وقت نماز/ نمود تشکر و تذکر در سجده

کد خبر: 10110
وارثجایی که «شعاع شمس»، برای خداوند سجده می‌کند؛ چرا انسان بر خداوند سجده نکند؟ چرا انسان تشکر زیبا به جا نیاورد؟ 
در اعمال مسجد بزرگ کوفه می‌خوانیم: 
«اَنْتَ الّذی سَجَدَ لکَ شُعاع الشّمس»[1] ؛ تو آن خدایی هستی که شعاع شمس (خورشید)، برای تو سجده می‌کند. 
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: 
آسمان سجده‌گاه فرشتگان است. 
«در دوران دیگری از آفرینش جهان، خداوند، آسمان‌های فرازین را از درون شکافت و سرشار از فرشتگان ساخت. فرشتگانی گونه گون که: 
ـ بی هیچ رکوعی تنها سر بر سجده دارند. 
ـ دو دیگر گروهی که بی هیچ قیامی در رکوعی مدامند. 
ـ سه دیگر گروه، صف به صف، قیام کنندگانی بی‌تزلزل و لرزشند. 
ـ چهارمین گروه تسبیح گویان خستگی ناپذیرند که نه چشمشان پرده خواب فرو افتد و نه اندیشه‌شان به خطا می‌رود و نه خستگی به دژ تنهاشان راه می‌یابد و نه آگاهیشان به غفلت فراموشی مبدل می‌شود. 
در تمام طبقات آسمان حتّی چندان پوست تخمی نمی‌توان یافت که بر آن، فرشته‌ای در سجود یا کوشنده‌ای در کار و تلاش نباشد.» 
اگر آسمان سجده‌گاه فرشتگان است؛ چرا دنیا فرودگاه و سجده‌گاه عاشقان حق نباشد؟! 
مگر شکر نعمت واجب نیست؟ پس از خداوند چگونه می‌توان تشکر کرد؟ 
خداوند می‌فرماید: «سَبَّحَ لِلّهِ مَا فِی السّموَاتِ وَ الْاَرْضِ و هو العزیزُ الْحکیمُ»[2] 
«آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند و او عزیز و حکیم است.» 
انسان که اشرف مخلوقات است چه؟ 
دنیا، سرزمین تقدیر و تشکر است. و در قالب یک قاعده عقلایی، شکر منعم واجب است و بهترین نوع تشکّر، برای بهترین‌ها است و زیباترین نوع تشکر، در قالب یک سجده ساده انجام می‌گیرد که هم اختصاص دارد برای خداوند منان و هم کاربردی و عملی است، نه صرفاً زبانی. 
زندگی انسان، همان آواز آسمانی است و آوازها هم، آوای الهی می‌گویند.[3] همه چیز موسیقی معنوی می‌خوانند و تسبیح می‌گویند. 
در سجده‌های طولانی، باید از خداوند تشکر کرد، سپس تار وجود خویش را نواخت.[4] 
در فرهنگ عرفان همیشه سخن از سحر است و سجده شکر. آسمانیان و زمینیان، همه باید با آواز بلند، خداوند را بخوانند. 
وَ النّجمُ و الشَّجرُ یَسجُدان.[5] گیاه و درخت سجده می‌کنند. 
تشکر زیبا به جا می‌آورند. سجده کن صد بار می‌گو ای خدا نیست این غم غیر در خورد و سزا.[6] 
سجده، شیرین‌ترین سرودی است که هر موجودی، توسط آن خودش را به توحید ناب و حق محض نزدیک می‌سازد. 
سوختن عاشقانه را در سجده‌گاه باید تمرین کرد و پرواز عارفانه را در سجده باید تجربه نمود. «پرّ من بگشای تا پرّان شوم در حدیقه ذکر و سیبستان شوم».[7]

پی نوشتها:
[1] . مفاتیح الجنان، اعمال مسجد کوفه. 
[2] . سوره حدید، ۵۷ / ۱. 
[3] . مفاتیح الجنان، نماز امام هفتم ـ علیه السّلام ـ . 
[4] . اشاره به داستان حکیم جهانگیرخان قشقایی. 
[5] . سوره الرحمن، ۵۵ / ۵ و ۶. 
[6] . مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ۳۹۹۰. 
[7] . همان.


/س113