حجت الاسلام سید رضا عمادی: دستت اگر در دست خدا بود، از تمام دستان بالا خواهی بود + گزارش تصویری

کد خبر: 24543
مراسم عزاداری شب بیست و نهم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام سید رضا عمادی و مداحی حاج روح الله بهمنی، حاج عبدالرضا هلالی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.

وارثمراسم عزاداری شب بیست و نهم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام سید رضا عمادی و مداحی حاج روح الله بهمنی، حاج عبدالرضا هلالی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد. 

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام سید رضا عمادی را می خوانید: 

جایگاه معصومین علیه‌السلام حدقه دور عرش خداوند است و ما کجاییم؟ اگر من شیعه امیرالمومنینم و در مکتب حضرت صادق علیه‌السلام هستم و اگر مراد من انسانی تام و تمام رسول خدا است، پس چرا این گونه ام؟ شیر بی یال شدم. اخلاقم که این است و برنامه زندگی ام آشفته و کسی هم نمی تواند نزدیکم شود. چرا قصه این گونه شد؟ هر کسی امام صادق علیه‌السلام را می دید عاشق می شد. نزدیک به امام که می شدند رفتار و اخلاقشان را می دیدند، تغییر می کردند. چرا مردم مرا می بینند تغییر نمی کنند؟ چرا من در مردم اثر نمی کنم، معلوم می شود که از پیامبر صلي‌الله عليه وآله دور افتادم.

فرمودند: حرف های ما را بزنید قلب های مردم زنده می شود. رطب خورده منع رطب نمی کند. در روایتی داریم: بگویید تا ملزم به عمل شوید.

پیغمبر اکرم صلي‌الله عليه وآله فرمودند: دین چهار پایه دارد، اگر یکی از پایه ها نباشد، می شکند. علما طبیب مردمند، اگر طبیبی بیمار شد چه کسی باید او را تیمار کند؟ تجار امین خداوند بر زمین اند، هر چه در زمین است برای مالک حقیقی خداوند متعال است. اگر امین خائن شد مردم چه کنند؟ عابدین راهنمایان مردم هستند، اگر راهنمایی خودش راه را گم کرد، مردم چه کنند؟ فرماندهان و روئسا، حضرت فرمود: آنها چوپانند، اگر چوپانی گرگ شد چه کنیم؟ حضرت فرمود: هر کسی در جای خود مسئول است. بخشی هم مسئولیت اخلاقی است.

ابلیس تکبر ورزید و سجده نکرد و گفت: من از آتشم و او از خاک. رسول اکرم صلي‌الله عليه وآله از جنگی باز می گشتند که جنگی پیروز بود مردم به استقبالش آمدند و شخصی که توان مالی نداشت تا سلاح تهیه کند و با حضرت به جنگ برود در بین جمع بود حضرت صدا کرد و گفت: شغلت چیست؟ گفت: من با بیل و کلنگ کار می کنم حضرت فرمود: دستانت را ببینم، خم شد و دستانش را بوسید. این سجده کردن دارد ای ابلیس. بعد از بوسیدن دست او دستانش را بالا گرفت و فرمود: این دستان همان دستانی است که در آتش نمی سوزد. اینکه اسوت الحسنه است چه کاری کرد که ابوذر زندگی اش را فروخت و با حضرت به جنگ رفت؟ چه شد؟ اگر ذره ای چنین خلقی داشته باشیم کسی از ما فرار نمی کند و او با خدا معامله می کرد.

دستت اگر در دست خدا بود و یا در دستان مظاهر الهی از تمام دستان بالا خواهی بود، اگر اینگونه باشیم برنده ایم. خداوند می گوید: تو که هستی؟ چه خلق عظیمی داری! شخصی نزد حضرت آمد و گفت: خدایی که می گویی چگونه است؟ فرمود: خدایی کریم است مرد خندید و رفت، یکی از اصحاب پرسید: چرا او چنین کرد؟ فرمودند: با ایمان رفت، رفت و جلو مرد را گرفت و گفت: آمدی و سریع رفتی و حضرت فرمود: با ایمان رفتی چه اتفاقی افتاد؟ گفت: میدانی کریم یعنی چه؟ کریم کسی است که وقتی قدرت دارد می بخشد، وقتی بالانشین است خود را پایین می کشد من هم به دنبال این بود.

 در ادامه این مراسم؛ حاج روح الله بهمنی، حاج عبدالرضا هلالی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.

بخش اول - کلیک کنید

بخش دوم - کلیک کنید

/ب.ط211