حجت الاسلام مفتح: شروط استجابت دعا

کد خبر: 44974
مراسم شب دوازدهم صفر با سخنرانی حجت الاسلام مفتح و مداحی حاج روح الله بهمنی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت جنت الحسین علیه السلام برگزار شد.

وارث:  مراسم شب دوازدهم صفر با سخنرانی حجت الاسلام مفتح و مداحی حاج روح الله بهمنی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت جنت الحسین علیه السلام برگزار شد.


در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام مفتح را می خوانید:

حجت الاسلام مفتح:

قلب همسو با زبان باشد

بسیاری از افراد دوست دارند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینند. فردی رسید خدمت امام صادق علیه السلام و گفت: آقا ما عاشق شما هستیم اما منزلمان خارج مدینه است و هر روز نمی توانیم بیاییم و شما را ببینیم، چه کنیم؟ آقا فرمودند: به شهرت بازگرد و سه روز غذا بخور و آب نخور و مایعاتی مصرف نکن و بعد از سه روز بیا پیشم. روز سوم آمد و آقا فرمود: چه شد؟ گفت: آقا جان روز اول سخت بود و سعی کردم با استراحت و خواب این مشکل را حل کنم روز دوم هم همینطور اما امان از روز سوم نه می تونستم بخوابم و نه چیزی بخورم. در خواب آب و در بیداری سراب می دیدم و منتظر بودم تا روز تمام شود و از مایعات استفاده کنم. امام صادق علیه السلام در اینجا داخل در حرفش شد و فرمود: سه روز آب نخوردی و بعد سه روز در خواب آب دیدی و در بیداری سراب و منتظر بودی تا بنوشی اگر همین دید را نسبت به من که امامت هستم داشته باشی می روی شهرت بعد از سه روز فکرت دائما دنبال ما است. این مضمون همان روایت معروف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که فرمود: اگر شیعیان ما به اندازه ای که اشتیاق به آب داشتند به ما داشتند ما ظهور می کردیم. پس آقا بیاهای ما و دعاهای ما از دل نیست که حضرت نمی آید.

قلب باید همراه زبان باشد. خیلی ها دلی به اربعین رفتند. دلشان خواست و فقط زبانشان نگفت زیارت می خواهم. خواستند و رسیدند.

ناامیدی از اهل دنیا

دل بکن از اهل دنیا و دنبال وسیله دنیایی نباش. چشممان به دست مردم نباشد. گرفتاری ما در دنیا این است که دنبال کانال های دنیایی هستیم. درست است مردم وسیله اند و خدا وسیله را درست می کند اما دنبال مردم و گره گشایی توسط مردم نباشیم. سید احمد خمینی می گفت: وقتی امام را تبعید کردند در نجف مستاجر بودیم و یک ماه کرایه مان عقب افتاد. صاحب خانه کرایه را طلب کرد. امام فرمود: سید احمد به او بگو کل خانه چند؟ رفتم و صاحب خانه را رد کردم. فردا هم آمد و باز کرایه را طلب کرد. باز به امام گفتم و امام فرمود: دیروز چند قیمت داده بود؟ گفتم: آقا نپرسیدم ما کرایه را هم نداریم می خواهید با چه پولی خانه را بخرید؟ امام گفت: شما بپرس و صاحب خانه 20 هزار تومن قیمت داد و امام فرمود: فردا بیایید تا خانه را معامله کنیم. گفتم: آقا پولی نداریم. امام فرمود: خدا بزرگ است توکلت علی الله. فردا صبح در را زدند و در را باز کردیم دیدیم جمعی از ایران برای زیارت آمده اند، هنگام رفتن گفتند: ما پول زیاد داریم دست شما امانت باشد و هنگام باز گشت از همین مسیر از شما می گیریم. امام فرمود: با یک شرط. من امروز این پول را خرج کنم و سه ماه دیگر عین پول را از ما بگیرید. رفتند و سید احمد پاکت را باز کرد دید 20 هزار تومان است. یک ساعتی گذشت و دید در می زنند. همان جمعیت بودند به امام گفتند: ما پشیمان شدیم از همین جا به ایران باز می کردیم. پول را پس دهید. سید احمد پول را پس داد. بعد از ناهار باز در زدند دیدند شوهر خواهر امام است. گفت: ارث پدری را فروختیم و سهم امام را آوردم 20 هزار تومان. امام فرمود: احمد آقا توکلت علی الله فهو حسبه.  سر همان ساعت خانه قولنامه شد.

گیر کار ما این است. اگر از اهل دنیا ناامید شوی و به خدا واگذار کنی خدا درست می کند. هم در مادیات و هم در معنویات. واگذار کن ببین چگونه می برندت کربلا. مخصوصا سفر کربلا. مشکل دوم در دعا این است مردم دنیایی و راه دنیایی می طلبیم اما خدا باید درست کند.

اهل بیت علیه السلام و خدا را در سطح خود می بینیم

ما اگر دنیایی بخواهیم حساب کنیم خیلی طول می کشد اما خدا جور دیگر معامله می کند. برخی خدا و اهل بیت علیهم السلام را کوچک می بیند. در حالت عالی 20 میلیون آدم در کربلا جا نمی شوند اما کرم اباعبدالله علیه السلام به گونه ای است که وسیع می کند به گونه ای که همه زیارت می کنند و غذا می خورند و استراحت می کنند و همه برمی گردند.

داستان طیب

طیب در روضه حضرت قاسم علیه السلام توبه کرد. شهید طیب حاج رضایی. هیئت زد و روضه گرفت. نوچه اش روز عاشورا به او گفت هیئتی می آید که چند صد نفر هستند و در دیگ 150 غذا مانده است. چه کنیم؟ گفت: بروید بیرون و به آشپزخانه رفت و در دیگ را برداشت و گفت: یا حسین علیه السلام من که کسی نبودم تو به من آبرو دادی و امروز اینها به آبروی تو می آیند. آبرویم را نریز. خودش شروع کرد به کشیدن غذا. گفت به امام حسین علیه السلام قسم چند صد نفر را غذا دادیم و 150 غذا در دیگ ماند. هیئتی ها می فهمند چه می گوییم. کافی است ما بخواهیم. ابا عبدالله علیه السلام دست انداخت و ما را جدا کرد. این حلال زادگی شماست که در روضه شرکت می کنید. می فرماید یکی از نشانه های حلال زادگی گریه بر ابا عبدالله علیه السلام است. کم نخواهید از این دستگاه. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند بیش از 1000 زخم بر بدن حضرت بود. شخصی با این حال در عالم خواب حضرت را دید و گفت: آقا چه کنیم حالتان خوب شود؟ فرمود: جمع شوید و برما گریه کنید. بعد از محرم باز آقا را دید. گفت: آقا جان بهترید؟ فرمودند: بله شیعیانم التیام دادند زخم های مرا.


حجت الاسلام مفتح: شروط استجابت دعا