کلیدواژه: شهید سعد

خواسته عجیب مدافع حرم قبل از آخرین اعزام؛حالم خوب است اما تو باور نکن!

حرف‌هایش ته دلم را خالی کرد، ناگهان بچه از دستم با صورت روی زمین افتاد و بینی‌اش زخم شد. بدنم می لرزید، گفتم: علی از خدا نمی‌ترسی آنقدر مرا اذیت می‌کنی؟ هیچ وقت حلالت نمی‌کنم!