حجت الاسلام کرمی:قلم سرنوشت انسان در دست خودش است

کد خبر: 65870
تولد این دنیا و تعیین جنسیت دست ما نبود و حتی تعیین خانواده دست ما نبود و از ما سوال نکردند و در ورود خود به این دنیا اختیاری نداشتیم اما وقتی به عالم برزخ وارد شویم خیلی از چیزها دستپخت خودمان است. هر کسی به هرجایی رسیده است برای سلوکش در عالم دنیا بوده است همین که می گویند: دنیا مزرعه ی اخرت است. آنچه که انسان در این دنیا انجام می دهد حقیقتش را در رستاخیز دریافت می کند.

وارث: جلسه هفتگی حسینیه فاطمه الزهرا (س) با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی حاج سعید حدادیان و کربلایی محمدحسین حدادیان برگزار شد.

در ادامه ی خبر متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی:

شیطان، علت تامه ی انسان برای رفتن به جهنم نیست 
وقتی در کنکور آزمایشی  تست می زنیم در سرنوشت ما دخیل نیست اما وقتی انسان در کنکور آزمایشی مردود می شود خود را ملامت می کند و ناراحت می شود و معلوم می شود مراتب نفسش نقصان دارد و هنوز به آن مراتب نرسیده است.
سوال این است که سازه ی انسان و کالبد و پیکره ی او و اقتضای حضور او در عالم ملکوت یا در عالم مثال را داشت یا اینکه امر کمال انسان مقدور نبود مگر به عبور از دالان دنیا یعنی اگر انسان در دنیا استقرار پیدا نکند و در نشئه ی طبیعت قرار نگیرد اصلأ امکان رشد برای انسان نیست.
نقش شیطان: طبق آن چیزی که در آموزه های دینی و قرانی ما وجود دارد یک عامل خارج از ذات انسان برای انحراف و لغزش است، شیطان علت تامه ی انسان برای جهنم رفتن نیست بلکه شیطان دعوت کننده است و لذا در اندازه ها دست می برد و ان ها را جا به جا میکند و دور را نزدیک نشان می دهد و بلعکس و امور اصلی را فرعی جلوه میدهد و بلعکس کار اوست. وقتی شیطان وارد شد از طریق دو مطلوب فطری یکی حب بقا و یکی هم حب لقا که گفت: اگر شما از این گندم بخورید خاصیتش آن است که هر کس از آن بخورد کامل میشود. اگر شیطان داعی نبود آیا ادم در بهشت می ماند؟ یا انسان آفریده شده بود که اهداف کلی نظام آفرینش به این سمت و سو جهت دهی شده بود که این خلیفه در روی زمین استمرار پیدا بکند. قطعأ اگر شیطان نبود باید آدم به کره ی زمین نمی امد.
گرفتاری ما برای نفس اماره ی ما به بدی است لذا اگر قرار بود علت تامه ی انسان برای جهنم رفتن شیطان باشد، او را به جهنم می بردند. ما می سوزیم و معذب هستیم چرا که خودمان مجرم هستیم، نفس بزهکار است که تن به گناه می دهد. شیطان فقط توجیه و بهانه ی ان را فراهم می کند. دنائت نفس در وجود خود انسان است.  
قرآن می فرماید آن هایی که اهل جهنم می شوند گریبان شیطان را می گیرند که ما به خاطر تو گرفتار شدیم و شیطان می گوید: مرا ملامت نکنید من فقط وعده دادم که ان را عمل نکردم و از ابتدا قرار بود انسان به زمین بیاید و ظلم به نفس انسان اتفاق بیافتد. 
تنها جایی که این امکان برای بشر فراهم است که در نزاع روح و تن و در نزاع ماده و صورت و در مخاصمه و مناظره ی روح با تن بتواند بعد قدسی و متافیزیکی را ترجیح دهد و قوای مادی را در خدمت قوای معنوی قرار بدهد و در سلوک، نفسش به مقام تجرد برسد تا بشود آن خلیفه ای که تمام صفات و اسماء حضرت حق در او تجلی کرده است. تنها جایی که اختیار و انتخاب وجود دارد و می توان اراده و خواست و مشیت کرد فقط دنیاست. دنیا جایی است که هزار راه دارد و با امراض و مسائل مختلف گریبان انسان مکلف را می گیرند.
در روایات آمده است بعضی از ملائک به قدری محو جلال و جمال و جبروت حضرت حق هستند که اساسأ متوجه خلقت و آفرینش و موجودیت خود نیستند. 

فرق انسان با ملائکه
فرق انسان و ملائکه این است که انسان می یابد اما ملائکه از ابتدا یک مقام معلوم داشتند و نه ترقی دارند و نه تنزل با یک مسئولیت مشخص. این انسان است که می تواند رشد کند تا بی نهایت و می تواند سقوط کند تا بی نهایت. ملک عاشق و فانیست اما انسان انتخاب میکند و لذا عشقی که از روی انتخاب و اختیار باشد و گزینه های متعدد پیش روی انسان باشد و گزینه ی محبوب را انتخاب بکند آن عشق ارزش دارد. اگر فقط یک نفر کاندیدا باشد و گزینه ی دیگری وجود نداشته باشد و فقط یک مسیر پیش روی انسان باشد دیگر انتخاب نیست.
کسی که از روی آگاهی در این بازار آشفته ی دنیا با ذات اقدس احدیت وارد معامله می شود این موجود وقتی ترقی کرد ارزش او با ملک یکسان نیست. چطور می شود که انبیاء علیه السلام از ملائک بالاتر میروند؟ 
قرآن می فرماید: هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ1 او كسي است كه شما را در رحم (مادران)، آن چنان كه مي‏خواهد تصوير مي‏كند. معبودي جز خداوند عزيز و حكيم، نيست.

دنیا مزرعه ی آخرت است
هیتلر، هیتلر به دنیا نیامد و نیز آیت الله بهجت هم آیت الله بهجت به دنیا نیامدند، لذا انسان تنها موجودیست که معمار و مهندسی اش با خودش است و قلم سرنوشت و انتخاب و اختیار دست خودش است. اگر این انتخاب و اختیار وجود نداشت دیگر توجیهی برای بهشت و جهنم نبود. 
تولد این دنیا و تعیین جنسیت دست ما نبود و حتی تعیین خانواده دست ما نبود و از ما سوال نکردند و در ورود خود به این دنیا اختیاری نداشتیم اما وقتی به عالم برزخ وارد شویم خیلی از چیزها دستپخت خودمان است. هر کسی به هرجایی رسیده است برای سلوکش در عالم دنیا بوده است همین که می گویند: دنیا مزرعه ی اخرت است. آنچه که انسان در این دنیا انجام می دهد حقیقتش را در رستاخیز دریافت می کند.  

راه رسیدن به سعادت، تقویت اراده در بندگیست
بهترین انسان ان کسی است که بین این درگیری ها که نفس اماره یک خواهش دارد و نفس مطمئنه یک خواهش دارد و شیطان یک درخواستی دارد و جاذبه هایی که وجود دارد و... بتواند به گونه ای سلوک کند که کامل متولد شود.  
سگ نمی تواند به گربه یا اسب تبدیل شود، حیوان بر اساس غریزه نوع آموزش مشخصی دارد و نیاز به تعلیم ندارد. تنها موجود بی برنامه انسان است، به حیات وحش دقت کنید ببینید چقدر منظم است که اگر می خواهید به توحید ناب برسید و بفهمید این عالم خدا دارد، به این نظام منظم حیات وحش نگاه کنید. 
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ 2
و محققا بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم ، چرا که آنها را دلهایی است بی ادراک و معرفت ، و دیده هایی بی نور و بصیرت ، و گوشهایی ناشنوای حقیقت ، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراه ترند ، آنها همان مردمی هستند که غافل اند.
شما یک حیوانی را نام ببرید که خداوند برنامه ای را برایش مشخص کرده باشد و او از ریل و مدار خارج شود. یکی از راه های رسیدن به سعادت، تقویت عزم و اراده ی انسان در بندگی است. 

حجت الاسلام کرمی:

پی نوشت:
1- سوره آل عمران آیه 6
2- سوره اعراف آیه 179