رضا اسماعیلی؛ غایب حاضری و حاضر غایب ماییم!
وارث:
منتظر هستم و بیبرگ و نوا میگردم
گنگ و حیرتزده، دنبال شما میگردم
روبروی منی و غافلم از دیدارت
یار در خانه و در بادیهها میگردم!
بیسبب نیست که از روی شما مهجورم
چون که از قافله عشق، جدا میگردم
پشت بر قبلهام و گرم نمازی باطل
و به دنبال تو ای قبله نما میگردم!
«یا صمد» بر لب و با عشق صنم دوشادوش
گِرد بُتخانه اطوار و ادا میگردم
ذکر «عجل» به لبم، ذکر مسلمانی نیست
ذکر میگویم و با بوی ریا میگردم
دلم ای آینه! آماده دیدارت نیست
گرچه هر روز به محراب دعا میگردم
با دعای فرج و ندبه، اسیر خویشم
چشم بر راه، در این حال و هوا میگردم!
«در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز»
بی غمِ دوست، منِ بی سروپا میگردم
غایب حاضری و حاضر غایب ماییم!
بهر تاخیر، پیِ چون و چرا میگردم
باید از پرده غیبت به در آیم، آری
تا به آدینه دیدار شما برگردم
منبع: فارس
افزودن دیدگاه جدید