حجت الاسلام عمادی: در نقل فضائل معصومین(ع) هر چه بگوییم، کم گفته ایم +گزارش تصویری
وارث: مراسم عزاداری شب بیست و هشتم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام سید رضا عمادی و مداحی حاج روح الله بهمنی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام سید رضا عمادی را می خوانید:
وقتی دور هم هستیم و با هم اشک می ریزیم و چهره همدیگر را نگاه می کنیم و با هم سینه می زنیم ایمانمان تکثیر می شود، حال و هوایی که در چنین مجلسی داریم و با هم جمع شدیم و روایت می گوییم و سینه ای می زنیم آیا این حال و هوا را می توانیم در خیابان داشته باشیم؟ نمی توانیم. هنگامی که مومنین جمع شوند ایمانشان تا بی نهایت تکثیر می شود و به همین دلیل به اینجا آمدیم، تا دلمان تکانی بخورد و قدمی جلو تر برویم. این اشک ها چشمه دل است که بیرون می ریزد و غبار از دل می شوید وقتی تطهیر شد کسی که باید بیاید می آید ولی دل که شلوغ شد و آرام نشد، البته با ذکر خداوند آرام می شود " الا بذکرالله تطمئن القلوب " با ذکر خدا قطعاً دل آرام می گیرد.
خداوند می فرماید: می خواهی مرا صدا بزنی بگو " الله ". ما باید فقط خدا را صدا بزنیم و با او سخن بگوییم چه آرام و چه بلند! حضرت موسی علیه‌السلام از خداوند متعال پرسیدند: خداوندا دوری که بلند صدایت بزنم؟ یا نزدیکی تا نجوا کنم؟ ندا آمد: یا موسی تو کجایی؟ من گونه ای می نشینم که یادم کنی، اگر نزدیک می بینی نجوا کنی و اگر دور می بینی فریاد بزنی. ما به هیئت می آییم که با خدا حرف بزنیم تعلیم و تعلم جای خود.
در نقل فضائل معصومین علیهم السلام هر چه بگوییم کم گفته ایم. اگر ذره ای از خصوصیات پیامبر صلي‌الله عليه و آله را رعایت کنیم مردم هم عاشق می شوند. زمانی که به پیامبر صلي‌الله عليه وآله امین می گفتند امین بود و مبعوث شد، خوش قول بود و مبعوث شد. شخصی به حضرت گفت: چرا در آفتاب ایستاده اید؟ فرمودند: اینجا با کسی وعده دارم، گفت: زمان طولانی است که ایستادید؟ فرمودند: امید دارم تا بیاید، سه روز حضرت آنجا می آمد و منتظر می ماند؛ یا حرفی نزنیم و قولی ندهیم و اگر چنین شد مردانه عمل کنیم.
امیرالمومنین علیه‌السلام خطاب به عده ای می فرمایند: ای کسانی که چهره مردانه دارید در بین شما مرد نمی بینم! وعده ندهیم و عملش نکنیم. این کثرشأن است که یک بچه شیعه و مومنی خصوصیات اخلاقی اش اصلاً شبیه حضرت نباشد. جوانی از شهر خود به دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، زمانی که رسید حضرت حضور نداشتند، پرسید: کجا هستند و چه زمانی می آیند؟ گفتند: بیرون از شهر هستند و مشخص نیست، گفت: من مادر پیری دارم که به او قول دادم بعد از دیدارم به خانه برگردم، شب است و در خانه تنهاست، حضرت رسید و فرمود: بوی خدا از سمت یمن به مشامم می رسد، اویس اینجا بود؟ گفتند: بله پسری با این نام به دیدارتان آمد. این در حالی بود که نه حضرت اویس را دیده بود و نه اویس پیامبر صلي‌الله عليه وآله را.
این که دزد گردنه گیر عاشق پیامبر صلي‌الله عليه وآله می شود تعجب ندارد! چند هزار سال گذشته و همچنان پیامبر صلي‌الله عليه وآله مرید دارد، مریدانش مرید اخلاق او هستند.
شاید نتوانیم پیامبر باشیم ولی می توانیم از مریدانش باشیم و نزدیکش شویم. چرا فکر می کنیم چنین اتفاقی محال است؟ حضرت در مسجد بود و عربی آمد و مسجد را نجس کرد خادمین به حضرت گفتند و ایشان فرمود: حرفی نزنید پاک می کنیم! چرا فکر می کنیم نزدیک شدن به چنین بزرگواری امکان پذیر نیست؟ چرا اهمیتی نمی دهیم؟
خداوند می فرماید: از من بخواه. حاج آقا مجتهدی می فرمودند: اگر هزار بار شنیدی هزار و یک بار هم بشنو. اگر از ته ته دلت امید داشته باشی که فلانی کارم را راه می اندازد حاجتت را نمی دهم این سخنی از خداوند است که فقط باید به خدا امید داشته باشیم و از او بخواهیم و فقط به معصومین متوسل شویم تا راهی پیدا کنیم و نزدیک بزرگواران شویم.
در ادامه این مراسم؛ حاج روح الله بهمنی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.
/ب.ط211