آنها کارهایی را انجام دادند، تو هم کارهایی را انجام خواهی داد. واقعاً باید به این جمله دقت کرد و آن را با طلا نوشت که حضرت میفرمایند: «مالک مواظب باش که مبادا در اثر کوتاهی تو مردمان به تو بگویند صد رحمت به دوره قبلی؛ بلکه تو باید آن قدر به مردم مصر خدمت کنی که خوبیهای دوره قبل را به فراموشی بسپارند؛ یعنی خوبیهای تو نسبت به خوبیهای حاکمان دوره قبل آن قدر زیاد باشد که خوبیهای آنها به چشم نیاید.» واقعاً اگر کسی این طور حکومت کند اعتماد اجتماعی جلب نمیشود؟
پرهیز امیرالمؤمنین(ع) از پنهانکاری
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: زمانی حضرت صحبت میفرمودند که شخصی بلند شد و به حضرت گفت: «آیا این مطالب جزء اسرار نظامی نیست؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «من با مردم خودم هیچ پنهانکاری ندارم. البته حضرت چند تا استثنا میآورند که یکی از آنها اسرار نظامی و امنیتی است.» ایشان میفرمایند: «این اسرار را هم به شما میگفتم ولی اگر الان نمیگویم به خاطر دشمنانتان نمیگویم.» لذا در نهجالبلاغه واقعاً اعتماد مردم بسیار مهم و سرمایه اجتماعی است.
وی ادامه داد: ایشان صراحتاً اعلام میکردند که فلان فرماندار من اشتباه کرده است و من از شما مردم عذرخواهی میکنم. این امر برای این بود که اعتماد عمومی مردم برای حضرت خیلی مهم بود. شما نامهها را نگاه کنید. پر از این سخنان است. در یک جا به یکی از فرمانداران مینویسد شنیدم زمینی را غصب کردی، اگر تا فلان روز این زمینها را به صاحبانش برنگرداندی تو هستی و شمشیر علی(ع) و تو میدانی شمشیر علی بر فرق کسی فرود نمیآید، مگر اینکه آن آدم از جهنم سر در میآورد. آیا این برخوردها موجب اعتماد عمومی نمیشود؟
سخنانی که اعتماد عمومی را جلب میکند
پژوهشگر نهجالبلاغه در ادامه گفت: از همین تریبون میخواهم به مخاطبان شما، از جمله مسئولان اعلام کنم که خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه را بخوانید. میدانید ایشان در این خطبه چه میفرمایند؟ حضرت میفرمایند که اگر در من خطایی دیدید آن را اصلاح کنید، اگر سخن عادلانهای دارید با من در میان بگذارید، من آدم مستبدی نیستم. وقتی پیش من میآیید چربزبانی نکنید؛ چون من از این سخنان شما خشنود نمیشوم. نفسهای ضعیف از مداحی دیگران خوشحال میشود. اگر پایم را کج گذاشتم شما راستش کنید. انصافاً اگر کسی به این سخنان عمل کند اعتماد عمومی را جلب نمیکند؟
وی افزود: نکته آخر اینکه در آغاز حکومت حضرت علی(ع) و رجوع مردم به ایشان میفرمایند که اگر شما نخواهید میرویم، حکومت را رها میکنیم و ولی اگر بخواهید میآیم. این حرف من نیست، این سخن علی(ع) است. ایشان در خطبه سوم نهجالبلاغه میفرمایند: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ؛ اگر حضور فراوان بيعتكنندگان نبود، و ياران حجّت را بر من تمام نمىكردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكمبارگى ستمگران، و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مىساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مىكردم، آنگاه مىديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغالهاى بىارزشتر است.» حضرت صراحتاً میفرمایند اگر مردم خواستند و حجت بر من تمام شد حکومت را به دست میگیرم و آنچه را که تشخیص دادم درست است، انجام میدهم و تعارف میکنم.
ارائه مدل حکومت مدنی و ساختارمند
قنبری در پایان یادآور شد: زمانی فکر میکردم که امیرالمؤمنین(ع) در حکومت خودش شکست خوردهاند. در حالی که این طور نبود. امیرالمؤمنین(ع) در سال چهلم هجری وقتی خطبه ۳۴ را ایراد فرمود، ۱۲ هزار نیرو جمع شد و زمینههای تحقق نظرات ایشان فراهم شده بود و اگر شرطهها رعایت میکردند و اجازه نمیدادند ابنملجم آن کار را انجام دهد، حکومت علی(ع) پنج ساله تمام نمیشد؛ چون واقعاً زیرساختها را خوب درست کرده بود. علی(ع) در این سه سال آنقدر سخن گفته و هدایت کرده است که در سال چهارم زمینه برای تحقق این منویات فراهم شده بود؛ ولی ابنملجم در سال ۴۰ اجازه این کار را نداد. به صراحت به شما میگویم که در نهجالبلاغه یک نوع حکومت مدنی و ساختارمند مطرح شده است و ما هنوز از آن غافلیم.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید