الگوی مطلوب عزاداری چیست؟

کد خبر: 21410
در این مقاله به بیان سیره ائمه هدی علیهم السلام از لسان امام خمینی قدس سره و رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی می پردازیم.

وارث:  امام خمینی رضوان الله علیه:ائمه اینقدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ میکند این کیان مذهب ما را این دستجاتی که در ایام عاشورا راه می افتد، خیال نکنند که ما این را تبدیل می کنیم به راهپیمائی. راهپیمائی است خودش، اما راهپیمایی با یک محتوای سیاسی، همان طوری که سابق بود؛ بلکه بالاتر! همان سینه زنی، همان نوحه خوانی، همان ها، همان ها رمز پیروزی ماست. در سر تا سر کشور مجلس روضه باشد، همه روضه بخوانند و همه گریه بکنند.1

امام خمینی رضوان الله علیه:سید الشهداء را این گریه ها حفظ کرده است مکتبش را، این مصیبت ها و داد و قال ها حفظ کرده؛ این سینه زنی ها و این دستجات، اینها حفظ کرده.

اگر فقط مقدسی بود و توی اتاق خانه می نشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می خواند و تسبح می گرداند، نمانده بود چیزی. هیاهو می خواهد، هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود. اینها اشتباه می کنند، بچه اند اینها!2

رهبر معظم انقلاب مد ظله: اکنون باید به نحو متعارف که در طول قرون و اعصار  عزاداری می کرده اند و متدین و علماء هم خود در آن شرکت می جسته اند، عزاداری کنند؛ یعنی تشکیل مجالس و روضه خوانی راه اندازی دسته جات و مواکب عزاداری که در حال و حزن و شور و محبت اهل بیت علیهم الصلوه و السلام است، سعی کنند که نوحه ها و شعر ها و روضه خوانی ها، پر مغز و دارای مضامین صحیح و متکی به آثار وارده معتبره از ائمه علیهم السلام یا علمای بزرگ باشد.3

رهبر معظم انقلاب مد ظله: ما معممان... مبلغان و همه ذاکران، باید مساله عاشورا و مصایب حسین بن علی علیه السلام را به صورت یک مساله جدی و اصلی و به دور از شعار، مورد توجه قرار بدهیم. واقعا اگر بخواهیم این مسئله را جدی بگیریم، راهش چیست؟

اولین شرط این است که ما حادثه را از پیرایه های مضر خالی کنیم. چیزهایی وجود دارد که اگر چه پیرایه است، اما نه مضر و نه حتی دروغ است. همه کسانی که بخواهند با بیان هنری، حادثه یی را ترسیم کنند، فقط متن حادثه را نمی گویند. وقتی شما می شنوید که در شرایط خاصی، سخنی از زبان کسی خارج شده، می توانید احساسات آن گوینده سخن را حدس بزنید. این، یک چیز قهری است. اگر در بیابانی و در مقابل لشکریانی، انسانی حرفی بر زبان جاری می کند، بسته به این که آن حرف چه باشد-دعوت و التماس و تهدید و ...- قاعدتا حالاتی در روح و ذهن این گوینده وجود دارد که این برای شنونده عاقل، قابل حدس است و برای گوینده هنرمند نیز قابل بیان می باشد. گفتن اینها، اشکالی ندارد.

ما وقتی بخواهیم حالات امام و اصحابش را علیهم السلام را در روز و شب عاشورا- آن مقداری که در کتب معتبره خواندیم و یافتیم- بیان کنیم، قهرا خصوصیات و ملابساتی دارد. فرض کنید سخنی را که امام علیه السلام با یارانش در شب عاشورا گفته است، می توانید با این خصوصیات بیان کنید: در تاریکی شب و یا در تاریکی غم انگیز و حزا آور آن شب و از این قبیل. این پیرایه ها، نه مضر و دروغ است؛ اما بعضی از پیرایه ها دروغند و بعضی از نقل ها خلاف می باشند و حتی آنچه که در بعضی از کتابها نوشته شده است، مناسب شان و لایق مفهوم و معنای نهضت حسینی نیست. اینها را بایستی شناخت و جدا کرد.

بنابر این، اولین مساله این است که ما حادثه را خالص کنیم و آن حادثه خالص شده  و دقیق و متقن را، به انواع بیانهای هنری- از شعر و نثر و سبک روضه خوانی که خودش یک سبک هنری مخصوصی است- بیاموزیم. این کار، اشکالی ندارد و مهم است. ما باید این کار را بکنیم. کسانی که در این رشته متصلب و واردند، باید این کار را انجام بدهند. اگر ما از حادثه عاشورا، مثلا" لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله"، " بدین خاطر که بندگان را از نادانی و سر گردانی و گمراهی نجات بدهد" را بیان کردیم- که امروز معنا و مفهوم آن برای ما روشن است-  ولی آن معنا و مفهوم را نقض کرد و با آن مغایر و مخالف بود؛ این کار، خدمت به مرام حسینی و حادثه عاشورا نیست. ما باید حادثه راغ خالص کنیم و سپس ابعاد مختلف آن را برای مردم تشریح نماییم.

من نمی خواهم به آقایان علما و مبلغان و گویندگان و ذاکران محترم و همه جمع ما که اهل منبر و روضه و بیان مصایب و محامد سید الشهدائ علیه الصلاه و السلام هستیم، مطلبی را در آن زمینه ها مطرح بکنم؛ ولی به طور کلی باید بگویم که این حادثه- به عنوان پشتوانه نهضت و انقلاب- باید آبرومند و پر تپش و پر قدرت باقی بماند. اگر برخورد امروز ما با این حادثه، مثل روضه خوانی باشد که در پنجاه سال قبل برخورد میکرد- یعنی چیزی را در جایی می دید و مثلا بر حسب احتمال ذهنی، آن را ترجیح می داد و نقل می کرد و مومنین را می گریاند و هم آنها و هم خود اوبه ثواب می رسیدند- ممکن است به حادثه ضرر بزنیم.4

/ر.م211