نگاهی کوتاه به جایگاه قرآن در اندیشه امام خمینی
در بخش اول این یادداشت آمده است:
۱. چنانکه روشن است، سوره مبارکه «الرّحمن» در سلسله آیات کریمه خود، مجموعهای از نعمتهای الهی را که ذات مقدس حق، نردبان صعود انسان به کمالات خوانده، فهرست کرده است؛ به این ترتیب، در آغازین آیات این سوره، نعمت «تعلیم قرآن به انسان»، پس از ذکر صفتِ «رحمانیت»، و پیش از بیان نعمتِ «خلقت» و «بیان»، به شماره آمده است. «الرَّحْمَنُ ٭ عَلَّمَ الْقُرْءَانَ ٭ خَلَقَ الْانسَنَ ٭ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» (الرّحمن: ۱-۴). به این ترتیب، قرآن کریم، در مقام نخستین و مهمترین نعمت الهی معرفی میشود. شاید بتوان علت این عظمت شأن و علوّ جایگاه را در نقش محوری مصحف شریف، و دریافت و تلقّی آن، در مسیر نیل به کمال انسانی جست و جو کرد؛ گرچه مراتب کمال این کتاب الهی در این لغات محدود نمی گنجد. چنان که ذات مقدس حق در توصیف کمالات این کتاب، آن را به صفت «احسن الحدیث» ستوده است؛ به این معنی که حق سبحانه، عمیق ترین حقایق هستی را در جامه زیباترین الفاظ و عبارات آراسته و در اختیار بشر نهاده است.
۲. به بیانی که گذشت، مصحف شریف مهمترین نهاد در شکل دهی به اندیشه و ساختار شخصیتی انسان مسلمان است و از این رو برای تحلیل اندیشه های یک اندیشمند مسلمان، پیش و بیش از هر چیز باید در نوع نگاه وی به این کتاب الهی و میزان تأثیرپذیری وی از این ودیعه بیبدیل تأمل روا داشت، زیرا چنانکه گذشت، قرآن کریم محور اصلی و اولی در سیر اندیشه و طی مراتب کمالی اندیشمند مسلمان به حساب میآید. گرچه فهم میزان دقیق این تأثیرگذاری نیز، به احاطهی کامل بر ابعاد گوناگون اندیشه آن اندیشمند و نیز رفتارها و کنشهای وی نیازمند است.
در مثل فهم میزان تأثیرگذاری قرآن بر اندیشهی امام خمینی، بدون توجه به گسترهی اندیشهی ایشان، و نیز تأمل در رفتارهای مختلف علمی و اجتماعی ایشان میسور نیست؛ با این همه، و اگرچه آب دریا را نتوان کشید، لیکن هم به قدر تشنگی باید چشید.
۳. در تحلیل این مسئله، و برای فهم میزان تأثیرگذاری مصحف شریف حق بر فکر و اندیشهی امام خمینی، پیش از هر چیز باید، به مسئلهی جایگاه قرآن در اندیشهی امام پرداخت؛ گرچه نگاهی کوتاه به حیات طیبه خمینی کبیر، نشانگر میزان شیدایی آن پیر فرزانه به این کتاب الهی است، لیکن نگاهی دقیقتر و از سر تأمل، حقایق شگفتی را پیش روی محقق مدقق میگشاید؛ از نگاه امام، قرآن آینه تمام نمای ذات مقدس حق است که همه اوصاف جلالی و کمالی آن ذات مقدس را در مجموعه آیات خود متجلی ساخته است. در اندیشه امام، قرآن در کنه خود، اسم اعظم حق را پوشیده دارد و از این رو، خود راز و سرّی است که «محفوف و پیچیده به اسرار بسیار»، بر سپهر قلب پیامبر فرود آمده است: «حق تعالی به جمیع شئون اسمائیّه و صفاتیّه، مبدأ از برای این کتاب شریف است؛ و از این جهت، این کتاب شریف صورت احدیّت جمع جمیع اسماء و صفات و معرّف مقام مقدس حق به تمام شئون و تجلّیات است.
به عبارت دیگر، این صحیفه نورانیّه صورت «اسم اعظم» است، چنانچه انسان کامل نیز صورت اسم اعظم است؛ بلکه حقیقت این دو در حضرت غیب یکی است، و در عالم تفرقه از هم به حسب صورت متفرّق گردند، ولی باز به حسب معنا از هم متفرّق نشوند. ... و چنانچه حق تعالی بِیدیِ الجلال و الجمال تخمیر طینت آدم اول و انسان کامل فرموده، بیدَی الجمال و الجلال تنزیل کتاب کامل و قرآن جامع فرموده. و شاید به همین جهت آن را «قرآن» نیز گویند؛ چه که مقام احدیّتْ جمع وحدت و کثرت است. و از این جهت، این کتاب قابل نسخ و انقطاع نیست، زیرا که اسم اعظم و مظاهر او ازلی و ابدی است» (آداب الصلوة، ص۳۲۱).
۴. ذات مقدس حق، عظمت و سترگی کتاب خویش را در بستری از تمثیل تبیین میکند: «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْءَانَ عَلیَ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون» (حشر: ۲۱). به همین بیان در ماجرای میقات، و تکلّم با کلیم حق، «درخواست رؤیت» را خواستهای ناممکن خوانده، و پیامبر خود را به توجه به کوه فرا میخواند، و خود را در جلوهای، به کوه مینمایاند: «وَ لَمَّا جَاءَ مُوسیَ لِمِیقَاتِنَا وَ کلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنیِ أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَئنیِ وَ لَاکِنِ انظُرْ إِلیَ الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَئنیِ فَلَمَّا تجَلّیَ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسیَ صَعِقًا﴾(اعراف: ۱۴۳)؛ با این توصیف، چنانکه امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمودهاند: «فتجلّی لهم سُبحانه فی کتابه من غیر أن یکونوا رأوه» (نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷)، ذات مقدس حق در کتاب خود قرآن «تجلّی» یافته است.
بنا بر این از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)، مصحف شریف، مجلی و معرّف ذات مقدس حق است و در برگ برگ آیات خود، اسماء و صفات آن ذات مقدس را متجلّی میسازد. از نگاه امام، رسولان الهی نیز، جملگی برای فراهم آوردن بسترهای لازم برای انزال این ودیعه الهی، و همراهی با این صحیفه بینظیر راه زمین را پیش گرفتهاند و اگر حضور ایشان نبود، محملی برای نزول قرآن فراهم نمیآمد: «کتاب تکوینی الهی و قرآن ناطق ربانی نیز از جهان غیب و گنجینه مکنون الهی با هفتاد هزار حجاب نازل شده است تا این کتاب تدوینی الهی را حامل گشته و نفوس برگشته زندانی در زندان طبیعت را از زندان طبع و جهنم طبیعت آزاد کند و غریبان این شهرهای وحشتناک را به وطنهایشان راهنمایی کند و اگر نه چنین بود یک تجلی این کتاب مقدس و مکتوب سبحانی اقدس با یک اشاره از اشارههایش و با گوشه چشمی که نشان میداد کافی بود که اگر بر آسمانها و زمینها بود ارکانشان را بسوزاند، و اگر بر ملائکه مقربین بود انّیّاتشان مندکّ و نابود شود». (شرح دعاء السحر، ص ۹۴)
۵. مصحف شریف، که تجلی تام و تمام الهی است، البته در نهاد و نهان خود بزرگترین مظهر رحمت مطلقه الهی نیز هست که برای نجات انسان وامانده در طبیعت فروفرستاده شده است؛ لیکن انسان از این نعمت و رحمت الهی روی گردانده و از آن بیبهره مانده است: «این کتاب بزرگ الهی، که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده و برای استفاده ما مهجوران و خلاص ما زندانیان سجن طبیعت و مغلولان زنجیرهای پیچ در پیچ هوای نفس و آمال به صورت لفظ و کلام درآمده، از بزرگترین مظاهر رحمت مطلقه الهیّه است که ما کور و کرها از آن به هیچ وجه استفاده نکردیم و نمیکنیم.» (آداب الصلوة، ص۶۷)
منبع: ایسنا
افزودن دیدگاه جدید