حجت الاسلام عمادی: فاطمه(س) پشتوانه وجود پیامبر(ص) و علی(ع) است!/ حاج حسین سیب سرخی: لطف چشمان توست حیدری ام

کد خبر: 10791
مراسم جشن شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) با سخنرانی حجت الاسلام سیدرضا عمادی و مداحی حاج حسین سیب سرخی و حاج احد قدمی و برادر محسن فتاحیان در هیئت روضه العباس(ع) برگزار شد؛

وارث: مراسم جشن شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) با سخنرانی حجت الاسلام سیدرضا عمادی و مداحی حاج حسین سیب سرخی و حاج احد قدمی و برادر محسن فتاحیان در هیئت روضه العباس(ع) برگزار شد؛

در ادامه گزیده ای از سخنرانی را بخوانید:

ولادت حضرت زهرا 93

آیه ای از آیات قرآن را تلاوت می کنم:

اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَوةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَرَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِى ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى‏ نُورٍ يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَآءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَلَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عَلِيمٌ

خداوند، نور آسمان‏ها وزمين است. مثل نور او همچون چراغدانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد. آن چراغ در ميان شيشه‏اى و آن شيشه همچون ستاره‏اى تابان و درخشان. اين چراغ از روغن درخت پر بركت زيتون بر افروخته است، كه نه شرقى است و نه غربى. (روغنش به قدرى صاف و شفّاف است) كه بدون تماس آتش نزديك است (شعله‏ور شود و) روشنى دهد. نورى است بر فراز نور ديگر. هر كس را كه خداوند بخواهد به نور خويش هدايت مى‏كند، و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند و به هر چيزى آگاه است.

خدا خودش را تعریف می کند، در پاسخ سوالی که بنده از خدا می پرسد که خدایا تو چطوری هستی؟ خداوند تعریف می کند و اسم اعظم که الله می باشد را معرفی می کند که این اسم اعظم مستجمع جمیع اسماء می باشد، تمام اسامی الهی در دل الله می باشد رحمن و رحیم و مجیر و... در دل اسم اعظم الله می باشد.

همه نور ها از یک شجره مبارکه نشات می گیرد، این شجره طیبه کسی نیست جزء وجود نازنین صدیقه طاهره زهرا(س) که همه نور ها از ایشان است، امام خمینی(ره) می فرمودند: نه شرقی و نه غربی از این آیه استفاده کردند، به یک گفتاری حضرت عیسی(ع) شرقی بودند و حضرت موسی(ع) غربی.

پیامبر(ص) می فرمودند: حضرت عیسی تک بعدی بودند، ایشان بسیار روحانی و معنوی بودند. وقتی به مسافرت می رفتند پیاده بودند و سوار بر مرکب نمی شدند چون بر این کلام ایشان قائل بود که در محضر حضرت ربوبیت نشستن بر روی مرکب درست نیست و من چگونه روی مرکب سوار بشوم.

در روایتی بسیار زیبا در كتاب "فاطمه بهجة قلب المصطفي " آمده است:

" عن اللّه تبارك و تعالي : يا أحمد، لولاك لما خلقتُ الافلاك و لولا عليٌ لما خلقتُك و لو لا فاطمه لما خلقتكما؛" أي احمد، اگر تو نبودي ، افلاك را خلق نمي كردم ، و اگر علي نبود، تورا خلق نمي كردم و اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم؛

در این روایت است که نشان می دهد وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) احتیاج به یک پشتوانه دارند و آن هم وجود مبارکه صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) است.

و در ادامه این مراسم حاج حسین سیب سرخی به مدیحه سرایی حضرت زهرا(س) پرداختند:

ولادت حضرت زهرا 93


لطف چشمان توست حیدری ام
بانگاه تو از بدی بری ام
آمدم محض گفتن تبریک
بادل عاشق کبوتری ام
فکر کردم که زود آمده ام
بعددیدم گدای آخری ام
از ازل تاهمیشه مادر جان
مست از این شراب کوثری ام
در روایات مان نوشته شده
گفته ای تابهشت می بری ام
تو اگر مادر زمین هستی
پس منم تا همیشه مادری ام
زیر این سقف چادرت یک عمر
سخت مشغول کار نوکری ام
نوکری تو کار و بار من است
مایه ی فخر و اعتبار من است
 در نگاهت نبی خدا را دید
درقنوت تو ربنا را دید
بهر تبریک جبرئیل آمد
دست برسینه انبیا را دید
پدرت پشت درب خانه تان
باگل و هدیه مرتضی را دید
آسمان و زمین پر از گل شد
تا که روی گل شما را دید
پا به روی زمین زدی وجهان
مادر شاه کربلا رادید
چادرت را تکاندی و خورشید
زیر پایت ستاره ها را دید
آنقدر در حجاب بودی که
ماه در چادرت حیا را دید
تا ابد سایه گستری مادر
همه عشق حیدری مادر
تا لبانت به مادرت خندید
بندگان را خدای تو بخشید
چادرت را که دوخت دست ملک
باقی اش رابه روی کعبه کشید
مصطفی جای نقل روی سرت
تکه های ستاره می پاشید
 هر کجا مصطفی نظر می کرد
رد پای فرشته را می دید
ناگهان باملائک آهسته
گفت آرام دخترم خوابید
باز قنداقه را بغل کرد و
گونه ات را به خنده می بوسید
مثل آن لحظه ای که در معراج
از سرشاخه سیب سرخی چید
بوی یاس تو برمشام آمد
باز خورشید روی بام آمد
آفتاب قدیم دنیایی
مادر مهربان بابایی
تا همین قدر ازتو می گویم
در دو عالم فقط تو زهرایی
تا تو هستی غمی نمی ماند
روز محشر شفیعه مایی
ای پناه امام اول ما
ذوالفقار علی اعلایی
باوجودی که مادری اما
در کرامت چقدر آقایی
بسکه مدیون دستهای توام
از کنارت نمی روم جایی
مرتضی تکیه گاه احمد بود
پس توهم تکیه گاه مولایی
روز محشر که می شود مادر
چقدر می شوی تماشایی
توخودت شافعی ولی آنجا
حامل دستهای سقایی
می رسد نغمه ای ز سوی خدا
فاطمه تابهشت می آیی؟
آنقدر خوب و مهربان هستی
باز هم فکر شیعیان هستی
ماه بی جلوه ی رخت تار است
کار دنیا بدون تو زار است
یوسف مصری ازهمان اول
سرکویت غلام دربار است
از کرامات دست باکرمت
به شما عالمی بدهکار است
چادرت  شهر را مسلمان کرد
از حدیثش جهان خبر داراست
مادر من مواظب خود باش
در مدینه حسود بسیار است
تکیه گاه همیشه ی حیدر
شوهرت بی تو بی علمدار است
روضه ای که گرفته جانم را
روضه ی سخت درب ودیوار است
دل دنیا گرفت از آهت
ای به قربان صورت ماهت
" مهدی نظری"

وارث

کلیک کنید