گلچین مداحی شب هشتم محرم حاج میثم مطیعی

کد خبر: 42062

ارث:پدر آرامش دنیا، پدر فرزند اعطینا (روضه) دریافت فایلای عصای پدر علی اکبر (روضه) دریافت فایلدل مجنون همیشه با لیلاست می رود سوی هر كجا لیلاست قدم عاشقی كه برداری بعد از آن اختیار با لیلاست تپش قلب تو، نمی دانم تپش قلب من كه یا لیلاست آن كه از كار من گره بگشود با دو دست گره گشا لیلاست بسته آن كه دخیل زلفم را به سر زلف كربلا لیلاست كشش عشق تا كه پا بر جاست دل اسیر مزار پایین پاست پسر پهلوان اربابم مرتضای جوان اربابم ای عصای پدر، علی اكبر ای كه هستی توان اربابم قمر دوم بنی هاشم ای مه آسمان اربابم دامنت را نمی دهم از دست لحظه ای هم به جان اربابم تو كریمی و از تو شامل ماست كرم خاندان اربابم نشده دست رد به كس بزنی سفره دار مدینه چون حسنی جز خدا كس نبود در دل تو من كجا! مدحت خصائل تو كار من نیست كار جبریل است تا گدایی كند ز سائل تو كیستی كه معاویه می گفت به امیرانش از فضائل تو تا ببیند جمال پیغمبر چشم عباس بود مایل تو به نبی رفته بین اهل البیت بیشتر از همه شمائل تو اشبه الناس به رسولی تو نوه ی ارشد بتولی تو در شجاعت دلاوری اكبر در بلاغت تو حیدری اكبر با تمام كریم های شهر در سخاوت برابری اكبر پدرت گفته خُلقاً و خَلقاً تو سراپا پیمبری اكبر سر و دست است كه زمین ریزد بزنی گر به لشكری اكبر مشك بر دوش پیش چشم حسین تو ابالفضل دیگری اكبر ای ستون خیام ثارالله ای ذبیح قیام ثارالله از تو دارم همین غلامی را كس ندارد چنین مقامی را تا كه میخانه را به هم ریزم پیش رویم گذار جامی را السلام علیك یابن حسین می دهی پاسخ سلامی را؟... ...كه فرستاده ام زند بوسه آن قدم های بس گرامی را لب خشك تو ظهر عاشورا شرمگین كرد تشنه كامی را تشنه لب بودی و دویست نفر زیر تیغ تو رفت از آن لشكر در حصاری كه تو شدی تنها بوسه ای زد عمود فرقت را ریخت خون تو روی چشم عقاب اشتباهی تو را كشید كجا!؟ وسط جمعیت تنت گم شد دشمنان علی همه پیدا بر تن تو ز بغض می كوبید هر كه می برد نیزه اش بالا با تن قطعه قطعه روی زمین تو صدا می زدی: بیا بابا پدرت را كه دید عمه ی تو مو پریشان دوید عمه ی توچی شد علی؟ فقطّعوه بالسیوف (زمزمه) دریافت فایلآمد، سوی میدان علی اکبر (واحد)   دریافت فایلخدایا طاقت ندارم من که برگیرم چشم و دل از او که آیینه روی پیغمبر ، تَرَک بردارد به سنگ عدو همه هستی ام را به چشمان گریان، خدایا ببین میفرستم به میدان که تسلیم امر توأم یا إلاهی، در این بزم ایمان، در این عید قربان آمد سوی میدان علی اکبر بر لب «یا أبَتِ إفعَل ما تُؤمَر» آه از حلقِ اسماعیل و خنجر (آه ای اسماعیل کرب و بلا) فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرين* فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبين (آیه 103-102 سوره صافات) به آه حسرت، به سوز دل، رسیده تا پیکرت بابا نَفَس های من فدای آن، نَفَس های آخَرَت بابا مَزَن دست و پا این چنین رو برویم که تاب و توان مرا می بری تو دلم خون شد ای آیه ی قطعه قطعه علی اکبری یا علی اصغری تو؟ بابا با لب تشنه جنگیدم آخَر روی پیغمبر را دیدم آب از دستان جدّت نوشیدم (آه ای اسماعیل کرب و بلا)از خوشی های جهان هیات تو ما را بس (واحد) دریافت فایلکمی روبرویم بمان تا تماشا کنم قامتت را (واحد) دریافت فایلكمي روبرويم بمان تا / تماشا كنم قامتت را كه تا لا اقل "ان يكاد"ي/ بخوانم بر آن قد و بالا بمان اي همه شوق و ذوقم/ كه دلتنگ پيغمبرم من كه سخت است و تلخ است و سنگين/ ز ديدار تو دل بريدن علي جان علي جان / برو سوي ميدان شده عيد قربان / شده عيد قربان (الوداع، علي اكبر) خدايا تو اينك گُواهي/ كه من ميفرستم به ميدان همه خاطرات خوشم را/ به سوز دل و چشم گريان رخش آينه دار زهرا/ قد و قامتش مثل حيدر سخن گفتنش، خَلق و خُلقش/ يكايك شبيه پيمبر خدايا در اين دم/ رود جانم از تن سوي اينهمه گرگ/ رود يوسف من (الوداع، علي اكبر) تحمل كن اين تشنگي را/ يل خسته تشنه كامم كه آبي بجز اشك حسرت/ نمانده دگر در خيامم خدايا مبادا كه اسبش/ كنون گم كند راه خود را رود سوي اردوي دشمن/ شود سرو من ارباً ارباً من و ديده تر/ تو و حرف آخر: لبم گشته سيراب/ ز دست پيمبر (الوداع، علي اكبر)نباشد او را هم آورد، سپاه دشمن کم آورد (واحد) دریافت فایلخدایا طاقت ندارم من که برگیرم چشم و دل از او که آیینه روی پیغمبر ، تَرَک بردارد به سنگ عدو همه هستی ام را به چشمان گریان، خدایا ببین میفرستم به میدان که تسلیم امر توأم یا إلاهی، در این بزم ایمان، در این عید قربان آمد سوی میدان علی اکبر بر لب «یا أبَتِ إفعَل ما تُؤمَر» آه از حلقِ اسماعیل و خنجر (آه ای اسماعیل کرب و بلا) فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرين* فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبين (آیه 103-102 سوره صافات) به آه حسرت، به سوز دل، رسیده تا پیکرت بابا نَفَس های من فدای آن، نَفَس های آخَرَت بابا مَزَن دست و پا این چنین رو برویم که تاب و توان مرا می بری تو دلم خون شد ای آیه ی قطعه قطعه علی اکبری یا علی اصغری تو؟ بابا با لب تشنه جنگیدم آخَر روی پیغمبر را دیدم آب از دستان جدّت نوشیدم (آه ای اسماعیل کرب و بلا)کسی این گوهر ندارد، علی‌اکبر ندارد (واحد) دریافت فایلیا وجیها عندالله حسین ثارالله (شور) دریافت فایل/1102101306