دکتر قنبری : محور حرکت امام حسین (ع) اصلاح کار مردم بود
وارث: مراسم شب سوم محرم با سخنرانی دکتر قنبری و مداحی حاج محمدرضا طاهری ، کربلایی حسین طاهری در هیئت الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی دکتر قنبری را می خوانید:
اصلاح جامعه هدف سیدالشهدا( ع)
حضرت سیدالشهدا علیه السلام پیش از خروج از مدینه منشور سعادتمندی اسلامی و نسخه هدایت را که از آن به عنوان وصیت ایشان به محمد حنفیه یاد می کنند به یادگار گذاشتند. در آن مکتوب آسمانی فرمودند: «إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا» از آنچه که باعث بیچارگی بشر شده بود پرده برداری کردند و با نمایاندن نورانیت قافله الهی خودش دست رد به سینه آنها زد و هم تکلیف آیندگان را روشن کرد. فرمودند: «إنّما خَرَجْتُ لطَلب الإصلاح في أمّة جدّي» حضرت سیدالشهدا علیه السلام یک صنف خاص و گروه خاصی را مخاطب خودشان قرار نمی دهند. بدنه جامعه اسلامی را به یک میزان مخاطب خودشان قرار می دهند.
وقتی مردم از مکتب اهل بیت علیهم السلام فاصله گرفتند، اعتقاداتشان را از دست می دهند. فرمودند: محور حرکت من برای اصلاح کار مردم است. چون مردم در به قدرت رساندن نظام های جبار موثر هستند. اگر روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا رفتند، مردم هوشیار بودند و دچار گمراهی نمی شدند،کار امت اسلامی به اینجا نمی کشید. وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها پیش آنها می رفتند و می گفتند: چرا با علی علیه السلام بیعت نکردید؟ آنها می گفتند: علی علیه السلام دیر آمد. این یک توجیح است برای آنها که به اعتقادات خودشان پشت کردند. اگر آن روز این امر اهمال نمی شد سرنوشت امت اسلامی دگرگون می شد. حضرت زهرا سلام الله علیها فرموده بودند: مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله نفرموده بودند: «مثل علی مثل الكعبة»1 شما باید به طواف و اطراف علی علیه السلام بروید و مسیر سعادت را بپیمایید و از عزت و عظمت خودتان صیانت کنید.
امر به معروف و نهی از منکر
فرمودند: «ارید عن امر بالمعروف عنهی عن المنکر» اراده کرده ام که با امر به معروف و نهی از منکر این کار و هدف مهم را به انجام برسانم. مکانیزم نهضت سیدالشهدا علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر است که روش پدرشان هم بوده است. مرحوم سید رضی در نامه 31 نهج البلاغه که معروف است به وصایای امیرالمومنین علیه السلام به امام مجتبی علیه السلام، در فراز مهمی امر می کند: « وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ اَهْلِهِ، وَ اَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسانِكَ وَ بايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ. وَ جاهِدْ فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ لا تَأْخُذْكَ » امر به معروف را اقامه کن و خودت را اهل آن کن، منکر را هم با دست و زبان و جوارح رد کن. نکته اساسی در اینجا است که امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند برای اینکه این دو هدف به نتیجه برسد، باید برای دور شدن و ترک کردن آن کسانی که منکر هستند مجاهده کنید. معلوم می شود در حالت عادی و شرایط معمول امکان امر به معروف و نهی از منکر در جامعه نیست. نمی شود شما مصلح و انسان با طهارت باشید اما در اطرافتان انسان های منکر و تبهکار وجود داشته باشد. اقامه امر به معروف با حضور تبهکاران در اطراف انسان تحقق پیدا نمی کند. جنس عبارت امیرالمومنین علیه السلام گسترۀ خاص خودش را دارد. روی سخن امیرالمومنین علیه السلام با ما است. اشکال اجتماعی ما در این قضیه است که نسبت به این موضوع ها احاطه و اشراف دقیق نداریم. مشکل اینجا است که منکر لذت دفعی دارد. یک مجلس آلوده تمایلات انسان را به طرف خودش می کشد اما اگر قرار باشد انسان در مکتب اهل بیت علیهم السلام باشد باید از اینها فاصله بگیرد. اگر کنار نکشد بیچاره خواهد شد.
دایره امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی همه جانبه است
در سیاست، در فرهنگ، در اقتصاد و شئونات فردی و اجتماعی مردم روح اقدام حسین بن علی علیه السلام منتشر شود تا این روح منتشر نشود انسان نمی تواند به معارف حسین بن علی علیه السلام دسترسی پیدا کند. حضورش احساسی است. در جلسه هیئت شرکت می کند و با اخلاص و عشق است ولی همین که از مجلس فاصله می گیرد منکر وارد زندگی اش می شود. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیلاللَّه عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی»2 اعمال بر آن کارهایی است که خداوند قبول می کند. یک بخشی از کارهایی که ما می کنیم فعل است. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند تمام کارهای نیکی که انجام می دهید حتی جهاد فی سبیل الله، مانند یک قطره در کنار یک دریای مواج است. مردم آسیب می بینند اگر امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل کنند. زمانی تعطیل می شود که معروف و منکر را نشناسند. شرایط بدتر از آن این است که معروف و منکر جایشان عوض شود. مردم گاهی به دلیل بی توجهی و دقت نکردن در معروف کارشان به جایی می رسد که منکر را معروف ببینند.
ارزش حکومت نزد امیرالمومنین (ع)
غیرت در جامعه می میرد و بعد برای اینکه این بی غیرتی را کم رنگ کند در جامعه زنا ازدواج سفید می شود. اسم می گذارند که حساسیت آن فعل منکر را از یادها ببرند. رنگ بر روی ننگ می کشند. آنهایی که به ازدواج سفید دامن می زنند به ابا عبدالله علیه السلام خیانت می کنند. اینها حقایقی است که همه در آن سهم دارند. این کارها عزت را به تاراج دادن است. اشکال این است که وقتی بررسی می کنیم می بینیم محصول بی غیرتی و بی مسئولیتی مِهتران و بزرگ ترها است.
عبدالله بن عباس3 می گوید در وقعه جمل با امیرالمومنین علیه السلام وارد زیقار شدم و همه بودند. وقتی منزل کردیم و خیمه ها برپا شد به خیمه امیرالمومنین علیه السلام رفتم و دیدم نیستند. به دنبال او گشتم و دیدم در پشت خیمه ها نشسته است و نعلینی را به دست گرفته اند و دارند می دوزند. خود امیرالمومنین علیه السلام در جایی فرموده بودند انقدر به این نعلین وصله زده ام از خودم خجالت کشیدم. این قصه نیست. اینها مدل تربیت است. خدا علی علیه السلام را با نعلین کهنه اندازه نمی گیرد، خدا ما را با نعلین کهنه علی علیه السلام اندازه می گیرد. آنهایی که مسئولیت دارند با نعلین علی بن ابیطالب علیه السلام وزن می شوند. از جنس روایت معلوم می شود عبدالله بن عباس ایشان را که دید تاسف خورد که رهبر جامعه در حال وصله زدن نعلینش است که این همه امکانات در اختیارش است و وصله می زند. وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام یک نگاهی به او کردند و ابن عباس هم ایشان را نگاه کرد. حضرت پرسیدند: پسر عباس این را چند می خری؟ ابن عباس به کلاسش نمی خورد که آن نعلین را بپوشد. همین که امام این سوال را پرسیدند او هم یک نگاهی از بالا کرد و گفت: ارزشی ندارد. امیرالمومنین علیه السلام یک رهبر هوشیار است و مخاطب ایشان همه است. فرمود: همین نعلین که به آن بی اعتنایی می کنی به خدا سوگند از حکومت بر شما پیش من ارزشمندتر است. در ادامه فرمودند: مگر اینکه حقی را اقامه کنم. به قدرت این حکومت باطلی را دفع کنم. اگر غیر از این باشد معروف و منکر جا به جا می شود و مردم گرفتار می شوند. فرهنگ عمومی جامعه باید حساس باشد بر اینکه معروف و منکری جایشان را با هم عوض کنند. امام می فرماید نه تنها به آن بی توجه نباشید ترکش هم نکنید. اگر ترکش کردید اشرار بر شما احاطه پیدا می کنند.
مستجاب نشدن دعا
امام صادق علیه السلام یک روایت شگرف دارند می فرمایند: «کَما تَکُونُوا یُوََلی عَلَیکُم»4. دور حضرت علی علیه السلام را گرفته بودند و امام به آنها فرمودند: ابوموسی به کار شما نمی آید به سمتش نروید و آنها می گفتند خیلی مرد خوبی است. دموکراسی و مردم سالاری است و ما باید انتخاب کنیم. محصول عمل او ذلت امت اسلامی شد. بعد از آن گفتند ما کار غلطی کردیم و کافر شدیم ولی تو هم کافر هستی. تو چرا ما را هدایت نکردی؟ گفتند باید عهد شکنی کنیم. حضرت علی علیه السلام فرمودند: عهد شکنی نمی شود کرد باید پای میثاقتان بمانید. در نماز امیرالمومنین علیه السلام اختلال ایجاد می کردند. علی علیه السلام فرمودند: اشرار مستقیم و غیر مستقیم بر شما احاطه پیدا می کنند. نقطه خطر اینجا است که می فرمایند اگر بر شما احاطه پیدا کردند و شما هم راضی شدید، کارتان به جایی می رسد که هر دعایی می کنید مستجاب نمی شود. در روایت داریم گاهی مردم برای ستیز با امام، مستحق عذاب می شوند. به هزار و یک نوع بلا مبتلا می شوند. زمین برکاتش را از آنها منع می کند.
ما پاسدار عفاف هستیم ولی خودمان بی عفتی می کنیم. ما می دانیم ربا خواری به منزله جنگ با خدا است ولی می خوریم. اینها برای این است که منکر جایش را با معروف عوض کرده است. مردم دچار بی غیرتی می شوند.
/1102101304
پی نوشت:
1.
تاريخ دمشق ج 2 ص 406 حديث 912 و مناقب ابن مغازلى ص 107 حديث 149.
2.
قصار ۳۷۴
3.
عبدالله بن عباس (مختصراً ابن عباس) ملقب به ابوالعباس، حبر الامة (دانشمند امت) یا بحر (اشاره به علم زیادش از حدیث) از بزرگترین محققان نسل اول امت اسلامی است. وی پدر علم تفسیر قرآنی است. با پیدا شدن ضرروت نوشتن قرآن و تغییر و دگرگونی در ساختار امت اسلامی، وی یکی از مهمترین و متخصص ترین کاتبان قرآن بود که مامور به انجام این کار گردید.
4.
نهج الفصاحه ص 616 ، ح 2182