جریان سنتی حتی به نوآوری حاج اکبر ناظم ایراد میگرفت/ هر سبک جدیدی بد نیست
از جمله پدیدههای رو به گسترش در فضای مذهبی، حلقههای شعرای آیینی است که به مداحان اهل بیت (ع) نوحه و شعر میدهند. اگرچه هنر مداح در اجرای اشعار و سبکها بسیار مهم است، اما زحمت شعرا و سبکسازان کمتر از مداحان نیست.
پایگاه شعر آیینی «جرعه» که در سومین سال فعالیت خود قرار دارد، این روزها در آستانه رونمایی از سایت خود است و تاکنون در فضای مجازی حضور داشته است. سعید نسیمی، حامد خاکی، سیدمحمدرضا حسینی و سجاد محمدی از اعضای این پایگاه ادبی هستند.
سعید نسیمی
حلقههای شعری که امروز شاهد تعداد فراوانی از آنها هستیم، از چه زمانی مرسوم شد؟
سعید نسیمی: بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا اباعبدالله. خب از دیرباز حلقههای ادبی، جلسات ادبی، انجمنهای ادبی، به ویژه در قالبهایی غیر از شعر آیینی و شعر هیأت داشتیم. مجموعهای که در زمینه شعر مذهبی کار کنند، از قبل از انقلاب جلساتی داشتیم. شاید خیلی مشهور نبودند، اما شعرا گردهمایی و تجمعاتی داشتند. به خصوص قبل از مناسبتهای خاص تبادل اشعار بوده است. یکی از فلسفههای وجود مجامع ذاکرین در تهران و سایر شهرها همین تبادل اشعار بوده است. ولی به شکل ساختارمند و سازماندهی شده و به صورت امروزی قطعا نبوده است. شاید این هم یکی از آثار و برکات نظام جمهوری اسلامی است که در این زمینه هم اثرگذار بوده است. مجموعههای مختلفی در قالبهای رسمی و به ثبت رسیده و قانونمند و مجامع مختلفی به صورت محفلی با همه نقاط قوت و ضعف در حال فعالیت هستند و به نوبه خودشان در جریان شعر هیأت و شعر آیینی اثرگذارند. با اضافه شدن فضای مجازی هم، رشد بسیار جهشی داشته است.
سالها هیأتها با مدیریت خاص هیأتی که دارای نظم خاص خودش است، مدیریت میشد. آیا سازماندهی و ساختارمند کردن حلقات شعری، آفتهای سیستم بوروکراتیک را به همراه نخواهد داشت؟
نسیمی: با فرمایش اول شما خیلی موافق نیستم. شاید یکی از مظلومیتهای هیأت این باشد که در اذهان مردم خیلی بینظم است. در صورتی که هیأتها یکی از منظمترین و آدابمندترین تشکلهای مردمنهاد هستند. شاید در سالهای اخیر بحث هیأت مدیره باب شده است، اما بزرگتر هیأت، نظام هیأت، میاندار هیأت، مداح پیرغلام و پیشکسوت هیأت، پاتوقدار هیأت و بانی هیأت از قدیم هر کدام وظایف خودشان را داشتهاند و در این بینظمی ظاهری یک نظمی است؛ هم در هیأتهای جدید و هم در هیأتهای قدیمی. تا ناظم اشاره نکند، سینهزنی شروع نمیشود. الان ذاکرینی داریم که از چند ماه مانده به محرم با شعرا ارتباط دارند. اما اگر منظور حضرتعالی به شکل نظاممند باشد، من از اشارات مقام معظم رهبری وام میگیرم، اینکه ما همه چیز را بوروکراتیک کنیم، قطعا آسیبزاست، اما اینکه برنامه و تقسیم کار داشته باشیم، اهدافی تعریف کنیم و در راستای نیل به آن اهداف تلاش کنیم، این لازمه کار است و اگر نباشد آسیبزاست.
ساختار انجمنها و حلقههای شعری به چه صورت است؟
نسیمی: در تکمیل عرایضم باید بگویم که هیأت مسئول خرید دارد، مسئول آشپزخانه دارد، حتی مادحینی که در هیأت هستند، آدابی بینشان هست و یک تقدم و تاخری دارند. خود این تقسیمبندیهای سنتی که از گذشته به ما رسیده، نمادهای نظم هیأت هستند. اما درباره حلقهها، ساختار به دو صورت است؛ یک صورت محفلی و دوستانه است، مثلا برای مناسبت محرم، نوحههای سنتی و اشعاری با ادبیات کهن برای مداحان سن بالا میخواهیم و اشعار با زبان روز برای جوانتر. سبکها باید بررسی شود که چه کسی انجام دهد. پیش زمینه، زمینه، نشسته، شور احساسی، شور طوفانی، واحد سنگین، تک قبل از شور، ذکر پایانی و دیگر اصطلاحاتی که دوستان مسلطتر هستند، تقسیمکار میشود. شعرهایی هم که از دیگر دوستان از خارج حلقه اعضا فرستاده میشود، با خطوط قرمزی که تعریف شده است، مثلا اینکه با مقاتل منطبق باشد، واژهها در شان اهل بیت باشد، ملودیهایی که هست آهنگ تقلیدی مبتذل نباشد که مقام معظم رهبری هم خیلی تاکید کردند که خود هیأت مستقلا باید آهنگسازی داشته باشد. این یک نوع تقسیم کار است.
آیا چارت سازمانی هم دارد؟
نسیمی: بخشی از آن میتواند چارت سازمانی داشته باشد. مثلا در پایگاه شعر جرعه ما هیأت علمی، شورای ادبی و بخش فنی داریم. هیأت علمی متشکل از سه نفر از فضلای حوزه علمیه است. حجج اسلام آقایان فراهانی، کریمی، دانی و بعضا با مشورت با دیگر حجج اسلام که کانال را رصد میکنند و هرجا به شبههای برسیم به آنها رجوع کرده و در زمینه تاریخ و مقاتل از آنها استفاده میکنیم. بخش دیگر ما شورای ادبی است که با محوریت آقای حامد خاکی و آقایان سید محمدرضا حسینی، سجاد محمدی، جواد فلاح، محمد رسولی، آرش براری و سیدجواد پرئی، هم خودشان شاعر و بعضا سبکساز هستند و هم بر کارهایی که فرستاده میشود، نظارت و گزینش میکنند. بخش فنی هم وظیفه بارگذاری مطالب چه در فضای مجازی در شبکههای اجتماعی و چه در زمینه طراحی گرافیکی وظیفه دارد. به برکت ماه محرم سایت جرعه هم آماده شده و به زودی بالا خواهد آمد.
حالا ممکن است گروههایی داشته باشیم که به این ریزی تقسیم کار نداشته باشند. یعنی چهار ـ پنج جوان نشستهاند و کارهایشان را برای یکدیگر ارائه میکنند که در قالب شبکههای اجتماعی یا آثار مکتوب عرضه میشود.
بر اساس چارتی که گفتید به کدام شعرا شعر میدهید و روند شعر دادن چگونه است؟ مثلا ارتباط آقای صابر خراسانی با آقای حامد خاکی چگونه است؟
حامد خاکی: آقای خراسانی لطف دارند که اشعار من را هم میخوانند. چند ماه بعد از اینکه ایشان از مشهد به تهران آمده بودند، در مغازه یکی از دوستان مشترک یکدیگر را دیدیم و از آن طریق با هم آشنا شدیم. البته شعرا هم اینطور نیست که دنبال مادحین باشند. شعرا شعر را برای اهل بیت میگویند، مادحین میپرسند چه شعر جدیدی دارید، ما هم ارائه میکنیم.
آیا اینطور هست که مادحین بگویند این شعر را فقط به من بده و به کس دیگری نده؟
خاکی: بله هست. بالاخره بعضی مداحان «برند» هستند که متقاضی و مستمع بیشتری دارند و مردم هم دوست دارند سبکهای جدیدتری از اینها بشنوند. این مستلزم آن است که به شاعر بگویند که این را به کس دیگری نداده باشی. نظر شخصی بنده ممکن است چیز دیگری باشد، اما اصولش این است.
نظر شخصی شما چیست؟
خاکی: من میگویم باید این چارت رعایت شود، ولی نه برای همه. بالاخره الان حاج محمود کریمی جلودار جریان مداحی است. بیشترین تاثیرگذاری را در زمینه مداحی در عصر ما را حاج محمود کریمی داشته است. البته باید با جوانترها هم این اصول را رعایت کنیم، مثل حسین طاهری که مستمع خاص خودش را دارد.
سید محمدرضا حسینی: یک بحث اخلاق داریم، یک بحث عرف. مثلا در خبرگزاری هم عرف است که خبرنگاری که برای شما کار میکند، اجازه ندارد خبرش را به دیگر خبرگزاریها بدهد.
سیدمحمدرضا حسینی و حامد خاکی
خب خبرگزاری خبرنگار را به استخدام خود در آورده است. آیا مداحان مشهور هم شاعر را به استخدام در آوردهاند؟
حسینی: نه حق این کار را دارند و نه این کار را میکنند. یک مقداری هم به این برمیگردد که خود شخص شاعر علاقهمند است با آن مداح کار کند. خیلی از شعرا هم اخلاقاً قائل به این هستند که کارشان را فقط به یک نفر بدهند.
سجاد محمدی: به نظرم کاری کردهاند که شعرا به این مساله قائل بشوند؛ وگرنه شاعری بدش نمیآید کارش توسط ۲۰ مداح خوانده شود.
خاکی: حداقلش این است که ما از وقتی وارد این عرصه شدیم، این مساله وجود داشت.
محمدی: البته این را هم بگویم که اگر انتقادی میکنیم، شامل همه مداحان نمیشود. حالا اگر یک نفر در یک برهه از زمان یک رفتاری داشت، دلیل نمیشود سایرین هم اینگونه باشد. همه مداحان قائل نیستند که سبک فقط به من داده شود. شاید از ۲۰ نفر شاخص کشور، فقط سه نفر این رویکرد را داشته باشند که آن هم تعریف دارد. میگوید من یک رسانهای در اختیار دارم، مخصوصا در ایام محرم مردم میخواهند از من مطلب جدید بشنوند. یک دورهای روضههای خانگی بود اگر ۲۰ بار یک شعر را میخواندند، مردم میپذیرفتند. بالاخره جامعه تغییر کرده است. وقتی فضای موسیقی و فضای رسانه پیشرفت کرده است، عنوان سلبریتی هم به مداحان میخورد.
در موسیقی هنگامیها اسم شاعر میآید، اما در مداحی اینگونه نیست.
محمدی: ما چون از یک سری مسایل دلخور هستیم، میآییم این مسائل را سیبل میکنیم. مثلا آقای مداح یک تمکن مالی پیدا میکند، ممکن است منِ شاعر گله کنم که تو با شعرهای من مشهور شدی و به اینجا رسیدی، چرا به من چیزی نمیدهی. در صورتی که این طور نیست. یک مداح چقدر باید پاکت بگیرد که بتواند یک خانه بخرد. پاکت و صله مداح مشخص است. اینکه میگویند پاکت فلانی میلیاردی است، اصلا صحیح نیست. البته شاید در کار و کاسبیاش اعتبار مداحی و امام حسینی بودنش تاثیر داشته باشد، اما اینکه از طریق مداحی باشد، اینگونه نیست. در رابطه با حق اثر هم میشود فکر کرد. اما آیا واقعا برای مردم مهم است که سبک «جان آقام» را چه کسی گفته است؟ میگوید این نوحه و سبک قشنگ است.
نسیمی: به نظرم چند نکته هست که باید گفته شود. ما ترانهسازی برای موسیقی نمیکنیم. موزیک متن برای فیلم نمیسازیم. ما درِ خانه اهل بیت نوکری میکنیم. ما بارها این مساله را به هم متذکر میشویم که «جرعه» سفره نوکری است. بایدها و نبایدهایی که در عرصه نوکری حضرت اباعبدالله است، جنسش با بایدها و نبایدهای دیگر حرفهها متفاوت است. ما با دین و ایمان و عقاید مردم سروکار داریم. اگر منِ مداح و شاعر و سبکساز رعایت نکنم، با اعتقادات مردم بازی کردهام. بحث دوم این است که ما یک افراط و تفریطهایی داریم. مثلا شما تصور کنید ۱۰ مداح مشهور کشور در شب هشتم محرم، همگی یک نوحه را بخوانند. همه تلاشها باید در راستای این باشد که با رعایت خط قرمزها مجالس باشکوه بیشتری برگزار شود. خود ذاکرین معروف هم باهم هماهنگ هستند که چه چیزهایی را در چه شبهایی بخوانند. خب این که ایرادی ندارد. اما افراط در این قضیه که شرط کنم شعری که به من دادی به دیگری ندهی، این نفسانیت است. اگرچه مرسوم نیست، اما من خودم وقتی میخوانم میگویم این شعر از چه کسی است، خب این مساله در نوحه امکانپذیر نیست. بیت تخلص هم دیگر تقریبا منسوخ شده است. شاعر هم دنبال این نیست که خودش مشهور و دیده شود. دنبال نوکری اهل بیت است. میخواهد این توفیقی که به او دادهاند و کاری که انجام میدهد، دیده و شنیده شود. بحث شخص شعر یا مداح نیست، بیحرمتی به خودش یا به کارش، بیحرمتی به این دستگاه است. افراط و تفریط نباید کرد. بین اینها هم میشود باشد. شاعری که خود را فقط در اختیار یک مداح قرار میدهد، نمیتواند رشد کند. اثر خوب، جای خود را پیدا میکند. بالاخره سوال میکنند این شعر را از چه کسی گرفتهای؟ امروز در فضای مجازی هم همه چیز قابل دسترس است. شاعر، سبک و سیاق مداحی را میشناسد و سعی میکند به شعرایی که با فلان مداح ارتباط دارند، نزدیک بشود. همهاش هم هوای نفس نیست. مثلا من حاج منصور ارضی را دوست دارم و علاقهدارم و اعتقاد دارم ایشان یک شعر در دهه محرم از من بخواند.
یک سری هماهنگیها لازمه کار است. ممکن است شاعری هم اشتباه کند. ممکن است شاعری بگوید من اینقدر پول میگیرم که شعرم را بدهم. این شاعر در میان این همه شاعر خوب اهل بیت اصلا به چشم نمیآید. حتی افرادی که مثل حاج محمود کریمی جریانسازند یا حاج محمد طاهری در دهه ۷۰ یا حاج منصور ارضی در دهه ۶۰، اینها هم گاهی سبکهای قدیمی را میخوانند و اصلا با همین سبک قدیمی خواندن است که جلسه گل میکند. هر شب این کار را نمیکند، اما برای ملاحت و نمک این کار را میکند و اینها باید درس باشد. اینکه ما در این زمینه افراط کنیم که من شاعر فقط شعرم را به فلانی میدهم و اگر مداح غیرمشهوری از من شعر بخواهد به او بگویم تو در اندازهای نیستی که شعرم را به تو بدهم. یا اگر مداحی بگوید من و فقط من، این صحیح نیست.
سجاد محمدی (سمت راست)
اینکه هر دو هفته یک سبک جدید خوانده شود، آیا ذائقهسازی نشده است؟
نسیمی: با رشد تکنولوژی، این مساله ایجاد شده است. مثلا من قدیم سالها یک شعر را میخواندم و اهل جلسه با آن شعر مانوس بودند. با رشد تکنولوژی وقتی کارها ضبط میشود، باید متفاوت بشنوی. یا مثلا قضیه یمن یا قضیه مدافعان حرم را داریم. شما نمیتوانی همچنان بر نوحهها و سبکهای قدیمی بمانی.
حسینی: علت اصلی رسانه است. قبلا رسانه نبود. کاری در محرم شنیده میشد و تا محرم سال بعد مردم تشنه این مطلب بودند. الان تا دلش برای یک کاری تنگ میشود، با موبایل گوش میدهد.
خاکی: قدیم در بازار یک نفر روی چهارپایه میگفت حسین را کشتند. غیر از جلوییها هیچکس نمیشنید چه گفته است، به عقبیها میگفتند حسین را کشتند و با همین جمله همه گریه میکردند.
حسینی: اخیرا یک عده به فکر افتادند که باید به بحث سینهزنی و نوحه پرداخت؛ چون حقیقت این است که در همین فضای مجازی که باعث میشود کارها دیده شود، بیشتر سینهزنی شنیده میشود، یعنی آنچه در ذهن مردم میماند و زمزمه روز و شبشان میشود، سینهزنی است.
محمدی: به روز بودن منافاتی هم با اصالت ندارد.
حسینی: این باعث شده که به فکر بیفتند که این شعرها از کجا آمده است و به آن پرداخته میشود. خود خبرگزاری فارس اگر بخواهد قبل از محرم تیزری پخش کند، از بخش سینهزنی مداحان استفاده میکند. به همین جهت ما تلاش میکنیم خلاقیت داشته باشیم، چون در حال دیده شدن است. ریشهاش در همین است. کار ما هم خیلی سخت است.
سرعت در نوحهسرایی از اصالت محتوای اشعار نمیکاهد؟
محمدی: از زمان محتشم تا الان آیا محتشم تنها شاعر بوده است؟ اینکه آن شعر میماند، عنایت امام حسین است. من مامور به انجام وظیفه و تکلیفم هستم. من در دو ـ سه سال اخیر به لطف خدا و اهل بیت، در هر مناسبت چند کار ساختهام. حتی برای مناسبتهایی مثل ولادت امام هادی (ع) که کمتر تماس میگیرند، خودم تماس میگیرم میگویم این کار جدید را بخوان. باید به این مساله هم توجه کرد که فقط هنگام محرم سراغ شاعر و مداح میروند، در صورتی که در طول سال کارهای زیادی انجام میشود. مثلا فلان بازیگر در صفحهاش مینویسد جای اینکه پول بدهیم مداحان مردم را بگریانند، مردم را بخندانید. اولین جوابش این است که این همه میلیارد میلیارد برنامههای خندوانه و خنداننده شو و دیگر برنامه ساخته میشود. آن برنامهها سرجایش، امام حسین هم سرجایش. مگر ما در تلویزیون کم میخندیم؟ مگر مهران غفوریان کم ما را خندانده است؟ من هم خوشحال هستم از اینکه در خبرگزاری فارس یک عده به فکر این جریان هستند.
خاکی: یک روز پیش حاج محمود کریمی بودم و راجع به تعدد سبکها از ایشان سوال کردم. گفت من ۱۰ روز وقت دارم. من مثل ماهیگیری هستم که به من ۱۰ روز وقت میدهند که ماهی سالم را بگیرم که آن جوانی که پای منبری مینشیند، در کنار آن موسیقی و ترانه، یک محمود کریمی هم حفظ باشد. رسالت ما این است. امروز موسیقی ما به سمت رپ رفته است. ما باید به آن جوان دهه هفتادی و هشتادی نزدیک شویم تا بتوانیم او جذب کنیم.
به روز بودن به چه معناست؟ یعنی اگر موسیقی به هر سمتی رفت، مداحی هم باید به آن سمت برود؟
محمدی: به روز بودن در چارچوب است. بله امروز موسیقی رپ زیاد است، اما مگر ما مداح رپر داریم؟
خاکی: ۱۴۰۰ سال است برای امام حسین شعر میگویند. همیشه هم یک مضمون جدید گفتهاند.
محمدی: مصداق بارز به روز بودن اکبر ناظم است. اکبر ناظم کسی بود که قدیمیترها بابت نوآوریاش خیلی به او اعتراض کردند.
نسیمی: الان مجموعههایی هستند که در همین راستا مادحین مشهور را تغذیه میکنند. یکی از رسالتهایی که گروههایی مثل جرعه برای خود قائل میشود، این است که اشعار و سبکهای سالم و از فیلتر عبور شده به دست ذاکران غیر مشهور در تهران و شهرستانها به عدالت برسد. در رابطه با اینکه چرا دهه اول محرم هم باید بگویم این برنامهای است که خدا چیده است. امام حسین روز عاشورا شهید میشود، اما این شور حسینی مقدری است که خداوند تعالی رقم زده است که دهه اول همه حسینی میشوند و باعث میشود که من مداح و شاعر خودم را در این دریای احساسات و عواطف بگذارم تا من را به سمت عقلانیت و شعور ببرد.
حسینی: راجع به نوآوری باید عرض کنم که نوآوری حُسن است و ایراد محسوب نمیشود. منتهی چیزی که الان مشکل هست، این است که بعضی جاها نوآوری غلط است، چون در چارچوب نیست.
نسیمی: خداوند تعالی میل به نوآوری و پیشرفت را در همه قرار داده است. حالا هرچه جلوتر میرویم، به علت پیشرفت تکنولوژی و جریان رسانه، نوآوری با شتاب بیشتری انجام میشود. هنگامی که حاج مرزوق عرب به ایران آمد، سینهزنی در تهران، یک دستی بود. روی زمین مینشستند و یک دستی، سه ضرب یا چهار ضرب سینه میزدند. حاج مرزوق سینهزنی عراقی را به تهران آورد که ایستاده سینه میزدند و نامش «واحد و نصف» بود. بعد شور گرفتن مرسوم شد. حاج اکبر ناظم هم بر خلاف تصور عموم، ادامه دهنده جریان حاج مرزوق بود. مثلا در سخنرانی و منبر شیوه سنتی شیوهای بود که مرحوم فلسفی ارائه میکرد. مرحوم کافی این را شکست و در منبر نوآوری کرد. داستانسراییها و روضهخوانی را به عنوان چاشنی، این مرحوم کافی بود که مرسوم کرد. حالا شاید افراد دیگری هم بوده باشند، اما با اینها شناخته شد. انقلاب که رخ داد، با آغاز جنگ، نوحههایی مثل نوحههای آقای آهنگران و آقای کویتیپور باب شد. آن موقع رسانه نبود، اما در گردانها شناخته میشدند. بعد جریانی شد که حاج محسن طاهری و حاج منصور ارضی ایجاد کردند. ما در مقابل نوآوریها چند مساله داشتیم. اول مقاومت جریان سنتی که تغییرگریز بودند و هرگونه نوآوری را غلط میدانستند. این یک آسیب است و امروز هم این آسیب وجود دارد. هر سبک جدیدی که خوانده میشود بد نیست. البته مداحان سنتیخوانی مثل حاج مرتضی طاهری و حاج علی انسانی هم هستند که جریان جوان را میپذیرند و همچنان اثرگذار هستند و از آنها فاصله نمیگیرند. باید قشر سنتی موفق، آغوشش را برای جوانان باز کند و هدایتش کند. چارچوبهای سنتی که برگرفته از روایات و سیره بزرگان است به اینها آموزش دهد. در مقابل اشتباهاتشان سعه صدر داشته باشد. در تذکرات قول لین داشته باشد و مداحان میانسال ما هم خود را با نمادهای زیبای جدید تطبیق دهند. چه ایرادی دارد؟ مثلا در زمینه شورخوانی خود را توانمند کنند و زحمت بکشند و شور بخوانند. در مقابل هم در هر دوره جوانهایی هستند که هرچه که قبل بوده را کنار میگذارد. در مقتل حضرت سیدالشهدا که دیگر نوآوری وجود ندارد. من حق ندارم مقتل را تغییر دهم و زبان قال درست کنم. من حق ندارم طوری شعر بگویم که تحریف کنم. ما باید خودمان را با مرجعیت تطبیق دهیم. همواره یک شاعر و مداح موفق باید کنار یک عالم باشد. باید استاد اخلاق داشته باشد. در موسیقی هم باید دقت کنیم. مقام معظم رهبری فرمودند در موسیقی نباید تقلید بکنیم. رفقا در موسیقی بسیار زحمت میکشند. ممکن است الهاماتی گرفته باشند. بالاخره پایه موسیقی هفت نوت است، اما اینکه من بیایم عینا یک ترانه موسیقی را بگویم و بگویم من سلیقهام این است، این فقاهت نیست. نوآوری هم باید در چارچوب باشد. جوان باید استاد ببیند و با استاد جلو برود. در سه بخش فنی که شامل ملودی و اینها میشود، در بخش اخلاق و در بخش علمی که شامل تاریخ و زبان عربی و زبان ادعیه میشود، کار کند. انتقادات را بپذیرد. همواره این نکته را مد نظر داشته باشد که من برای چه کسی سبکسازی میکنم؟ من برای که شعر میگویم؟ اگر برای خودم باشد، یک راهی میرودم، اما اگر نیتم اهل بیت باشد، حتما سعی میکنم کارم مرضی رضای اهل بیت باشد.
حسینی: من و آقای سجاد محمدی رفاقتمان به بیش از ۲۰ سال قبل برمیگردد. ما از بچگی دنبال این مساله بودیم. واقعا آقامهدی زنگنه خیلی برای ما زحمت کشیدند. کارهای پرخطایی درست میکردیم و ایشان برای ما درست میکردند. شاید کارهای من و سجاد محمدی ۵ سال است دیده میشود، اما بیش از ۱۵ سال است که در این عرصه فعالیت داریم.
مبنای شما برای پذیرش افراد در پایگاه شعر آیینی جرعه چیست؟
نسیمی: بحث اول این است که ممکن است هرکسی بیاید و در شبکههای اجتماعی گروهی درست کند و کارهایش را در آنجا بگذارد. خب مردم شعور بالایی دارند و بین کار خوب و کار ضعیف فرق قائل میشوند. ممکن است فردی کاری ارائه کند و کارش هم خوب باشد، اما اینکه بتوانند ذاکرین و خطبا به آن اعتماد بکنند، مهم است. مثلا شعری که من در جرعه قرار میدهم، از فیلتری رد شده و من با آرامش خاطر این را استفاده میکنم. مخصوصا زمانهایی مثل محرم که حجم کار و حجم مجالس زیاد میشود. در این خصوص ما یک سری خطوط قرمزی برای خودمان قرار دادیم. مثل قابل پذیرش بودن ملودی از نظر شانی و فنی. انطباق واژهها با شان اهل بیت. البته شناخته شدن شاعر هم اثرگذار است. مثل آقای سازگار یا در جوانترها مثل آقای لطیفیان، آقای لطفی، آقای محمد رسولی یا آقای خاکی. اما واقعیت این است که ما اثر را فارغ از سازنده اثر بررسی میکنیم. همین روز گذشته ما یک اثر را که متعلق به شاعری مشهور بود، به علت اشتباه در مقتل رد کردیم و از طرف دیگر جوانهایی هم داریم که کارشان کار خوبی است و منتشر میشود. اشتباه هم نشود. دایره ممیزی در بحث اهل بیت است و ممیزی خیلی تنگ نیست و به جوانها میدان میدهیم. اما برای پایین نیامدن کیفیت مطالب، با جوانان رفت و برگشت میکنیم. اگر ایرادی هست در خصوصی تذکر میدهیم. بعد از محرم یک گروهی برای چکش کاری اشعار درست خواهیم کرد.
به فکر تجمیع و چاپ آثار هم هستید؟
نسیمی: یکی از برنامههای ما درباره آینده پایگاه شعر آیینی جرعه، آموزش مجازی و آموزش حضوری است. یکی هم ارائه آثار به صورت مولتی مدیا یا به صورت مکتوب است.
در خصوص جرعه هم اعلام همکاری میکنم با هرکسی که میخواهد در این عرصه فعالیت کند، در خدمت هستیم. اگر هم افرادی دغدغه ارتقای کیفی و کمی اشعار را دارند و نگران جریان هستند، چون نقطه قوت انقلاب اسلامی جریان هیأت است و دشمن میخواهد از این راه نفوذ پیدا کند، جرعه آماده همکاری هستند.
گویا سایت جرعه هم به زودی رونمایی میشود.
نسیمی: بله انشاالله در محرم امسال، پایگاه شعر آیینی جرعه به نشانی http://www.joreh5.ir رونمایی میشود. البته تا زمان رونمایی، کارهایی هست که باید انجام دهیم.
افزودن دیدگاه جدید