حجت الاسلام صفاری: این است سند مظلومیت علی(ع) / حاج محمود کریمی: یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود!
در این جریان 75 روز یا 95 روز زندگانی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر(ص)، همه چیز هست، ضلالت، هدایت و... .سوالی که ذهن را درگیر می کند این است که آیا امت اسلام زمانی که پیامبر اکرم(ص) می خواستند از دنیا بروند و از ایشان می پرسیدند که آیا من پیغمبر خوبی بودم یا نه؟ ضجه می زدند، گریه می کردند و می گفتند پیامبر می خواهد از دنیا برود که این چنین می گویند و وداع می کنند. امتی را که پیامبر(ص) 23 سال تربیت کردند، این امت همه شان خوب بودند یا بد؟ عاقبت بخیر شدند یا نشدند؟ زحمات حضرت جواب داد یا خیر؟
پیغمبر وقتی به آنها می گفت من به شما 2امانت می سپارم، به انسانهای نامرد و عهد شکن امانت می سپرد یا به انسانهای مؤمن؟! اینها آن روز راستگو بودند یا دروغگو؟ اگر دروغگو بودند پیغمبر چه حقی داشتند که امانت را به خائن و دروغگو بسپارند؟ این قصه خیلی جدی و مهم است. باید حل شود.
12 نفر از بزرگان پثرب آن روزگار جمع شدند در روزهای آخری که پیغمبر در مکه بودند، مخفیانه به رسول اکرم(ص) عرضه داشتند که شما تشریف بیاورید به یثرب و به برکت شما همگی مسلمان می شویم. عهدنامه ای که نوشتند با عنوان پیمان عقبه، این بود که شما اگر بیایید ما جان ومال و هستی مان فدای تو و دین تو می شود.
مفاد قرار داد این بود که گفتند یا رسول الله عهد می بندیم که قبل از اینکه از خودمان و ناموس خودمان دفاع کنیم، از شما و نوامیس شما دفاع می کنیم. پیغمبر نیز به یثرب تشریف آوردند. این انسان ها طبیعتا راستگو بودند و در دوران حیات پیغمبر(ص) خیلی هاشان هم شهید شدند و پیغمبر (ص) فریب نخوردند. یکی از انسانهایی که عهد بست معاذ بن جبل است که عهدنامه را امضا کرد. روزی که فاطمه زهرا(س) شبانه در خانه ها را می زد که چرا حق را رها کردید و علی را رها کردید، یکی از آن خانه ها خانه معاذ بن جبل بود. به او فرمودند که مگر عهد نبستی با پدرم که از من دفاع کنی؟ معاذ پاسخ داد من دست تنها هستن در حالی که خاندانش هم بودند اما برای توجیه ذلت خودش می گفت از من به تنهایی کاری بر نمی آید!
بزرگان شیعه، اسم کسانی را که هیزم آوردند بر در خانه حضرت زهرا(س)، نقل کردند که نام یکی از همین افراد معاذ بود! ببینید باید فکر کرد چگونه کار به اینجا می رسد! در روایت است که120هزار نفر، خودشان را می کشتند که دستشان به دست علی(ع) برسد و با او بیعت کنند!
میگویند اگر کسی زمانی حقیقتا سینه می زده است، برای اهل بیت(علیهم السلام) گریه می کرده است، مگر می شود روزی به گناه کشیده شود؟ حتما گریه های او راست نبوده است! بعد روایت می آورند که پیامبر(ص) فرمودند: محبت امیرالمومنین(ع) آن درّ گرانبهاییست که هیچ سیئه ای به او لطمه نمی زند. در همراهی با او هیچ سیئه ای لطمه نمی زند.
درست است این روایت است اما باید درست ترجمه شود، پیامبر(ص) فرمودند که تا زمانی که آن درّ گرانبها باشد، هیچ گناهی نمی تواند لطمه بزند. اما می شود روزی آن درّ گرانبها نباشد. این را چه کسی گفته است که نمی شود روزی بیاید که ما علی را دوست نداشته باشیم؟! این نهال کج را چه کسی در ذهن ما کاشته است که چندین وقت است که در جامعه ما می گویند که هر چه هستی، هر کاری که می خواهی انجام بده، اما این را از دست نده، همه چیز درست می شود. در حالی که این بحث کاملا انحرافی است. این محبت از بین می رود سندش معاذ بن جبل است، جریان کربلا است، همین دوره خودمان است. محبت اگر از بین رفت چه می شود؟!
سریع نباید صورت مسئله را پاک کرد و گفت هر کسی که گنه کار شده یعنی از روز اول آدم نبوده است! خیر این اشتباه است. آن روز راست می گفت، الآن هم راست می گوید، ذات وجودش این شده است. ممکن است ایمان به حق تبدیل به ایمان به کفر شود. اگر کار به باطل بکشد، آن کسی که مومن به باطل و طاغوت شده است را دیگر حرف حریفش نمی شود، آنکه مومن به طاغوت شده در مقابل آنکه مومن به حق و ولی الله است قرار می گیرد و تا کشتن هم نیز پیش می روند! عزمتان را جزم کنید. مراقب باشید. کار به همان جایی می رسد که الان وهابیت مشغول آن هستند، این ایمان به کفر است و اگر ایمان به کفر پیش بیاید دیگر هیچ چاره ای نیست یا باید بکشی یا کشته شوی.