سه شنبه های شور و شعور/ بررسی مفهوم لغوی عزاداری و فلسفهی آن
تعریف لغوی "عزا"
عَزِیَ (عَزاء): تسلی دادن، آرامش یافتن، خود را تسلی دادن.
عَزَّی: دلداری دادن، تسلیت گفتن به کسی (به سبب درگذشت کسی یا فقدان چیزی)، همدردی کردن با کسی، ابراز همدردی کردن کسی مثلاً با بازماندگان میتی.
تَعَزّی: صبر اختیار کردن؛ … عن: خود را تسلی دادن در امر ناگواری
اِتعَزَی ب: خود را تسلی دادن با …، تسکین یافتن در …
عَزاء: سنگینی، وقار، متانت، تسلی، آرامش، تسلیت، غمگساری، دلداری؛ مراسم عزاداری.
تعزیه، ج تعازٍ: تسلی، دلداری، آسودگی و آرامش، همدردی، تسلیت، غمگساری.
رَقَعَ تَعزیتهُ: ابراز همدردی کرد، تسلیت گفت.
– واژهی عزاداری و سوگواری مانند واژههای صلات، حج و زکات اصطلاحی شرعی نیست که شناخت آن نیاز به تعریف شارع مقدس داشته باشد بلکه واژهای است آیینی که نشاندهندهی رفتار و مراسم خاصی است که در مواقع خاص توسط اقوام و ملل گوناگون انجام میشود. البته در روایات و دیگر منابع تاریخی الفاظی وجود دارد که میتوان آنها را با معنای عزاداری برابر دانست؛ مانند عزا، ماتم، نوحه یا نائحه، تسلی، رثا و مرثیه.
از واژههای مذکور دواژه با عزاداری و برپایی مراسم عزا هممعناتر است؛ یکی ماتم و دیگری رثا و مرثیه. واژههای تسلی، تعزی و نیاحه نیز هرکدام دربرگیرندۀ آثار و لوازم برگزاری مراسم عزاست ،زیرا عزاداری عبارت است از اجتماع گروهی از مردم که سعی میکنند با قرائت قرآن، خواندن مرثیه و سرودن شعر، بازماندگان را تسلی دهند و به صبر توصیه نمایند.
از روزی که بشر به دنیا آمد و سپس با پدیدهی مرگ و حوادث تلخ روبرو شد با این واژهها آشنا گردید. انسان موجودی است که آنچه را که با وجود و هستی خود ناسازگار ببیند، ناپسند دانسته و با آن مبارزه میکند و اگر نتوانست در مقابل آن دست به دفاع بزند با ابراز اندوه، گریه و … به مقابله با آن و آرامسازی دل خود میپردازد.
گاهی نیز این مراسم برای احیاء شعائر الهی و خاطرهی زندگی پیامبر اسلام -صلی الله علیه وآله و سلم- و سایر امامان برگزار میشود که آثار فراوان و ثمرات بسیاری به همراه دارد.
عزاداری چیست؟
عزاداری از مقولۀ یادوذکراست. یاد کسی که به مصیبتی دچار شده است و یاد کسی که به علل طبیعی یا غیرطبیعی از قبیل قتل، حادثه و امثال اینها ازدنیارفته است. شکی نیست که انسان موجودی است که طبیعتاً فراموشکار است و نسبت به چیزهایی که توجه به آنها برایش مفیداست، دچار غفلت میشود. در این مواقع یادآوری آن مورد انسان را از ابتلا به حوادثی که برایش مضر و یا هلاککننده است، نجات میدهد و از آثار خوب توجه به آن موضوع، بهرهمند میسازد.
یک اصل کلی ویکی از قوانین مهم خلقت این است که غفلت از چیزی که برای سعادت دنیا و آخرت انسان مفید، لازم و ضروری باشد، انسان را دچار خسران دنیایی و یا آخرتی میکند و به همین دلیل لازم است به هر وسیلۀ ممکن او را متوجه آن مهم کرد و غفلت او را برطرف ساخت.
فلسفه عزاداری بر اهلالبیت -علیه السلام- و فواید آن چیست؟
فلسفه و حکمت عزاداری را میتوان در امور زیر، رهیابی کرد:
الف- محبت و دوستی: قرآن و روایات، دوستی خاندان رسول اکرم -صلی الله علیه وآله و سلم- و اهلالبیت -علیه السلام- را بر مسلمانان واجب کرده است.۱
روشن است که دوستی لوازمی دارد و محب صادق، کسی است که شرط دوستی را-چنان که باید و شاید- بهجا آورد. یکی از مهمترین لوازم دوستی، همدردی و همدلی با دوستان در مواقع سوگ یا شادی آنان است. ۲
ازاینرو احادیث، برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهلالبیت -علیهم السلام- و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است.
حضرت علی -علیه السلام- در روایتی میفرماید: «یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا»۳
شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شریکاند.
امام صادق -علیه السلام- میفرماید: «شیعتنا جزء مناخلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤناویسرهم ما یسرنا»۴
شیعیان ما پارهای از خود ما بوده و از زیادی گل ما خلقشدهاند؛ آنچه ما را بدحال یا خوشحال میسازد، آنان را بدحال و خوشحال میگرداند.
وظیفه عقلانی و شرعی، ایجاب میکند که در ایام عزاداری اهلالبیت -علیه السلام- حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ یعنی، با اشک، آه و ناله و زاری، از نظر خوراک با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غمزده ۵ و از نظر پوشاک، با پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحوهی پوشش در عرف، حکایتگر اندوه و ناراحتی است، آشکارسازیم.
ب- انسانسازی: ازآنجاکه در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ همدردی با آن عزیزان، درواقع یادآوری فضایل، مناقب و آرمانهای آنان بوده و بدین شکل، آدمی را به سمت الگو گیری و الگوپذیری از آنان سوق میدهد. فردی که بامعرفت در مجالس عزاداری، شرکت میکند؛ شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم میآمیزد و در پرتو آن انگیزهای قوی در او پدیدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزاداری مانند محبی میشود که فعّال و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
ج- جامعهسازی: هنگامیکه مجلس عزاداری، موجب انسانسازی گشت؛ تغییر درونی انسان به عرصهی جامعه نیز کشیده میشود و آدمی میکوشد تا آرمانهای اهلبیت -علیه السلام- را در جامعه حکمفرما کند. به بیان دیگر عزاداری بر اهلبیت -علیه السلام-؛ در واقع با یک واسطه زمینه را برای حفظ آرمانهای آنان و پیاده کردن آنها فراهم میسازد. به همین دلیل میتوان گفت یکی از حکمتهای عزاداری، ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائهشده از سوی اسلام است.
د- انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد: کسی نمیتواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکی، در مجالس عزاداری بافرهنگ اهلبیت -علیه السلام- آشنا میشوند. بهراستی عزاداری و مجالس تعزیه، یکی از عناصر و عوامل برجستهای است تا آموزههای نظری و عملی امامان راستین، به نسلهای آینده منتقل شود. مراسم عزاداری به دلیل قالب و محتوا بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی آنان با کردار اهلبیت -علیهم السلام- است.
اهمیت مجالس حسینی
در فرهنگ اهلبیت -علیه السلام- مجالس حسینی اهمیت خاصی یافته و در مورد بزرگداشت آن، احادیث و روایات فراوانی از طریق اهل تسنّن و تشیّع رسیده است. عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق -علیه السلام- د این مورد پرسید: چرا روز رحلت پیامبر -صلی الله علیه وآله و سلم- و امیرمؤمنان -علیه السلام- و سایر اهلبیت -علیهم السلام- همانند مراسم بزرگداشت شهادت حضرت حسین بن علی -علیه السلام- نیست؟ امام صادق -علیه السلام- فرمودند: در روز شهادت حسین -علیه السلام- بزرگترین مصیبت تاریخ روی داد و رفتن او بهمنزلۀ رفتن جمع اصحاب کسا است که گرامیترین خلق خدا در روی زمین بودند.۶
برای زنده داشتن یاد و نام و اهداف امام حسین -علیه السلام- بهترین راه همان تحریک عواطف و احساسات است؛ زیرا انسان برای پیروی از مکتب حسینی علاوه بر شناخت و آگاهی از وقایع و مقاصد عاشورا، نیاز به انگیزههای روانی دارد؛ یعنی علاوه بر معرفت که چراغ راه است، نیاز به محرّک هم لازم است که آن همان انگیزههای عاطفی و روانی است. مجالس روضهخوانی، تعزیهخوانی، سینهزنی، استفاده از لباس سیاه، علم و علامت و سایر مظاهر عزاداری به ویژه اگر با رعایت موازین شرعی همراه باشد، به نحو زیبایی مخاطب را تحریک نموده و به دنبال اسوۀ کامل خواهد کشید؛ اما بررسیهای عالمانه و بحثهای محقّقانه و سخنرانیهای عادی به تنهایی چنین انگیزهای را نمیتواند بر شنونده ایجاد کرده و حرکتآفرین باشد. همچنین اگر مراسم بزرگداشت حماسهی عاشورا به غیر از سوگواری و گریه بود، باز هم نمیتوانست چنین نقشی را ایفا کند و مجالس شادی و غیره نمیتواند انسان مقاوم، با استقامت و شهادتطلب تربیت کند؛ چراکه خنده و شادی بیشتر جنبهی خودی و شخصی دارد ؛ اما گریه در اغلب موارد خود را فراموش کردن و با محبوب هماهنگ شدن است.
پی نوشت:
نویسنده: سمیه تقی زادگان، فرخنده بدر
ویراستار: تحریریه سایت تخصصی امام حسین علیه السلام
منبع: مجموعه مقالات عاشورایی، چاپ نشده، مؤسسهی فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا، دزفول، 1388
منبع: روضه نیوز
/س.ب215