شعر/در جوانی باعث پیری حیدر گشته ای

کد خبر: 98624
جواد حیدری
وارث

ای گل یاسم که در گلزار پرپر گشته ای
در جوانی باعث پیری حیدر گشته ای

در همین آغاز غسلت از نفس افتاده ام
مثل یک باغ بنفشه رنگ و رو برگشته ای

آب میریزم ولی خون میچکد از پهلویت
با علی هرگز نگفتی از چه مضطر گشته ای

زخمهایت شرح یک لحظه به پشت در که نیست
گوییا از غزوه ی بدر و احد برگشته ای

زخمهایت از نود زخم تن من بدتر است
تازه با یک زخم خود با من برابر گشته ای

ای ودیعه رفتی از دستم خجالت میکشم
اینچنین مهمان چشمان پیمبر گشته ای

با لحد چیدن بساط عمر من برچیده شد
کوثر من قاتل ساقی کوثر گشته ای

جواد حیدری


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.