حدیث امامت| ثمرات ایمان به بُعد نورانی اهل بیت (ع)
دوران امامت امام رضا علیهالسلام یکی از پر تلاطمترین دورههای تاریخ اسلام از جهت گسترش فرقههای فکری و کلامی در بدنه اسلام محسوب میشود. در این بین، مهمترین مسئلهای که همواره مورد گفتمان این فرقههای اسلامی بود، مسئله امامت و خلافت بود؛ وقتی به عمق دیدگاه این دست از فرقهها رجوع میکنیم، چیزی جز تعصب بر اثبات خلافت خلفای سهگانه و تطهیر اعمال ناپسند صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماجرای سقیفه بنیساعده مشاهده نمیکنیم؛ مثلاً معتزلیان نصب امام را واجب میدانستند، اما در اینکه چه کسی باید این وظیفه را بر عهده داشته باشد، اختلاف کردند. برخی از آنها وجوب نصب امامت را بر عهده امت میدانستند و معتقد بودند که وجوب نصب امام از طرف خداوند بر عهده امت نهاده شده است. یا معتزله، انتخابات را تنها راه تعیین امام میدانستند. یا جریان «اهل حدیث» در مورد امامت، قائل به «اختیار» هستند و به وجود «نصّ» قائل نیستند؛ با این حال اعتقاد به وجود «نصّ» بر امامت «ابوبکر» در مورد برخی از آنان آمده است. جریان غالب در محافل اهل حدیث کوفه، برتر شمردن امیر مؤمنان بر عثمان بود؛ حتی گاه از برتری حضرت بر شیخین سخن به میان میآمد، اما در هر صورت تفضیل و فضیلتبخشیِ شیخین به عنوان «نظریه عمومی» اصحابِ حدیث یاد شده است. به این دلیل مأمون عباسی به شدت از این فرقهها حمایت میکرد به ویژه آنکه او را پیرو مکتب معتزله دانستهاند.
به دلیل این فضا و یا به بهانه این جوّ حاکم بر جامعه اسلامی، امام رضا علیهالسلام در کنار مناظراتی که با سایر فرقههای انحرافی و حتی ادیان آسمانی داشتند، حساب ویژهای در موضوع امامت و خلافت الهی باز کرده بودند به گونهای که مهمترین حدیث در موضوع اثبات امامت و ابعاد امامت از سوی آن امام بزرگوار برای شیعیان به یادگار ماند. این حدیث در زمان هجرت امام به طوس و در شهر مرو بیان شد. در ادامه شرح این حدیث، به این فراز امام رضا علیهالسلام میرسیم که فرمود:
* الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِیرُ وَ السِّرَاجُ الزَّاهِرُ وَ النُّورُ الطَّالِعُ وَ النَّجْمُ الْهَادِی فِی غَیَابَاتِ الدُّجَى وَ الدَّلِیلُ عَلَى الْهُدَى وَ الْمُنْجِی مِنَ الرَّدَی
امام، ماه درخشنده و چراغ پرتوافکن و روشنایى تابنده و ستارۀ راهنما در ناپیدایى شبهاى ظلمانى و راهنما به سوی «هدایت» و نجاتبخش از تباهى است.
در این فراز از حدیث، اشاره به ابعاد نورانیِ امام شده است؛ بدر همان ماه کامل است که در نیمه هر ماه نمایان میشود و نورانیت آن تمام زمین را در بر میگیرد. سراج هر چیز روشنکننده و نورانى است؛ اشاره به این دارد که خداوند امام را مانند منبعی نورانی قرار داده به گونهای که تمام عالم را پرتوافشانی میکند و عالم و آدم را تحت تأثیر این پرتوهای برزخی قرار میدهد؛ این مسئله ما را رهنمون به این معرفت میکند که امام دارای ابعادی نورانی است و ما باید همواره خود را در محضر این انوار حس کنیم و از آن بهرههای معنوی ببریم، همچنان که در برخی زیارتنامههای ائمه از جمله زیارتنامه امام رضا علیهالسلام خطاب به ایشان میگوییم «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْض»؛ یعنی سلام بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین.
برای درک برخی خاصیتهای ابعاد نورانی عترت به حدیثی از امام محمد باقر علیهالسلام اشاره میشود.
اباخالد کابلی میگوید از امام باقر علیهالسلام درباره این آیه پرسیدم «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا»؛ پس ایمان بیاورید به خدا و رسولش و نوری که نازل کردیم»؛ فرمود: «وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»؛ یعنی آنها (عترت) به خدا سوگند نور خدا در آسمانها و زمین هستند. سپس امام ادامه دادند «یَا أَبَا خَالِدٍ! لَنُورُ الْإِمَامُ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ- أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ- وَ هُمْ وَ اللَّهِ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ- وَ یَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّن یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ؛ به خدا ای ابا خالد، نور امام در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشنتر است، به خدا که ائمه دلهای مؤمنین را نورانی میکند و خدا از هر کس خواهد نور آنها را پنهان میکند، پس دل آنها تاریک میشود.
طبق این آیه و تفسیر امام باقر علیهالسلام:
1. قلب مؤمن ظرف نور امام است و ایمان مؤمن به واسطه این نور است.
2. ایمان به ابعاد نورانی امام علیهالسلام، لازمه هر فرد مؤمنی است و اصلاً دانسته یا ندانسته، قلب مؤمن با این انوار منوّر میشود.
ما این حس نورانیت را در حرمهای مطهر ائمه علیهمالسلام بیشتر از اماکن و زمانهای دیگر درک میکنیم؛ به این ترتیب، وقتی وارد حریمِ حرمهای آلالله میشویم، گویی جاذبهای نسبت به درک محضر امام در خود حس میکنیم، جاذبهای که انسان مؤمن را حتی برای ساعاتی از دنیا جدا کرده، متوجه امام معصوم میکند، اما آن عده که فضائل عترت را منکر میشوند و یا آشکارا دست به گناهان کبیره میزنند، بهرهای از ثمرات این انوار ندارند، لذا فرمود «خدا از هر کس خواهد نور آنها را پنهان میکند، پس دل او تاریک میشود.» شاید این فراز اشاره به آیه40 سوره نور داشته باشد، آنجا که فرمود:
«أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»؛ یا [کارهایشان] مانند تاریکیهایى است که در دریایى ژرف است که موجى آن را میپوشاند [و] روى آن موجى [دیگر] است [و] بالاى آن ابرى است. تاریکیهایى است که بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است. هر گاه [غرقه] دستش را بیرون آورد، به زحمت آن را میبیند، و خدا به هر کس نورى نداده باشد او را هیچ نورى نخواهد بود.»
جالب است که امام صادق علیهالسلام در تأویل این قسمت از آیه: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً»، فرمود: إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ ع فَما لَهُ مِنْ نُورٍ. یعنی (هرکس را خدا نوری نداده باشد) همان امامی از فرزندان فاطمه سلامالله علیها است؛ پس (در این شرایط) برای او هیچ نوری نخواهد بود. (مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، ص316)
افزودن دیدگاه جدید