شعرخوانی جواد محمدزمانی برای عید غدیر
حجتالاسلام جواد محمدزمانی شاعر آیینی کشور به مناسبت فرارسیدن عید غدیر یکی از اشعار غدیریه سروده خود را در خلال نشست «احیاگر غدیر» خواند که متن این شعر به شرح زیر است:
چه خوش که باغ تو را هم زبان شود پیدا
سخن طرازتر از مرغ جان شود پیدا
بخوان ترانه به آهنگ عارفانه صبح
که نغمههای موافق از آن شود پیدا
به اهل عشق بگو سرمه نگاه کنید
اگر که گردی از آن کاروان شود پیدا
نیامدست و نیاید بگو که ممکن نیست
کسی به شان علی در جهان شود پیدا
تو ای طلیعه آغازهای بیپایان
ندیده آینه پیداتر از تو را پنهان
شب ستاره برای تو جان به کف دارد
کنار ساحل صبحت سحر صدف دارد
ز مشرق آمده تا اوج آسمان خورشید
هوای بوسه به گلدسته نجف دارد
کجا شکوه تو را کم کند شرار ستم؟
مگر نه ساحل دریا همیشه کف دارد
هنوز از لب شمشیرت آب مینوشد
اگر زمین تو فرزند ناخلف دارد
چه باک از غم صفین و نهروان و جمل
سپاه عزم تو لبیک صف به صف دارد
نرفت شیعه تو زیر بار ذلت و گفت
که مرگ سرخ به این زندگی شرف دارد
ز حکم نافذ تو اقتدار میجوشد
عدالت از لب این چشمه آب مینوشد
اگر چه عالمی از نور تو چراغان است
چه رازها که به عید غدیر پنهان است
غدیر چشمه نورست در زلال حضور
که با تلاطم امواج وحی جوشان است
غدیر امر به معروف و نهی از منکر
غدیر امر الهی به عدل و احسان است
غدیر رایحه گلشن رسول خداست
غدیر آینه روشن امامان است
غدیر عرصه فتح الافتوح توحید است
غدیر روز خدا روز مرگ شیطان است
غدیر مرگ ابوجهلهای تاریخ است
غدیر مرز طلوع هزار سلمان است
غدیر پاسخ انسان به پرسش ازلیست
غدیر عهد نخست خدا و انسان است
غدیر قافلهای از کمال انسانیست
که پله پله سوی آسمان شتابان است
غدیر عید فقط شیعه نیست عید همست
غدیر عید هر آن کس که او مسلمان است
خوشا دلی که ز خم غدیر مینوشد
ز رودخانه نعمالامیر مینوشد
افزودن دیدگاه جدید