فضائل حضرت عباس (ع)

کد خبر: 68748
حضرت عباس همان جايگاه را نسبت به امام حسين (ع) داشت كه حضرت على نسبت به پيامبر(ص).
وارث: عباس، فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده‌اند.

شجاعت و شهامت عباس

دلاورى‌هاى اين نوجوان از زمان پدر بزرگوارش در جنگ‌هاى آن حضرت با مخالفين نمودار بود كه برخى جلوه‌هايى از شجاعت اين نوجوان را در جنگ صفين در تاريخ ثبت كرده‌اند.

گويند: در يكى از روزهاى نبرد صفين نوجوانى از سپاه على (ع) بيرون آمد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه‌هاى شجاعت، هيبت و قدرت هويدا بود. از سپاه شام كسى جرأت نكرد به ميدان بيايد. معاويه يكى از مردان سپاه خود به نام ابى شقاء كه دلاورى نام آور بود را گفت به جنگ اين جوان برو. وى گفت: اى امير شأن من بالاتر از آن است كه به جنگ وى بروم، بلكه من هفت پسر دارم و يكى از آن‌ها را مى‌فرستم تا او را از پاى درآورد.

وى يكى از پسرانش را فرستاد كه از پاى درآمد. پسر بعدى اش را فرستاد كه او هم به سرنوشت برادر قبل دچار شد. تا اين كه هر هفت پسر در نبرد با او كشته شدند و در اين هنگام پدر خود به ميدان كارزار آمد و پس از رد و بدل شدن ضرباتى چند، بمانند فرزندانش به هلاكت رسيد كه اين موجب تعجب حاضران شد. حضرت على (عليه السلام) وى را فرا خواند و نقاب از چهره اش برداشت و پيشانى اش را بوسيد و در اين هنگام همگان ديدند كه اين نوجوان عباس بن على قمر بنى هاشم است.

همچنين نقل كرده اند در جنگ صفين هنگامى كه سپاه معاويه بر آب مسلط بودند و سپاه اسلام در تشنگى به سر مى برد، علی (ع) جمعى را در ركاب امام حسين (عليه السلام) فرستاد كه شريعه فرات را از سپاه دشمن پس بگيرند كه در اين جمع كه موفق به باز كردن راه آب براى سپاه اسلام شده بودند، حضرت عباس نيز حضور داشت.

پس از مرگ معاويه كه حاكم مدينه مى‌خواست از امام حسين (عليه السلام) براى خلافت يزيد بيعت بگيرد، سى نفر از جوانان بنى هاشم به فرماندهى حضرت عباس با شمشيرهاى برهنه بيرون خانه و پشت در ايستاده بودند و منتظر اشاره امام بودند كه اگر نيازى باشد، مانع بروز هر حادثه اى شوند و اينان در تحت فرماندهى حضرت عباس قرار داشتند.

فضائل عباس

حضرت امام سجاد (ع) درباره حضرت عباس (ع) مى‌فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت. چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد .خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده، دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرواز كند. عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى‌خورد.

چنانچه شاعر نيز در اين باب مى گويد:

چون اقتدا به جعفر طيار كرده ايم    برد از ماست با پرِ جان در فضاى دوست

در پيروى ز خط علمدار كربلاست    دوستى كه داده ايم به راه رضاى درست

امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:

عموى ما عباس داراى بصيرت نافذ و ايمانى استوار بود، همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.

علم عباس

وى تنها به عنوان يك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود؛ بلكه فضائل علمى، تقوايى او و دانش رفيع را از خردسالى از سرچشمه علوم الهى به دست آورده بود. چنانچه برخى روايات اشاره به اين نكته دارند كه وى از زمان كودكى شروع به تغذيه علمى نموده است.

مقام فقهى او بسيار بالا بوده است و در نزد راويان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسايى در درجه بالا قرار داشت. چنانچه برخى از رجاليون درباره ايشان گفته‌اند: عباس از فقيهان و دين شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و ديگران نيز وى را اين گونه تعريف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهاى اهل بيت بود بلكه وى عالم استاد نديده بود.

حضرت عباس و امام حسين (عليهما السلام)

حضرت عباس همان جايگاه را نسبت به امام حسين (عليه السلام) داشت كه حضرت على نسبت به پيامبر (صلى الله عليه و آله). ايشان پشتوانه و تكيه گاهى براى امام حسين بودند، چنانچه امير‌المؤمنين چنين جايگاهى را نسبت به پيامبر داشت.

عباس همان طور كه على (عليه السلام) هميان نان و خرما به دوش مى گرفت و براى مستمندان مى برد، به اتفاق برادرش حسين (عليه‌السلام) بسيارى از گرسنگان مدينه را سير مى كرد. 

عباس مانند پدر كه در بستر پيغمبر خوابيد و فداكارى كرد، در روز عاشورا براى اطفال و آوردن آب فداكارى كرد.