کلیدواژه: یوسف رحیمی

یوسف رحیمی؛با یک سلام صبح من آغاز می‌شود

ویژه ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

یوسف رحیمی؛ مولا برای از تو سرودن غزل کم است

مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآن ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینیِ شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبح بدر گفت: هیجای نهروان و شکوه جمل کم است‌ ای دست اقتدار خدا،...

بسته ویژه اشعار آئینی/ابوتراب غزل‌هایم! لغات من همه از خاکند...

وارث : ::: برادران مسلمانم! قسم به کعبه که حیرانم ، چگونه دم زده‌اید از عشق بدون آنکه ولایت را... :::بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبه‌ی خلقت را که پرده پرده فرو ریزی از این زمانه جهالت را   نه خالِ «نقطه» تو می‌خواهی، نه گیرِ خطّ «الف» هستی بدون خال و خط آوردی چه خوش عروس بلاغت را &nbs...

اشعار آیینی ویژه شهادت امام جعفر صادق (ع)/ خواب دیدم که پشت پنجره ها روبروی بقیع گریانم

وارث : " کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتم "کاش من هم به لطف مذهب نورتا مقام حضور می رفتمکاش مانند یار صادقتانبی امان در تنور می رفتم   علم عالم در اختیار شماستجبر در این مسیر حیران استچشم هایت طبیب و بیمارشیک جهان جابر بن حیان است   روز و شب را رقم بزن آخرماه و خور...

شعر آیینی/ پای پیاده آمدم و شوق وصل تو

یوسف رحیمی از شاعران کشورمان هم زمان با نزدیک شدن به روزهای اربعین حسینی و بالا گرفتن شور پیاده روی اربعین، شعری سروده است.

شعرآیینی/ غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود...

وارث:غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بودغريب شهرِ خودش نه ، غريب عالم بودچقدر روضة كرب و بلا بپا مي داشتبه روي سر در خانه هميشه پرچم بودبرای داغ ِ دل بی‌قرار و پر دردشهمیشه زمزمة روضه مثل مرهم بودشبي كه در تب آتش بهشت او مي سوختشكسته قامت و آشفته حال و درهم بودچه شد که در وسط كوچة بني هاشمپر از تلاطم ا...

شعرآیینی/ بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی...

وارث:بین نماز ، وقت دعا گریه می کنیبا هر بهانه در همه جا گریه می کنیدر التهاب آهِ خودت آب می شویمی سوزی و بدون صدا گریه می کنیهر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می کنیاصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می کنیآب خوش از گلوی تو پایین نمی رودبا ن...

شعرآیینی/سخن به مدح تو باید فصیح و کامل گفت...

وارث:سخن به مدح تو باید فصیح و کامل گفتهم از شکوه مقامت ، هم از فضائل گفتشبیه صائبِ صاحب سخن قصیده نوشتغزل غزل سر زلف تو را چو بیدل گفتنه چند مثنوی و قطعه و غزل ، بایدکه شرح قصة حسن تو در رسائل گفتعبا ، نه ... اینکه گدای شما شدم کافیستحدیث حسن تو کی می توان چو دعبل گفتتفضلی ! که فقط از تو خوانده ا...

شعر آیینی/ حمزه که جان عالم و آدم فدای او

وارث:حمزه که جان عالم و آدم فدای اولب باز می کنم که بگویم رثای اومردی که در شجاعت و هیبت نمونه بوددر غیرت و شکوه و شهامت نمونه بودشیر خدا و شیر نبی فارس العربدر انتهای جاده ی مردانگی، ادبهم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردهاهم آشنای بی کسی اهل دردهاهنگام رزم و حادثه مردی دلیر بودخورشید آسمانی و روشن ضمیر...

شعر آیینی/ دلم امشب به مجلس روضه

وارث:دلم امشب به مجلس روضهخسته و بی قرار می آیدیك كبوتر شده و از سمتِحرمی پر غبار می آید گرد غربت نشسته بر رویپر و بال كبوترانهٔ دلمی چكد لاله لاله اشكِ دردامشب از خلوت شبانهٔ دلبا من ای دل بگو كجا رفتیكه پر از ماتم و شراره شدیتو چه دیدی در آن دیار غریبكه شكستی و پاره پاره شدی گفت رفتم ب...

شعری از یوسف رحیمی/داری عبا به روی سرت أیها الغریب

یوسف رحیمی از شاعران آیینی‌سرای کشورمان به مناسبت فرارسیدن سالگرد شهادت امام رضا(ع) شعری سروده است.

سروده یوسف رحیمی برای امام سجاد(ع)

دوبیتی و چهارپاره زیر، سروده‌های تازه "یوسف رحیمی" شاعر جوان معاصر است