ماه صفر 98/ابوذر بیوکافی؛نالههام از غم کوچه و مادره+متن
وارث:
غروب غم زده شد چشمهای ترم
قاتل من شده روضه مادرم
شه بیلشکر وادی غربتم
غریب بیکس شهر پیغمبرم
شده چشمهام بارون شبنم
نداره زخم دلم مرحم
من حسن بن علی هستم
غریبترین آدم عالم
آقام آقام ای آقام
موی سیاه نمانده به روی سرم
بغضم تو گلو هی فرو میبرم
حتی یک چاه ندارم واسه درد و دل
زخم زبونها رو من به جون میخرم
کسی نمونده کنار من
نمونده صبر و قرار من
تا که خلاص بشم از دنیا
زهر جفا شده یار من
آقام آقام ای آقام
تو خونه از بیرون غربتم بیشتره
شراره قلبم از کینه همسره
گرچه میسوزم از زهر کینه ولی
نالههام از غم کوچه و مادره
چشام شده از غصه شده خونبار
من و مادرم بودیم و دیوار
دست سیاهی که بالا رفت
چشمای مادر من شد تار
آقام آقام ای آقام
صوت کامل مرثیهخوانی و سینهزنی ابوذر بیوکافی در این مراسم را اینجا بشنوید:
افزودن دیدگاه جدید