روش محبّت و مدارا
وارثمحبّت، اساس و رکن دین است و دین بر پایه آن به دل ها رسوخ کرده و راسخ مانده است. شیوه محبّت و مدارا در سراسر زندگی انسان ها، درس آموز و روشی مطلوب و ایده آل در مسیر تربیت اسلامی است که هم جاذبه در افراد می آفریند و هم انگیزه؛ تا از تلاطم و پراکندگی، انسان ها را به اتفاق و اجتماع بر محور دین سوق دهد و فرهنگ دینی رواج یابد.
از آنجا که محبّت با سرشت و فطرت آدمی سازگار است و پذیرش آن از ناحیه درون و به دور از هیچ تحمیلی است، باید مربیان تربیتی به ویژه خانواده ها برای جذب فرزندان و جلوگیری از انحراف آنان بدان متوسل شوند و آگاه باشند که اگر جام محبّت در خانواده ها لبریز باشد، فرزندان کمتر به ناهنجاری های جامعه تن می دهند. در شیوه تربیتی امام علی(ع) به نهایت بعد عاطفی آن حضرت در برابر فرزندانش برمی خوریم؛ از جمله آنگاه که به امام حسن مجتبی(ع) در بیان وصایای خود چنین خطاب می کند:
«فرزندم! تو را دیدم که پاره تن من بلکه همه جان منی؛ آن گونه که اگر آسیبی به تو رسد، به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو اید، زندگی مرا گرفته است. پس کار تو را کار خود شمردم و نامه ای برای تو نوشتم تا تو را در سختی های زندگی رهنمون باشد، من زنده باشم یا نباشم1
بنابراین طبق فرمایش و سیره امام علی(ع)، برای تربیت فرزند لازم است که با مدارا، ابتدا شفقت و دلسوزی و مهربانی خود را به اثبات رسانیم و این شیوه را در سطح گسترده برای همه در پیش بگیریم. آن امام همام در تربیت افراد جامعه نیز به اصل تألیف قلوب و محبّت و مدارا بسیار توجه می کرد و بر اشاعه آن تآکید می فرمود:
«قلوب الرجال حشیة فمن تألفها اقبلت علیه؛ دل های مردم وحشی (پراکنده) است. به کسی روی می آورند که با آنها خوش رویی (محبت و مدارا) کند2
.............................................................
پی نوشت:
1. ترجمه نهج البلاغه، محمد دشتی، ص156.
2. همان، ص193.