حجتالاسلام سبحانی: معنویت بدون الهیات، انسان را بازیچه خیالات و گرایشات پست میکند
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، استاد حوزه علمیه و رئیس بنیاد فرهنگی امامت، پنجم بهمنماه در نشست «نسبت معنویت و علم کلام»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: معنویت در کنار واژههایی مانند اخلاق و دین به صورت پربسامد به کار رفته است، اما این واژه و هم معنای مراد از آن، جدید و تازه است، لذا چندان تعریف روشنی از معنویت نداریم و تا حدود زیادی غیرقابل تعریف است.
وی با بیان اینکه سلامت معنوی در دو دهه اخیر در دنیا رواج زیادی دارد، افزود: سازمان بهداشت جهانی هنوز برای معنویت، معنای روشنی پیدا نکرده و مؤلفههای ارائه شده آن هم محل بحث و گفتوگو است؛ یکی از مؤلفههای معنویت، فرایندهایی است که از دسترس حواس و عقل عرفی ما خارج و بیرون است؛ مؤلفه دوم معنویت ارتباط با حالات روح و جان انسان است و ویژگی سوم هم آن است که انسان را به حقیقت متعالی و مقدس متوجه میکند.
سبحانی تصریح کرد: مؤلفه نخست مرتبط با بعد جهانشناسی، مؤلفه دوم مرتبط با بعد انسانشناسی و مؤلفه سوم مرتبط با بعد هستیشناسی است. البته همین امروز کسانی هستند که با هیچکدام از این سه مؤلفه کنار نمیآیند و آن را نمیپذیرند، مثلاً معنویتهای سکولار مؤلفه دوم و سوم را قبول ندارند و حتی برخی، معنویت را زمینی و ناظر به صور حیات انسانی تعریف میکنند، گرچه در منظومه اسلامی میتوانیم روی هر سه مؤلفه بایستیم و از آن دفاع کنیم.
استاد حوزه علمیه با اشاره به مفهوم علم کلام بیان کرد: علم کلام ریشه در سنت ادیان الهی دارد و مقولهای است که در سیره پیامبران الهی قابل بازیافت است؛ مثلاً آیات مرتبط با حضرت ابراهیم(ع) در قرآن بسیار به بحث کلام نزدیک است. هسته اصلی این دانش در طول تاریخ حفظ شده ولی الگوهای معرفتی و اندیشهورزی متفاوتی پیرامون آن شکل گرفته که البته ماهیت علم کلام را دچار تغییر جدی نکرده است.
کارکرد کلام
سبحانی تصریح کرد: علم کلام، علمی است که مقولات اندیشهای دینی را تبیین، توجیه و اثبات میکند و در برابر هجمه و چالشهای اندیشه رقیب میایستد؛ در تعریف متناسبتر، مراد از علم کلام، دانشی است که رسالت اصلی آن تنظیم بینش و نگرش انسان به خود و هستی متناسب با دریافتهای بشری و منابع وحیانی است. کلام هم به تاریخ، تجربه و تعقل و به نوعی شهود و فطرت مراجعه و تکیه دارد و فطرت وجدانی را به رسمیت میشناسد.
استاد حوزه علمیه با اشاره به نسبت فقه و اخلاق با معنویت، گفت: فقه، آداب سلوک معنویت و اخلاق، روش سلوک معنوی را تبیین میکند، لذا فقهِ معنویت و کلامِ معنویت و حوزهِ اخلاق سلوکیِ معنویت(نه اخلاق ارسطویی)، حوزههای دانشی ضروری برای پرورش و رشد صحیح معنویت است.
وی با بیان اینکه کلام مدعی است که میخواهد، دانش، نگرش و بینش انسان را بر بسترهای چندگانه معرفتی اصلاح کند، افزود: این دانش به انسان اجازه میدهد تا او بتواند از روشهای مختلف مانند تاریخ، متنخوانی، وجدان و فطرت، بهره ببرد که چنین ظرفیتی در اغلب دانشهای دیگر وجود ندارد. دانشهای دیگر گرچه در معنویتاندیشی مؤثرند، اما کارکردهای علم کلام را ندارند.
رئیس بنیاد امامت بیان کرد: با این تعریف، معنویت، اساس و رکن کلام و جزء جداییناپذیر آن است، اساساً معنویت برای متکلمان در طول تاریخ نقطه آغاز کلام و اندیشهورزی است؛ خاستگاه اندیشههای الهی، درونمایه معنوی در وجود انسان است و بسیاری معتقدند که کلام یک گرانیگاه بیشتر ندارد و آن آموزههای قدسی و معنوی است.
ثمره معنویت بدون الهیات
وی افزود: معنویت بدون الهیات بحرانی میآفریند که امروز با آن مواجهیم. معنویت بدون الهیات انسان و بشر را از خیر بزرگ متعالی دور میکند، معنویت بدون الهیات، گوهر معنویت را بازیچه خیالات، اوهام، تصورات، مطامع و گرایشات پست میکند و معنویت را از ساحت معنوی خود به زیر میکشد، چون دارای حفاظ و صدف نگهدارنده و پشتوانه نیست.
رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی با بیان اینکه دست کم پنج کارکرد در نسبت کلام و معنویت قابل شمارش است، اضافه کرد: اولین کارکرد آن، اثبات و تثبیت ساحت معنویت است؛ زیرا انسانها در تمامی ساحتهای حیات، خیز به ورای ظاهر را داشتهاند و این مقوله فطری است، لذا انبیاء و دین هم مولد این باورها نیستند؛ کلام به عنوان پشتوانه حسی و عقلی به تثبیت این معنویت میپردازد.
وی افزود: چه دانشی غیر از کلام است که نشان میدهد آنچه را انسان در کششهای بنیادین و فطری به مبدأ متعال دارد، واقعی است؛ چیزی که حتی ملحدان مانند مارکسیسم نتوانستند این کشش و گرایش به معنویت را منکر شوند.
سبحانی با طرح این سوال که چرا مفهوم معنویت قابل تعریف نیست، اضافه کرد: علت این است که جنس این مقولات قابل تعریف با حس و عقل نیست. البته عقل و حس اصل و گوشههایی از معنویت را برای ما باز میکند، اما بدون تکیه بر منبع وحیانی، قابل تعریف نیست.
ثمره فروکاستن و فرابردن معنویت
وی ادامه داد: یکی دیگر از کارکردهای کلام، صیانت و حفاظت از معنویت است؛ زیرا معنویت به سرعت قابل آلوده شدن به شبهمعنویت، خیالات، اوهام، بداندیشی و ... است؛ فروکاهش معنویت به مقولات دیگر و فرابردن معنویت از ساحت خویش دو خطر اصلی معنویت است. نتیجه کار نخست، ایجاد سکولاریسم و الحاد و ثمره فعالیت دوم، بروز و ظهور معنویتهای نوظهور شرقی و غربی و سنتی مانند صوفیه است.
وی افزود: ایراد تصوف نه تنها ستیز با اندیشههای عقلانی و فلسفی نیست که هست، اما مهمتر اینکه گوهر معنوی انسان را به مقوله بیرون از حیات واقعی انسان برده و به امری تشریفاتی در دست عدهای خاص تبدیل میکند که نتیجه آن نظام اشرافیگری، سلسلهسازی و خرقهسازی به نام معنویت است.
سبحانی تصریح کرد: این رویکرد در تصوف در حالی است که ادیان آمدهاند تا معنویت را در بطن و متن زندگی انسان تعیین کنند و بگویند توی انسان در دادن نان به فقیر و دست کشیدن بر سر فرزند و آب دادن به یک گلدان میتوانی به سلوک و کمال برسی. اگر معنویت آداب نداشته باشد و افسار پاره کند، کاری میکند که الحاد نمیکند، پس معنویت را باید در ساحت خود نشان داد.
سبحانی بیان کرد: کارکرد دیگر کلام تعیین و تحدید معنویت است؛ ادبیات معنویت مرهون الهیات و کلام است؛ اینکه گفته شده اسماءالله توقیفی است، یعنی خدا را با هر اسمی نمیتوان خواند؛ اگر ما میخواهیم سلوک معنوی داشته باشیم، حتماً نیاز به نظام زبانی برای معنویت داریم که کلام آن را ایجاد میکند. مشکل امروز ما در حوزه معنویت فقدان زبان ارتباطی است و الهیات و کلام باید به کمک منابع وحیانی، حسی، عقلی و تجربی زبان مشترک ایجاد کند.
استاد حوزه با بیان اینکه ایجاد ربط و نسبت بین معنویت و دانشهای روز، کارکرد دیگر کلام در ارتباط با معنویت است، اضافه کرد: مکتب و دینی که نتواند با دانشهای کاربردی زمان پیوند برقرار کند از حضور در صحنه زندگی انسان محروم خواهد شد. اگر قرار است فرضیه اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی براساس معنویت شکل بگیرد، باید ساختار و فرایند آن دانش شکل بگیرد و معنویت وارد زبان علوم شود نه اینکه صرفاً افرادی معنوی را تربیت کنیم و به آنان اقتصاد، روانشناسی و ... بیاموزیم.
علم کلام نیازمند خوانش جدید
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام والمسلمین مهدی علیزاده، رئیس پژوهشکده اخلاق و معنویت، گفت: مفهوم معنویت به عنوان مقوله پایدار، فطری و ریشهدار است که به شدت در سه حوزه تحولات زیست دینی، خوانشهای جدید و پرسسشهای نو، نیازمند بازخوانی و نوسازی است.
وی افزود: تأثیرگذاری و عینیتبخشی اجتماعی معنویتها در چارچوب جریانات اجتماعی و تأثیر و تأثرات فکری و اندیشهای در حوزه علوم و معارف خود را نشان میدهد.
علیزاده تصریح کرد: ما در پژوهشکده اخلاق و معنویت دفتر تبلیغات اسلامی در صدد این هستیم که ببینیم معنویت چه نسبتی با کلام دارد، آیا نسبت به کلام، رویکرد و غایت است یا علمی مستقل؟؛ اگر دانش مستقلی است چه تباری از مجموعه تراث اسلامی را به همراه دارد.
وی از برپایی همایشی در این باره خبر داد و گفت: در این همایش، به موضوعاتی از این دست در قالب ارسال مقالات از سوی صاحبنظران پرداخته خواهد شد.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید