حجت الاسلام شجاعی: حرم امام رضا(ع) عرش خداوند است
وارث: جلسۀ هفتگی هیئت ریحانة النبی سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام شجاعی و مداحی کربلایی محمدحسین پویانفر برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام شجاعی را می خوانید:
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا
مقتضای آیه تطهیر فقط منوط بر عدم انجام معصیت در مورد آل الله علیهم السلام نمی شود. رجس و پلیدی که در آیه مطرح شده است و انتهای آیه تاکید نسبت به طهارت دارد " وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا " جمع بین این قسمت از آیه این است که تطهیر و طهارت و عصمت اهل بیت علیهم السلام دارای مراتب است و این مراتبی است که اطلاق دارد در بیان خداوند متعال نسبت به رجس. رجس " ال " دارد یعنی هرچیزی از جنس رجس. این بیان اطلاق دارد به انتهای آیه و وقی اطلاق داشته باشد یعنی تمام مصداق رجس از وجود مقدس ائمه علیهم السلام مبرا و پاک است. یک مطلق، تا زمانی که دلیلی بر خروج از اطلاقش نداشته باشد، مطلق است. اصل بر این آیه این است که طهارت اهل بیت علیه السلام اطلاق دارد و این اراده ی خداوند به اظهار اهل بیت علیهم السلام اطلاق دارد و در مقابلش هم ما دلیلی نداریم که این اطلاق، خارج از اطلاقشان باشد. این مطلق،به دلیل خاصی موید شده باشد.لذا تمام مراتب رجس و پلیدی، و تمام مراتب طهارت مشمول این فرمایش خداوند است.
خداوند می فرماید "انما یرید الله" اینکه مستند است به اراده ی خداوند متعال می شود، این اراده ی خداوند متعال است. زیرا کلی است و اینجا خداوند متعال، این اسمی که برای اراده اش به کار برده است،اسم الله است و اسم الله در روایات تعبیر شده است به اسمی که جامع همه ی اسماء و صفات است به این بیان بازهم این یک اراده ی کلی است، یعنی صورتی از رجس و پلیدی نمی ماند مگر اینکه از وجود آل الله علیهم السلام مبرا است. زمانی که این اطلاق را قائل شویم، لازمه اش این است که در هر مرتبه ای یک رجسی مفروض باشد و با توجه به آن موتب اظهار به این رجس از وجود آل الله علیهم السلام به فرمایش صریح خداوند پاک شده باشد؛ یا در عالم مُلک برسی بکنیم، رجس ملکی هم خباثت را در بر می گرد،هم نجاست را؛ هم آلودگی های ظاهری و هم آنچه که به اطلاق شرع ،نجس شمرده می شود. مرتبه ی بالاتر آن معصیت و نسیان و فراموشی است و همین جور مراتب ارتقاء پیدا می کند تا جایی که وجود آل الله علیهم السلام از هوای نفس پاک می شود.
هوای نفس فقط یک چیز مضموم نیست، هوای نفس یک سری امور طبیعی انسان مثل میل به غذا خوردن و آب نوشیدن و ... است. وجود مقدس آل الله علیه السلام از این مرتبه هم مبرا است و شاهد صدقش جدای از اینکه در این آیه تطهیر بیان شده است، در سوره نجم هم مطرح شده است." وَٱلنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ" قسم به آن ستاره چون پنهان شد، که، یار شما نه گمراه شده و نه به راه کج رفته است.وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ1 او از روی هوای نفس نطق نمی کند بلکه هرچه که او می گوید، وحی الهی است.
شان نزول سوره نجم
شان نزول این آیه این است که اصحاب بعد از فتح مکه، آمدند دور پیغمبر صلوات الله علیه قرار گرفتند و گفتند که یا رسول الله! هر پیغمبری وقتی حکومتی تشکیل می داد،حکومتش استمرار پیدا می کرد، برای خودش یک وصی و جانشین تعیین می کرد. سیره ی شما اینطور نیست؟
حضرت فرمودند چرا همینطور است. ما این را می گذاریم بر عهده ی خدا؛ خداوند متعال نشانه ای نازل می کند که با توجه از این نشانه، متوجه می شویم که خدا میل دارد چه کسی جانشین من شود و اراده ی خدا به چه کسی تعلق گرفته برای وصایت امت پبغمبر اکرم.
در روایت آمده است که ستاره ای نازل شد دور حجره ی امیرالمومنین علیه السلام و وارد این حجره شد و همه رفتند این را برای پیامبرصلوات الله علیه نقل کردند. ایشان فرمودند "هو الله وصی و خلیفتی" او وصی و جانشین من است. در روایات آمده است وقتی که مردم از محضر پیامبر صلوات الله علیه بازمیگشتند، با توجه به اینکه این معجزه را دیدند و تحت تاثیر قرار گرفتند وقتی خارج می شدند، منافقین گفتند: این کار پیامبر صلوات الله علیه نشان میدهد که ایشان هوای نفس دارد؛ به علی علیه السلام که پسر عمویش هست محبت دارد به همین دلیل پیامبر صلوات الله علیه این منظره را چیده است. مردم از شنیدن این حرف ناراحت شدند و بازگشتند نزد پیغمبر صلوات الله علیه و این حرف را برای ایشان نقل کردند. در همین حال جبرئیل نازل شد و فرمود: وَٱلنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ ... قسم به آن ستاره ای که فرود آمد برای اینکه مشخص شود جانشین بعد از پیامبر چ کسی است، پیغمبر شما گمراه نیست او از روی هوای نفس نطق نمی کند بلکه هرچه که او می گوید وحی الهی است.
اقتضای آیه ی تطهیر این است که در این مرتبه هوای نفس هم کنار می رود. چون اگر پیغمبر صلوات الله علیه هوای نفس داشته باشد، معلوم نیست آنچه را می گوید و آنچه را که عمل می کند قابل استناد و احتجاج باشد. شیعه قائل است به این اینکه هر کلامی که از معصومی صادر می شود و هر فعلی که از او صادر می شود و حتی سکوت معصوم علیه السلام نسبت به یک فعلی که مقابلش انجام می شود، همه ی اینها حجت است. دین ما تشکیل شده از اینها ؛ سیره و سنت... . اگر اینجا هوای نفس وجود داشته باشد نمیشود که هرچه پیامبر به آن عمل کرده ماهم به آن عمل بکنیم و برای ما حجت باشد.
در این مرتبه هوای نفس به عنوان یک رجس و نقص شمرده می شود و وجود آل الله علیهم السلام از این مرتبه هم پاک هستند. اما فوق این مرتبه هم مرتبه ی دیگری است به نام انیت، یعنی وجودی که انسان دارد. هر تشخص و تعینی که برای هر موجودی است. هر تشخص و تعیتی که برای یک موجودی است این تشخص و تعین یک مرآت و یک آینه است برای انعکاس نور خداوند متعال. وجود همه ی هستی مرآت است برای نور خداوند.
چرا اهل بیت (ع) از انیت هم باید مبرا باشند؟
ایه تطهیر شامل این مرتبه هم می شود. برهان و دلیل این است که خداوند متعال باید یک مرآت و یک مظهر تام داشته باشد، که همه ی انوار الهیه و همه ی کمالت خداوند متعال اظهار شود و اگر چنین چیزی نباشد لازمه اش این است که اسما و کمالات و صفات خدا در یک مرتبه ای تحقق نداشته باشد، این معذور را می آورد که قبول کند که یک مرآت و یک مظهر تمام نما نور خداوند متعال باشد که خداوند را از این منظر بشناسیم. اگر قید و حدودی این مرآت داشته باشد، این حد و این قید موجب می شود که انسان نتواند از همه ی آن مراتب کمالی خداوند بهره ببرد. این مرآت وجود و وقوعش کجاست؟ چه کسی همچین سعه ای دارد که همه ی انوار خداوند متعال را اظهار بکند؟ برای پاسخ باید برویم سراغ روایات. آنچیزی که برای ما مشخص شده است قرآن را باید در کنار روایات فهمید.
یک روایت است که امام رضا علیه السلام می فرمایند: پدرم از پدرشان و پدرشان از پدرشان و همینطور نقل می کنند تا حضرت علی علیه السلام از پیغمبر صلوات الله علیه و پیغمبر صلوات الله علیه از خداوند متعال شنیده اند.حال ببینیم این روایت در کجا نقل شده است؟ این حدیث در نیشابور نقل شده است که نیشابور در آن زمان اجتماع علم بوده است و خیلی از علما در آنجا ساکن بودند. در روایت آمده است که وقتی علی بن موسی الرضا علیه السلام از مدینه به سمت طوس حرکت میکردند، در نیشابور تعداد زیادی از علما که بعضی تا ده هزار نفر نقل کرده اند، عالم حافظ حدیث و اهل قرآن به محضر امام آمدند و عرض کردند که ما عالم و حافظ به خدیث هستیم، یک بیانی بفرمائید که این بیان جامع باشد و جامعیتش به نحوی باشد که هدایت ما از مجرای این بیان شما کامل انجام بگیرد. حضرت همانطور که گفتیم فرمودند که پدرم از پدرشان و همینطور تا حضرت علی علیه السلام که از رسول خدا صلوات الله علیه شنیدند که خداوند سبحان در حدیث قدسی فرمودند:" کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل فی حصنی امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها2 ؛کلمه «لا اله الا الله» حصار محکم من است هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل شود، از عذاب من در امان است و امّا به شرطی و شروطی که من از شروطش هستم. فرمایش امام به این معنی است که توحید در صورتی مقبول درگاه خداوند است که همراه با پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام باشد.
در روایت عبارت الاخری هم دارد،در فرمایشات معصوم است،که بجای کلمه ی لااله الاالله فرمودند،ولایة علی ابن ابی طالب علیه السلام حصنی ..
این فرمایش از معصومین علیهم السلام حاکی از این است، ورود بر حصن توحید، شرطش ولایت است. ولایت همان توحید است و توحید همان ولایت است.
خداوند متعال از طریق مجاری و اسباب، فیوضات خودش را انتقال می دهد. هر فیضی را خداوند متعال به هر موجودی می خواهد برساند، این فیض را از یک مجرا و مسبب می رساند. اینطور نیست که خداوند متعال به موجودی مستقیم افاضه برساند.
حتی خداوند در آیات قرآن، خلقت را از مجرای ملائکه معرفی کرده است که ما از مجرای ملائکه است که از نور خودمان در آن نطفه می دمیم تا او حیات پیدا کند. یعنی همه چیز از طریق اسباب است و این قاعده ی خلقت خداوند متعال است. حتی خداوند متعال تمام موجودات و تمام انواری که موجودات دارند همه را مستند بر یک علت می داند. در فرمایشات پیغمبر صلوات الله علیه و آله آمده است اول ما خلق الله نوری3 اولین چیزی که خلق شد نور من بود و "أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَهُ الْقَلَم" ؛ یعنی این نور من حقیقت قلم اعلای الهی است. قلم یعنی چه؟ آنچه که قرآن کریم می فرماید و فرمایشات معصوم بیان میکند آن حقیقیتی است که از مجرای آن حقیقت، مخلوقات و موجودات تحقق پیداکرده اند و وجود یافته اند.
در لسان اهل حکمت این بیان را گفتند صادر اول، و هر آنچه که از موجودات است، از صادر اول خلق شده است و در بیان اهل تحقیق و اهل معرفت به ظاهر افراد گفتند. یک ظاهری داریم به نام ظاهر اول، باقی آنچه که از خداوند متعال، نور وجود را گرفته اند و مظهر نور خداوند شده اند همه از این ظاهر اول صادر شده اند. پس این بیان یعنی همه ی هستی و هرآنچه در هستی است، از طریق مجرا اظهار می شود. هر فیضی از جانب حق، مجرا می خواهد.
اصل فیوضات خداوند،توحید است
توحید یعنی نور حق و این توحید است که مبداء همه ی فیوضات دیگر است. اصل این است که از این نور باقی فیوضات دیگر به وجود آمده است. این هم یک فیض است و مجرا می خواهد، مجرای فیض توحید و نور توحید چیست؟ امام رضا علیه السلام میفرمایند "... بشرطها و انا من شروطها" هرکس اهل توحید باشد او از فلاح و رستگاری و ایمنی از عذاب خداوند متعال بهره مند است. اما مجرای توحید کجاست؟ مجرای توحید اهل بیت علیهم السلام هستند و این یعنی مظهریت کلی آل الله علیهم السلام نسبت به خداوند متعال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: بِنا عُبِدَالله وَ بِنا عُرِفَ اللهُ وَ بِنا وُحِدَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی4؛ به واسطه ی ما، خدا عبودیت می شود، بندگی خداوند، مجرایش ما هستیم. یعنی طریقی غیر از این طریق، لحاظ نشده است و فقط همین طریق است.
چرا به واسطه ی معصوم علیه السلام خدا عبودیت شود؟ چون به واسطه ی معصومین است که اصلا خدا شناخته می شود. وقتی که به واسطه ی معصوم علیه السلام خداوند متعال شناخته شد، به واسطه ی اوست که هرکسی به توحید خداوند متعال توجه می کند، چون شناخت خداوند فقط با او اتفاق می افتد.
این حقیقتی است که انسان می تواند، نظر کند به خدواند؛ خدا را از مجرای ولی معصوم علیه السلام بشناسد چون این ولی معصوم علیه السلام سعه و گنجایشی دارد که نور حق به همه ی اقسامش در این وجود به ظهور رسیده است. توجه به او که می کنید یعنی به خدا توجه می کنید. چون همه ی انوار اینجا جمع شده اند.
در روایت دیگری امام باقر علیه السلام خطاب به جابر می فرمایند: توحید خدا، یعنی اثبات خداوند متعال، اثبات سندیت، ابدیت و ازلیت خدا. در ادامه میفرمایند: أمّا المعاني فنحن معانيه و مظاهره فيكم، اخترعنا من نورذاته و فوّض إلينا أمور عباده، فنحن نفعل بإذنه ما نشاء و نحن إذاشئنا شاء اللّه و إذا أردنا أراد اللّه5.
اما معنی خداوند: پس به تحقیق ما معنی اوییم و مظهر و ظاهر خدا در بین شماییم، ما را از نور ذاتش آفرید و امور بندگانش رابه ما تفویض فرمود، پس ما به اذن او هر کاری بخواهیم انجام میدهیم و ما اگر بخواهیم خداوند می خواهد و اگر اراده کنیم خداوند اراده می کند .
شان وجود مقدس آل الله علیهم السلام
تمام این روایات را کنار هم بگذاریم جمعش این میشود که خدواند متعال، یک آینه تمام نما خلق کرده است که به واسطه ی این آینه ی تمام نما، انوار خودش را به تمام موجودات و مخلوقات برساند. در هر مرتبه ای، هرانسانی، هر ملکی در هر مرتبه ای بخواهد به خداوند توجه بکند، توجه اش از مجرای ولایت است، از حقیقت مشکات ولایت است و راه دیگری نیست. حتی سلمان هم اگر بخواهد به خداوند متعال توجه کند، باید از مجرای امیرالمومنین علیه السلام و پیامبر صلوات الله علیه توجه کند. هرچه که از خدا وجود دارد، همه به تکلم آل الله علیه السلام است. اگر در قرآن فرمایشاتی نقل شده است نسبت به توحید و صفات خدواند متعال، منوط به تکلم نبوی است. پیامبر اکرم تکلم کرده است که ما آن را فهمیده ایم.
انسان به واسطه ی سنخیت با مبدا، حقایق را درک میکند و می گیرد. اگر این واسطه نباشد، ربط میان خدا و مخلوق قطع می شود و این همان بیانی است که بسیار مشهور است و منابع شیعه و سنی هم به تواتر نقل کرده اند که پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند: لولا الحجة لساخت الأرض بأهله ؛ اگر حجت نباشد، ارض و همه ی مراتب ارض، همه با اهلش نابود می شود. جهتش این است که واسطه ی فیض به زمین و اهل زمین حجت خدا است. او است که فیض را می رساند، او خودش متصل به مبدا است. سنخیت با مبدا دارد. فیض را از مبدا می گیرد و واسطه می شود برای رسیدن به سایر موجودات. اگر او کنار برود، زمین با اهلش نابود می شود.
پیغمبر اکرم صلوات الله علیه در حدیث معراجیه می فرمایند :در هر مرتبه ای و موطنی وارد شدم و عبور کردم تا برسم به آن مرحله ی اعلا، در هرمرتبه شبحی از وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام را می دیدم که تمام مخلوقات و موجودات آن عالم، حول این شبح طواف می کردند. همه ی موجودات گرد ولایت می گردند. همه موجودات ربطشان با خدا از مجرای امیرالمومنین علیه السلام است.
اتحاد آل الله علیهم السلام
علما هم در عالم مکاشفه دیدند تمام انواری که از موجودات است، منتهی می شود به وجود مقدس علی بن موسی الرضا علیه السلام و اصلا وجود مقدس علی بن موسی الرضا علیه السلام در این معنا ظهور دارند. همه ی اهل بیت علیهم با هم متحد هستند و فرقی بینشان نیست. کلهم نورٌ واحد.
در کتب القطره روایت آمده است که شخصی به خدمت امام سجاد علیه السلام آمد و سوال کرد: آقا شما با فرزندتان امام باقرعلیه السلام و با اجدادتان تفاوت دارید؟حضرت فرمودند خیر. پرسید چطور؟ به آنی حضرت جایشان را با امام باقر علیه السلام عوض کردند و فرمودند ما اینطور متحد هستیم.
درحدیث شریف کسا هم پیغمبر اکرم صلوات الله علیه می فرمایند: لحمهم لحمی، و دمهم دمی اینقدر ما با هم اتحاد داریم که گوشت و پوست و خونمان هم یکی است.
در فرمایش دیگری از امام سجاد علیه السلام فرمودند: أولنا محمد، أوسطنا محمد، آخرنا محمد و کلنا محمد
فرقی بین آل الله علیهم السلام نیست. همان توجهی را که به امیرالمومنین علیه السلام می کنید به باقی ائمه علیهم السلام هم باید داشته باشید.
هرکدام از این ذوات مقدس در عالم ملک به اقتضای مقطعی از عالم ملک، ظهوری دارند.
وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام اصل شجاعت هستند. شجاعت یکی از فروعات وجودی ایشان است. در روایات داریم، "الولد سر ابی" فرزند سِرّ پدرش است. شجاعت امام مجتبی علیه السلام را می خواهید ببینید، نگاه کنید به حضرت قاسم علیه السلام، که سِر پدرش است. در مواقع مختلف این حقیقت را که امام حسن علیه السلام در جنگ مانند امیراالمومنین علیه السلام هستند را اظهار کردند؛ اما اقتضای زمان این است که او صلح کند، همین حقیقت که در این زمان صلح کردند، همین حقیقت در کربلا جنگید و همین حقیقت در زمان خلفای عباسی شروع می کند به ظهور علمی کردن... همه یک حقیقت است.
سلطنت علی بن موسی الرضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام هم همینطور، ایشان به اقتضای زمان یک ظهور دارد و ظهور ایشان اتم و اکمل تمام صفات ذات خداوند متعال است. اسم مبارک علی ابن موسی الرضا علیه السلام جامع همه ی اسم های خداوند است. این لقبی که به او داده می شود"سلطان" این مقام سلطنت آقا، سلطنت دنیوی نیست. یکی از مقامات معنوی است که ایشان اظهار کردند. این یعنی اینکه حضرت رضا علیه السلام در اسماء صفات حق سلطنت می کنند. سلطنت یعنی احاطه و قدرت.
مشهور است که ساحری را دعوت کرده بودند که حضرت را اذیت کند. آقا دست بر سفره می برند که نان بردارند، این نان پر در می آورد و از جلوی ایشان بلند می شد. آقا نگاه کردند به نقش شیری که در پرده بود، این شیری که در پرده بود محقق شد. این یعنی اینکه حضرت رضا علیه السلام از کتم عدم، خلق می کند. تحقق می دهد و این ساحری که حضرت می خواست اذیت کند بلعید و از بین برد. مامون لعنت الله علیه این صحنه را که دید پس افتاد و به اشاره آقا شیر رفت سرجایش. این یعنی سلطنت علی بن موسی الرضا علیه السلام نسبت به اسما خدا هرطور که اراده کند، یک اسم از اسما الهی را اظهار می کند.
مضجع شریف ائمه علیهم السلام
این تحقق امروز در مضجع شریف علی بن موسی الرضا علیه السلام است نه تنها خودش، بلکه محلی که او توجه دارد. مضاجع آل الله علیهم السلام شأنشان این است که آل الله علیهم توجه خاص به آن مضجع دارند.
در روایات مختلف داریم معصومین علیهم السلام فرمودند: شرق و غرب عالم در سیطره ی ما است. جایی نیست خلو از ما داشته باشد. همه جا عنایت و فیض آل الله وجود دارد. اما مضاجع شریف خاص هست و جایی است که عنایت ویژه دارند.
حضرات آل الله علیهم السلام مضاجعشان هم که محل عنایت خاصشان است و شأنش باتوجه به شأن آن ولی معصوم می شود؛ چون عنایت فعل امام رضا علیه السلام است و او می خواهد عنایت کند و مضجعشان محل عنایت خاص است این عنایت خاص به جامعیت امام رضا علیه السلام خاص است. فلذا ما تعجب نمی کنیم اگر مرده ای در حرم آقا شفا پیدا کنند. چون آنجا مکانی است که حضرت خاصه نظر می کنند.
در روایات داریم کسی که امام رضا علیه السلام را در مضجعش زیارت کند، انگار خدا را در عرش الرحمان زیارت کرده است. حقیقت این مضجع این است که هرچه که در عرش الهی است و شانی دارد، اینجا هم دارد.
پی نوشت:
1 سوره نجم آیه 1-4
2 بحارالانوار، ج 49، ص 126، ح 3. از کشف الغمه، ج 3، ص 144- 145.