جلسه روضه خانگی در منزل آقای کاشانی برگزار شد +گزارش تصویری
وارث: جلسه روضه خانگی با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام در منزل آقای کاشانی برگزار شد.در ادامه متن سخنان حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانید:در قرائت شریف کتاب عظیم الشأن کتاب "اسرار صلاة" از ملکی تبریزی به بحث " اوقات صلاة " رسیدیم. بدان که اوقات هم همانند مکان ها و سایر موجودات سعد و نحس و شریف و غیر شریف دارد. این ایام و لیالی هم مثل مکان ها و سایر موجودات هم سعد و نحس و شریف و غیر شریف دارد و زمان هم اینگونه است. برخی از زمان ها سعد هستند و برخی نحس و شریف و غیر شریف هستند. بحث است که شرافتی که دارند و سعد و نحسیشان ذاتی است؟ یا بعدها در اثر عوامل تبدیل می شوند. که به نظر می آید در اثر عواملی اینگونه می شوند. در غیر این صورت در ابتدای امر همه سعد هستند. روزگار که پیش میرود عواملی باعث می شود که این مکان ها و موجودات تبدیل به نحسی شوند. اما ذاتاً اینگونه نیست. تمام ایام خود خداست. " لا تسبوا الدهر فإن الدهر هو الله " مرحوم علامه بحرالعلوم در رسالۀ شریف سیر و سلوکشان آورده است: به روزگار فحش ندهید. روزگار خداست. یا در روایت دیگری داریم: با روزگار نجنگید و با ایام دشمنی نکنید. فرمودند: ایام، ما اهل بیت علیهالسلام هستیم. در قرآن هم آمده است. به نظر می آید این ایام پیش می آید و گر نه تمام روزهای هفته و همۀ ماه ها درست است و عواملی دست به دست هم می دهند. اگر دوشنبه بد و نحس شد، علتش جسارت به وجود پیغمبر صلیالله علیه وآله وسلم و حضرت زهرا سلامالله علیها بوده است. در غیر این صورت خود دوشنبه چنین نیست. مکان ها هم به همین کیفیت هستند. بنی آدم باعث می شود که مکان ها تبدیل به مکان های نحس شود. برخی اعتقاداتشان غیر از این است. ما یک امتحاناتی قبل از ورود به این عالم داشتیم، اینها به این کیفیت است. اما کلیت آن پذیرفته شده است که بالاخره ایام با هم متفاوت هستند. به هیچ وجه من الوجوه ایام یکی نیستند. در برخی از ایام روزه گرفتن حرام است و در برخی روزها واجب است. برخی هم مستحب است و تأکید شده است. پس با هم متفاوت است. در ساعات شبانه روز هم مشاهده کنید، بین الطلوعین هیچ وقت با بقیۀ ساعات قابل ملاحظه نیست. هر ساعت ویژگی خودش را دارد. اوقات باهم متفاوت است. روز قیامت اوقات و ازمنه به صورت اعیان بلکه به صورت انسان آورده می شود. روزها و ایامی که داریم فردای قیامت به صورت انسان و به شکلی که درک کنیم حاضر می شوند. 365 روز جداگانه. در طول عمرتان چند تا شش رجب طی کرده ای؟ مجموعاً 40 تا شش رجب یا 50 تا و 70 تا! همه به صورت واقعی و ملکوتی می آیند. عقل های ضعیف توان درک آن را ندارند که آیا می شود ایام به صورت انسان بیاید؟ بله می شود و خدا به همه چیز قادر است. ولی مومن باد امثال این حقایق را منکر نشود. امام موسی ابن جعفر علیهالسلام می فرماید: ساعات عمر انسان را به صورت صندوقچه می آورند. یعنی صورت ملکوتی هر ساعتی صندوقی است. و آن را صاحب آن صندوق باز می کند. برخی صندوق ها را باز می کنند و بوی مشک و گلاب به قدری سرمستش می کند، این ساعاتی خواهد بود که مشغول طاعات و عبادات پروردگار است. صورت باطنی اش اینگونه می شود. بعضی از ساعات بوی تعفن دارد که اگر تعفن یک ساعت را بین اهل بهشت تقسیم کنند، لذت بهشت برایشان تلخ می شود. این ساعتی خواهد بود که مشغول گناه و معصیت بوده است. برخی این صندوق را باز می کنند و بو و عطری ندارد! زمانی است که صاحب ساعت "آه" می کشد. این هم از آن زمان هایی است که بیکار بوده است. مومن منکر نشود که خداوند آنچه که انجام می دهد، داناتر از همه است. خداوند معرفتش را نصیبمان کند. مومن وقتی با چیزی برخورد می کند، زود منکر نمی شود. برای هر موجودی در هر عالمی، صورتی مناسب با آن عالم است. هر چیزی که موجود و مخلوق است. خود خدا هم موجود است. هر مخلوقی در هر نشعه ای صورتی دارد. ما در عالم ذر چیز دیگری بودیم. در عالم رحم چیز دیگری بودیم و الان هم صورت دیگری داریم. در عالم برزخ و قیامت هم صور مختلفی داریم. در اینکه هر شیئی صوری متناسب با نشعه ای دارد، شکی نیست. کسی که خواب می بیند، صورت ملکوتی نشعۀ دیگری را می بیند که بر معبر که اوستای این کار است تشخیص می دهد. مثلاً کسی که در خواب می بیند دُرّ و گوهر به گردن خوک می اندازد، معبر به او می گوید: تو حکمت را به فاسق می آموزی. از کجا فهمیده است؟ چون صورت ملکوتی انسان فاسق، خوک است. صورت ملکوتی حکمت هم دُرّ و گوهر است. کسی که در خواب دید: دهان مردم را مهر میزند، تعبیرش این است: تو در ماه رمضان قبل از طلوع فجر اذان می گویی. معبرین خواب ها را عجیب تعبیر می کنند. عالم متعلق به شما با عالم متعلق به دوستتان متفاوت است. مثلاً مار برای شخصی به ثروت تعبیر می شود و برای دیگری دشمن و اگر دنیوی باشد، دنیایی تعبیر می شود و اگر اخروی باشد، اخروی. اساتید سلوک خواب شاگردانشان را به عوالم ملکوتی تعبیر می کنند. در عالم مثال که از ماده به دور است، همین حقایق بدون اینکه مصور و مقدر به مادۀ حقیقی باشد، وجود دارد و آثارش غیر از آثاری است که در عالم مادی برایش بوده است و فلذا می بینیم که انسان در خواب می پرد و از دیوار می گذرد. در عالم ماده امکان پذیر نیست ولی در عالم مثال اینگونه است. شی واحد است ولی اثرش واحد نیست. عالم بعدی عقل است. چون سراسر آن حیات، زندگی است و تمام آن حقایق دارای حیات و شعور خواهد بود. و لذا در اخبار رسیده است که در بهشت هرگاه مومنی بر تختی نشیند آن تخت شادمان گشته و از شدت سرور و خوشحالی به حرکت در می آید. بهشت عالم عقل است. زیر آب اعتقادات زدن، نیست. تو که برایم بهشت را توصیف می کنی، برای عامۀمردم است. مومن که نباید دنبال وصل بهشت نباشد. چونکه با کودک سر و کارت فتاد / پس زبان کودکی باید گشاد برای مومن این چیزها معنا ندارد. بالاتر آمده و حقیقت همه چیز را می بیند. بهشت برایش حاصل است. بهشت یعنی آنچه که خدا اراده کرده است، تو اراده کنی و حی و حاضر باشد. بهشت یعنی درک کردن حقیقت هر چیزی. بهشت یعنی لذت بردن از هر چیزی. اصلاً لذت چیست؟ آنچه که برای دیگران لذت است، برای اولیای الهی لذت نیست. عواملشان با هم متفاوت است. ما تا حیات و شعور اشیا را درک نکنیم نمی توانیم بهشت برویم. عارف اینگونه است.در ادامه تصاویر برگزاری این مراسم را آورده ایم: