حقیقت تسبیح
وارث: تسبیح باید به قلب باشد؛ یعنی انسان باور داشته باشد که خدا ـ تبارک و تعالی ـ از هر نقصی مبرا است.[1] گفتن اینکه خدا ـ تبارک و تعالی ـ ظالم نیست؛ جاهل نیست، آسان است. من هم میگویم؛ اما باور کردن معانی آنها به این آسانی نیست. ما زیاد الفاظ را بر زبان جاری کنیم؛ ولی هنگام امتحان باید دید که این مفاهیم چقدر در جانمان تحقق پیدا کرده است.[2] آیا آن هنگام هم به تسبیح اعتقاد داریم؟ آیا معتقدیم که خدا ـ تبارک و تعالی ـ جاهل نیست؛ ظالم نیست؟[3] اگر باور داشته باشیم، هیچ وقت گمان بد در مورد خدا ـ تبارک و تعالی ـ نخواهیم داشت.[4]
پیش سبحان بس نگه دارید دل * تا نگردید از گمان بد خجل[5]
[1]. قال علی ـ علیه السلام ـ : لا تذكر الله سبحانه ساهيا و لا تنسه لاهيا و اذكره [ذكرا] كاملا يوافق فيه قلبك لسانك و يطابق إضمارك إعلانك و لن تذكره حقيقة الذكر حتى تنسى نفسك في ذكرك و تفقدها في أمرك. (تميمى الآمُدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 189)
[2]. قال: سمعت أبا عبد الله ـ عليه السلام ـ يقول: أشد الأعمال ثلاثة: إنصاف الناس من نفسك حتى لا ترضى لها بشيء إلا رضيت لهم بمثله، و مواساتك الأخ في المال، و ذكر الله على كل حال، ليس [ ذکر الله أن تقول : ] "سبحان الله، و الحمد لله، و لا إله إلا الله" فقط، و لكن إذا ورد عليك شيء أمر الله به أخذت به، و إذا ورد عليك شيء نهاك الله عنه تركته. (الأمالی للطوسی، ص 680)
[3]. یکی از بزرگان فرموده بود کسی سالها درس توحید و معارف گفته بود. نزدیک مرگش رفتند به دیدنش. به عیادت کننده گفته بود: فلانی میبینی خدا چه ظلمی به من میکند! من کارهای زیادی داشتم که ناتمام است. بچههای من الآن بی سرپرست میمانند در حالی که به من نیاز دارند. آنگاه آن بزرگ فرموده بود من نمیدانم این آدم بالاخره با ایمان از دنیا رفت یا بدون ایمان!
[4]. طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّه. (آل عمران، 154)؛ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ. (الفتح، 6)؛ برای مطالعۀ روایات بیشتر، رجوع کنید به: وسائل الشيعة، ج 15، ص 229: باب وجوب حسن الظن بالله و تحريم سوء الظن به.
[5]. مثنوی معنوی
منبع: اسلام کوئست