شعر/ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را

کد خبر: 88827
 حسین رستمی

 
پائین تر از آنیم زبالا بنویسیم
یا اینکه بخواهیم شما را بنویسیم
 
ما کوزه ی اندیشه ی مان کمتر از آن است
تا اینکه بخواهیم زدریا بنویسیم
 
آنقدر به ما وقت ملاقات ندادند
تا گوشه ی چشمی زتماشا بنویسیم
 
ما را لُلُلُک  لُکنت محض آففریدند
تا مدح تو با لهجه ی موسی بنویسیم
 
هر جا که حسین ابن علی حک شده باید
زیرش مددی زینب کبری بنویسیم
 
از وسعت نوری بنویسیم که تابید
ای نقطه ی تاریک حوالی تو خورشید
 
بسیار شنیدیم ولی کم ز تو گفتند 
ناگفته زیاد است اگر هم ز تو گفتند
 
نُه ماه تو در کالبد فاطمه بودی
گاه متولد شدنت عالمه بودی
 
از چهره ات اینگونه گرفتند نتیجه
هم مادر و هم دختر زهرا ست خدیجه
 
بر روی زمین از تو بگوییم چگونه
ای شیوه ی تفسیر تو در عرش نمونه
 
لب باز کنی هرچه نفس بند می آید
از حنجرت آیات خداوند می آید
 
پیوند صمیمانه ی دریا زده بر باد
آرامش آمیخته با لهجه فریاد
 
قول تو فصیح است بدانگونه که زهرا
این غرش شیر است همانگونه که مولا
 
دستی به در قلعه ی خیبر زد و از جا
لا حول ولا قوه ای وای مبادا…
 
ای کوفه بخاطر بسپار این عظمت را

در دست اگر تیغ دو صد مرد ندارد
برپای اگر از تاختنش گرد ندارد
 
پیشانی او پارچه زرد ندارد
این دختر مولاست همآورد ندارد
 
ای کوفه بخاطر بسپار این عظمت را
 
گاهی که به ناگاه گذر میکند از راه
با طرز وقاری که برش کوه شود، کاه
 
خورشید فراروی وی و پشت سرش ماه
جز این نبود منزلت دختر یک شاه
 
ای کوفه به خاطر بسپار این عظمت را
 
ای کوفه چه زود این همه از یاد تو پر زد
این لکه ی ننگ از چه ز دامان تو سرزد
 
زینب که دمی راهی بازار نمیشد
از معجر او باد خبر دار نمیشد
 
اکنون به چه جرم است وِ را کوچه به کوچه…
دشنام ، تماشا، سر بر نیزه، چه و چه
 
از گریه ی بر دختر حیدر بنویسیم
یک مرتبه خواهر دو برادر بنویسیم
 


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.