مهدی رسولی؛ سلاح خویش منه بر زمین برادر من
وارث:
سلاح خویش منه بر زمین برادر من
هنوز اول عشق است
میان ما و رهایی، شطی زخون جاری است
شنای سرخ بیاموز
چرا که بایدمان زین فرات بگذشتن
امان و داد از آن اختیار ننگین که
تو را جدا ز حسینِ علی کند، ای دل
چه میکنی دل من، با حسین خواهی ماند
و یا به سوی یزید زمانه خواهی رفت
حسین زخمی کینه
حسین زخمی فتنه
که بین کرب و بلایش غریب و آواره است
هنوز هم که هنوز است تشنهی یار است
خوشا به راه خداوند
میان معرکهی عشق
شبیه خون خدا از حیات بگذشتن
افزودن دیدگاه جدید