آرزو؛ از نگاه قرآن
معنای لغوی آرزو
آرزو یعنی آنچه که افراد در زندگی یا در دنیای هستی تمنا میکنند.همچنین در تعریف آرزو گفتهاند: یکسری خواستهها و منویات که انسان در جهت رشد و تعالی معیارهای زندگی خود در حال یا آینده به آنها نیاز دارد.
بیشک انسان در هر مقطعی از زمان و مکان نیاز به آرزو دارد و البته به مرور زمان نیز این آرزوها بر اساس شرایط و موقعیت زمانی و مکانی در تغییر است. چه اینکه انسان از بدو تولد تا سن پیری در تغییر و تحول بوده و بر اساس همین، عقلایی است که بگوییم آرزوهای آن نیز قابل تغییر و تحول هستند.
اقسام آرزو
برای آرزو اقسامی ذکر شده که از جمله آنها میتوان از آرزوهای خیالی و باطل، آرزوهای حقیقی شامل آرزوهای مادی ـ دنیوی، آرزوهای مادی اخروی، آرزوهای معنوی دنیوی و آرزوهای معنوی اخروی اشاره کرد.
باید گفت که هر آرزویی که بتواند انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی مختوم به تکامل معنوی قرار بدهد یک آرزوی حقیقی است این قبیل آرزوها موجب ترقی و تکامل انسان بوده و از نظر شرع مقدس ممدوح میباشد.
از جمله آرزوهایی که در مقولههای بالا به آن اشاره شد میتوان از آرزوی داشتن فرزند صالح و سالم، آرزوی داشتن همسر حلال و شایسته، آرزوی به دست آوردن ثروت حلال برای مصرف در امور خیریه و احسانات و خدمت به خلق و ترویج مکتب حقه الهی، تمنای بهشت نام برد.
همچنین، آرزوی زیارت خانه خدا، آرزوی زیارت مشاهد مشرفه اهل بیت(ع)، آرزوی جهاد و شهادت در رکاب امام زمان(عج)، آرزوی همنشینی و مجالست با انبیا و اوصیا و اولیا و صلحا در بهشت از دیگر آرزوهایی است که ممکن یک انسان به آنها اندیشه کند.
آرزو در احادیث
پیامبر اکرم(ص) در رابطه با داشتن آرزوها بیان کرده است: «امل و آرزو رحمت است برای امت من و اگر آرزو نبود مادر طفل خویش را شیر نمیداد [ تا فرزند رشیدی بشود] و باغبان هم نهالی نمیکاشت [تا درخت تناوری بشود]».
البته باید توجه داشت که دامنه آرزوهای حقیقی و مثبت انسان هیچ محدودیتی ندارد و آرزوهای مادی و دنیوی هر چند مباح هم، نباید انسان را دلبسته دنیا و پایبست غرور نماید چنانکه حضرت امام حسین(ع) در این رابطه میفرماید: «ای کسیکه دنیا تو را به خودش مشغول کرده [و از آخرت غافلی] و آرزوهای طولانی تو را مغرور ساخته، مرگ به ناگهان تو را در میگیرد، در حالیکه قبر صندوق عمل است».
انسان مؤمن همانگونه که در جلب خوبیها و طلب بهترینها از خداوند سایر مؤمنین را هم دخیل مینماید، در آرزوهای حقیقی و نیک و سعادتبخش خویش دیگران را نیز سهیم مینماید و از خدای متعال، خیر و نیکی و سعادت را برای همگان میخواهد و اینها را از خود و خانواده خود به دیگران تعمیم میدهد.
در حدیث معروف غررالحکم آمده است: «کسىکه آرزویش دراز باشد عملش بد مىشود» و نیز آمده است: «آن کسکه آرزوهایش طولانىتر است عملش زشتتر خواهد بود» و در نقطه مقابل آن آمده است: «کسىکه آرزویش کوتاه باشد عملش نیک خواهد بود».
همچنین، امام علی(ع) در نکوهش آرزوى دراز فرموده است: «هر که دنبال آرزوى خود بشتابد و مهارش را رها کند مرگ او را مىلغزاند(به آرزویش نرسیده مىمیرد، پس در پى آرزوهاى دراز نروید و از مرگ غافل نباشید)».
حکایتی از آرزوهای دور و دراز
روزی حجاجبن یوسف ثقفی در بازار گردش میکرد، شیرفروشی را مشاهده کرد، با خود صحبت میکند در گوشهای ایستاد و به گفتههایش گوش داد میگفت این شیر را میفروشم درآمدش فلان قدر خواهد شد استفاده آنرا با درآمدهای آینده روی هم میگذارم تا به قیمت گوسفندی برسد یک میش تهیه میکنم هم از شیرش بهره میبرم و بقیه درآمد آن سرمایه تازهای میشود بالاخره با یک حساب دقیق به اینجا رسید که پس از چند سال دیگر سرمایهداری خواهم شد مقدار زیادی گاو و گوسفند خواهم داشت. آنگاه دختر حجاج بن یوسف را خواستگاری میکنم.
آن مرد اضافه کرد پس از ازدواج با او شخص با اهمیتی میشوم اگر روزی دختر حجاج از اطاعتم سرپیچی کند با همین لگد چنان میزنم که دندههایش خورد شود، همینکه پایش را بلند کرد به ظرف شیر خورده به زمین ریخت.
حجاج جلو آمد به دو نفر از همراهانش دستور داد او را بخوابانند و صد تازیانه جانانه بر پیکرش بزنند، شیرفروش از ریختن شیرها که سرمایه کاخ آرزویش بود خاطری افسرده داشت از حجاج پرسید برای چه مرا بیتقصیر میزنید، حجاج گفت مگر نه این بود که اگر دختر مرا میگرفتی چنان لگد میزدی که پهلویش بشکند اینک به کیفر آن لگد باید صد تازیانه بخوری.
در حدیثى از امام علی(ع) آمده است: «آرزوهاى دراز دیدگان بصیرت را نابینا مىکند». نوع انسان ها باور نمیکنند که به آرزوهای خود دست نمییابند مگر به هنگام مرگ زیرا به تعبیر امام علی(ع) به هنگام رسیدن مرگ، آرزوها رسوا میشوند.
آرزوهای مثبت و آرزوهای منفی
آرزوها به آرزوهای مثبت و آرزوهای منفی تقسیم میشوند. درخواستهای پیامبران و خردمندان را میتوان از نوع آرزوی مثبت دانست وعلاقه و دوستی کفار و منافقان را میتوان از نوع آرزوهای منفی شمرد.
آیات قرآن در رابطه با آرزوها
از آرزوهای مثبت پیامبران که قرآن کریم به آنها اشاره داشته است میتوان از آیه 40 سوره ابراهیم(ع) یاد کرد که فرموده است: «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء؛ پروردگارا مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز پروردگارا و دعاى مرا بپذیر» و نیز در آیه 114 سوره طه آمده است: «فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا؛ پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى».
همچنین، در آیات 25 و 26 سوره طه از زبان حضرت موسی(ع) نقل شده که فرمود: «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی(25) وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی؛ پروردگارا سینهام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان».
در آیه 101 سوره یوسف، 193 و 194 آلعمران، نیز به این نوع از آرزوها اشاره شده است.
آرزوهای منفی کافران
در آیه 118 سوره آلعمران در رابطه با این نوع آرزوها آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ؛ اى کسانىکه ایمان آوردهاید از غیر خودتان [دوست و] همراز مگیرید [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمىورزند آرزو دارند که در رنج بیفتید دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینههایشان نهان مىدارد بزرگتر است در حقیقت ما نشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم اگر تعقل کنید».
همچنین در سوره نسا آیه 89 آمده است: «وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا؛ همانگونه که خودشان کافر شدهاند آرزو دارند [که شما نیز] کافر شوید تا با هم برابر باشید پس زنهار از میان ایشان براى خود دوستانى اختیار مکنید تا آنکه در راه خدا هجرت کنند پس اگر روى برتافتند هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان و از ایشان یار و یاورى براى خود مگیرید».
و در آیه 102 همین سوره مبارکه نساء خداوند متعال میفرماید: «وَإِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْیَکُونُواْ مِن وَرَآئِکُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّواْ فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن کَانَ بِکُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ کُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُواْ حِذْرَکُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا».
در این خداوند متعال فرموده است: «و هر گاه در میان ایشان بودى و برایشان نماز برپا داشتى پس باید گروهى از آنان با تو [به نماز] ایستند و باید جنگافزارهاى خود را برگیرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام کردند] باید پشتسر شما قرار گیرند و گروه دیگرى که نماز نکردهاند باید بیایند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتیاط را فرو نگذارند و جنگافزارهاى خود را برگیرند [زیرا] کافران آرزو مىکنند که شما از جنگافزارها و ساز و برگ خود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش برند و اگر از باران در زحمتید یا بیمارید گناهى بر شما نیست که جنگافزارهاى خود را بر زمین نهید ولى مواظب خود باشید بىگمان خدا براى کافران عذاب خفتآورى آماده کرده است».
آرزوی منفی منافقان
در رابطه با این نوع از آرزوها در آیه 73 سوره نساء آمده است:« وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَیَقُولَنَّ کَأَن لَّمْ تَکُن بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیتَنِی کُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا؛ و اگر غنیمتى از خدا به شما برسد چنانکه گویى میان شما و میان او [رابطه] دوستى نبوده خواهد گفت کاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مىرسیدم».
آرزوی منفی اهل کتاب
در رابطه با این نوع از آرزوها در آیه 96 بقره آمده است: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ؛ و آنان را مسلماً آزمندترین مردم به زندگى و [حتى حریصتر] از کسانىکه شرک مىورزند خواهى یافت هر یک از ایشان آرزو دارد که کاش هزار سال عمر کند با آنکه اگر چنین عمرى هم به او داده شود وى را از عذاب دور نتواند داشت و خدا بر آنچه مىکنند بیناست».
از دیگر ایاتی که به آرزوها اشاره کرده میتوان به آیه 74 اعراف که میفرماید: «وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ؛ و به یاد آورید هنگامى را که شما را پس از [قوم] عاد جانشینان [آنان] گردانید و در زمین به شما جاى [مناسب] داد در دشتهاى آن [براى خود] کاخهایى اختیار مىکردید و از کوهها خانههایى [زمستانى] مىتراشیدید پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید و در زمین سر به فساد برمدارید».
همچنین، آیات 128 و 129 شعرا، 14 حدید، 3 حجر، یک تا سه و 24 و 25 نجم، 25 محمد(ص) نیز به آرزوها اشاره شده است.
آرزوهای دراز و گاه بیپایان آثار مخرب فراوانی در زندگی معنوی و مادی انسان دارد.آرزوهای دور و دراز اگرچه نقطه ضعفی در بُعد اخلاقی یک فرد محسوب میشود لکن اینچنین نیست که همیشه آرزوها جنبه منفى داشته و نشانه انحطاط شخصیت و سقوط اخلاقى فرد باشد.
اگر آرزوها متوجه ارزشهاى والاى انسانى باشد و یا جنبه مردمى و اجتماعى پیدا کند و در مسیر تکامل و پیشرفت واقعى انسانها و درجات کمال قرار گیرد و انسان را به تلاش و کوشش بیشتر در این راهها وادارد، بدون شک چنین آرزویى هر قدر طولانى بوده باشد، نه تنها نشانه پستى نیست که نشانه کمال انسان است.
اساساً امید و آرزو نسبت به آینده نیروى محرک انسان براى تلاشها و کوششهاست و اگر چراغ پرفروغ امید و آرزو در دل انسان خاموش گردد، در واقع روح او مىمیرد، نشاط زندگى از او رخت برمىبندد و انسان را به موجودى سست و بىهدف و بى تلاش مبدل مىکند.
آثار منفی آرزوهای دور و دراز
یکى از بدترین آثار منفى طول امل و آرزوهاى دراز این است که انسان را به انواع گناهان دعوت مىکند، زیرا رسیدن به این آرزوها معمولاً از طریق مشروع غیر ممکن است، بنابراین گرفتاران این رذیله اخلاقى خود را ناگزیر مىبینند که در کسب درآمدها چشم بر هم نهند و حلال و حرام را شناسایى نکنند و از غصب حقوق دیگران، خوردن اموال یتیمان، کم فروشى، رباخوارى، رشوه و مانند این امور، ابا نداشته باشند.
/س.ب215