حجت الاسلام موسوی مطلق: امیرالمومنین(ع) مظلوم تمام دوران ها/ دعای مستجاب پیامبر(ص) در حق مبلّغان غدیر
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانید:
قوم بنی اسرائیل و بهانه گیری های عجیب
بعضی از انبیاء علیهم السلام در یک سوره ی قرآن از آن ها یاد شده است، مثل حضرت یوسف علیه السلام که در سوره یوسف داستان ایشان بیان شده است اما برخی از انبیاء علیهم السلام در جای جای قرآن از آن ها یاد شده است. یکی از انبیای عظام که بیش از 120 مرتبه داستانش در قرآن بیان شده است، حضرت موسی علیه السلام و جریان ایشان با قوم بنی اسرائیل است که قومی بسیار بهانه گیر و عجیب بودند. در روایات داریم که داستان قوم بنی اسرائیل، الگویی برای امّت پیغمبر صلی الله علیه و آله است و حتی برخی از جریانات آنان در امت اسلامی هم پیدا می شود.
قوم بنی اسرائیل قوم عجیبی بودند، قبل از پیامبری حضرت موسی علیه السلام، آن ها گرفتار بی حاکمی بودند و حاکمی هم که حکمران بود، برای آن ها دردسر ایجاد می کرد. نزد پیامبر زمانشان آمدند و گفتند: شما با خدا صحبت کن تا ما به جنگ و جهاد با حاکم برویم. در حالی که باید تسلیم ولیّ و اراده ی خدا باشند و هر وقت ولیّ خدا صلاح بداند، دستور جنگ و جهاد می دهد. پیامبرشان در ابتدا مقاومت کرد و آن ها را دعوت به صبر نمود اما با اصرارهای آن ها مواجه شد وحی نازل شد و به آن ها فرمود: لشکر آماده می کنیم اما شما باید در مسیر تسلیم باشید.
پیامبر خواست برای آن ها فرماندهی تعیین کند و همه منتظر بودند که ببینند، چه کسی انتخاب می شود. هر کسی فکر می کرد که خودش انتخاب می شود. انتخاب ولیّ و حجّت خدا در اختیار خداوند است و انسان ها نمی توانند خودشان تعیین کنند، چون فرمان جهاد هم از جانب خداوند صادر شده است، پس فرمانده ی لشکر را هم خود خدا باید تعیین کند.
انتخاب یک چوپان به نام طالوت به عنوان فرمانده لشکر
از قضا چوپانی که یکی از دام هایش فرار کرده بود و به دنبال دامش آمده بود را دیدند که وارد لشکر شد و پیامبر خدا او را انتخاب کرد. همه اعتراض کردند که این معلوم نیست از کجا آمده است و او چوپان است و چرا او را انتخاب می کنی؟ اول این که ما حق داریم که فرمانده بشویم و دوم این که ما مال و ثروت داریم و ما باید انتخاب شویم. بعضی ها فکر می کنند که معیارهای خدا هم اعتبارات دنیایی است، یعنی شخص حتما باید ثروتمند یا خانواده ی مطرح و ... داشته باشد، در حالی که اعتبار و ملاک خداوند این نیست. بنی اسرائیل استدلال هایی می گفتند که شبیه استدلال هایی در سقیفه بود.
پیامبر فرمود: شما او را به دیده چوپان می بینید اما او علم و توان جسمی و قدرت بالایی دارد. شما علم و توان جسمی ندارید، خدا هم حکمت و عمل را به هر کسی بخواهد، می دهد و خداوند اراده کرده است که او فرمانده باشد، چون در جنگ، علم، تدبیر، حکمت و قدرت به کار خواهد آمد.
نام آن چوپان طالوت بود که نوه ی حضرت بنیامین، برادر حضرت یوسف علیه السلام بود. او فرمانده لشکر شد و برای جنگ آماده شدند. قوم بنی اسرائیل به بهانه گیری معروف بودند و به صورت ضرب المثل هم این قضیه آمده است. لشکر حرکت کرد تا به رودخانه ای رسیدند، خداوند وحی کرد که نباید از این آب بخورند، مگر به اندازه یک مشت آب. فرمان الهی است و باید سر تسلیم فرو آورند مثل روشن فکرانی که می گویند، فرقی ندارد که هنگام وضو آب کامل روی دست نریزد یا ... . شخصی نزد عالمی آمد و شبهه انداخت که چرا در صیغه با گفتن این جمله حتما محرمیّت حاصل می شود و وقتی طرفین راضی باشند، کافی است و نیاز نیست لفظ عربی خوانده شود و ... . آن عالم هم شروع به گفتن ناسزا کرد، آن شخص اعتراض کرد، اما عالم فرمود: «این ها فقط حرف است و چیزی نیست و اثری ندارد، مگر تو نمی گویی که نمی شود با یک کلمه و جمله محرم یا نامحرم شد؟» وقتی دین را نمی فهمید، ورود در مسائل دینی نکنید، باید اسلام شناس بود تا در دین وارد شد.
لشکر تا به رودخانه رسیدند، گفتند: چه فرقی می کند که به جای یک مشت، دو مشت آب بخوریم، مگر از آب کم می شود؟ عده ای به حرف فرمانده گوش نکردند و بیشتر از یک مشت خوردند اما دل درد اساسی گرفتند و نصف لشکر حال بدی پیدا کردند. ما چون از حساب و کتاب عالم بی خبر هستیم، فکر می کنیم که خداوند باید طبق معیارهای ما عمل کند، اما چنین نیست. ما فقط باید بندگی کنیم.
بخش اعظمی از لشکر از دل درد نتوانستند که ادامه دهند و بقیه لشکر به راه افتادند اما تعداد لشکریان طالوت بسیار زیاد بودند و ترس در دل لشکر طالوت افتاد. عده ای از افراد، ایمان به معاد و حجّت خدا داشتند و چون فرمان جهاد صادر شده بود، فهمیده بودند که باید بمانند و جهاد کنند.
دعای مستجاب پیامبر صلی الله علیه و آله در حق ترویج کنندگان غدیر
در آیات قرآن آمده است: چه بسا عده ی قلیلی بر عده ی کثیری غلبه می یابند. عده ای هستند که مرعوب قدرت دشمن می شوند و از دشمن می هراسند، اتفاقا شما باید سلاح هایی بهتر از آن ها بسازید. خداوند وعده داده است که هر کس خدا را یاری کند، خدا هم او را یاری می کند. جهاد یاری کردن خدای متعال است. از هیچ چیز نباید ترسید، هر جه خدا و رسول خدا وعده ی یاری داده اند، باید محکم ایستاد.
یکی از جاهایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اذن دعا کرده اند و وعده ی یاری داده اند، در بحث ترویج وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام و غدیر است: هر کس علی را یاری کند، علی را تبلیغ و حمایت کند، خدا او را یاری می کند. وقتی دست حضرت را بالا آورد و فرمود: "من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ"1 ؛
شبهه پراکنی در کشور
برای یاری امیرالمومنین علیه السلام چکار کردیم؟ فردا غدیر است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: یا علی جان تو مظلوم تمام دوران هستی.
در زمان ما هم اهل بیت علیهم السلام و حضرت مظلوم هستند. تا می خواهیم حضرات معصومین علیهم السلام و دین را یاری کنیم، صدای اعتراضشان بلند می شود که چرا پول را به حج می برید، چه قدر فقیر، معتاد، جوان مجرد و ... داریم؟ اما چرا به این اعتراض نمی کنند که دو برابر و نیم پولی که ایرانی ها به حج می برند، صرف واردات لوازم آرایشی در کشور می شود.
هر جا که مشکل پیش می آید، از خدا و اهل بیت علیهم السلام کم می گذاریم. همین جوانان و بانی های خیر زیر بال و پر خیلی از جوان ها و بی خانمان ها را گرفته اند و کمک کرده اند. یا برخی می گویند که در هیئات غذا و طعام ندهید، مردم گرسنه اند! اگر در هیئت غذا ندهند، دیگر مردم گرسنه نخواهند شد؟
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یک نفر را در روز غدیر اطعام کنی، ثوابی برابر اطعام هزاران نبی را دارد. تمام زندگی ما فدای امام حسین علیه السلام است. ما یاد گرفته ایم که در این مکتب باشیم و پول برای روضه بدهیم. در این مجالس است که انسان تربیت می شود.
به جای این ها بانکداری را درست و اسلامی کنند و جلوی حقوق های نجومی را بگیرند. تمام مراجع تقلید اعتراض کرده اند که پول هایی که برای دیرکرد وام می گیرند، حرام است. باید این ها را اصلاح کرد، به جای این که به دستگاه اهل بیت علیهم السلام اعتراض کنند. رحمت خدا از این بالاتر که وقتی روضه گوش می کنی و می گویی: "صلی الله علیک یا اباعبدالله" و اشک در چشمت جمع می شود، فرموده اند: خدا گناهان گذشته و آینده ات را می بخشد. این است معارف ما و اهل بیت علیهم السلام!
هر وقت خواستید که یک مشکل و معضل اجتماعی کم شود، از خدا، امام حسین و امام علی علیهما السلام کم نگذارید که مشکلات حل شود، چون محل حل مشکلات، درب خانه های اهل بیت علیهم السلام است.
بخشیدن حکمت، علم و پادشاهی به حضرت داوود علیه السلام/اثبات امامت امیرالمومنین(ع) از منظری دیگر
عده ای از لشکر طالوت ترسیدند و فرار کردند و یک عده ای باقی ماندند که در روایت آمده است، حدود 313 نفر باقی مانده بودند که عدد مقدسی است. حمله شروع شد، جالوت خیلی خون خوار و ظالم بود. جوانی از لشکر طالوت سنگی را در خورجینی گذاشت و به وسط پیشانی جالوت پرتاب کرد و جالوت با همان ضربه مرد. از آن جوان پرسیدند: تو چه کسی هستی؟ گفت: من داوود هستم. خداوند به احترام و جایزه ی این که در لشکر حق قرار گرفته ، در مقابل طاغوت ایستاده و ضربه ای هم به دشمن زده است، به او سه ویژگی بخشید: ملک، حکمت و علم را به حضرت داوود علیه السلام بخشید.
خدا که به حضرت داوود علیه السلام چنین ویژگی ای داد، جا ندارد که به کسی که درب دروازه خیبر را شکاند، جایگاه امامت دهد؟ چرا خداوند به داوود پادشاهی و علم را داد؟ همه در جنگ خندق ترسیده بودند و لشکریان دشمن شروع به رجزخوانی و آزار پیامبر صلی الله علیه و آله کردند، حضرت فرمود: کسی نیست او را ساکت کند؟ همه ترسیده بودند و فرار می کردند اما فقط حضرت علی علیه السلام توانست آن پهلوان عرب را از بین ببرد و با او مبارزه کند، آن هم بعد از سومین بار که پیامبر صلی الله علیه و آله اذن دادند. حضرت در آن لحظه فرمود: امروز تمام کفر در مقابل تمام حق ایستاده است.
حضرت علی علیه السلام چنان ضربه ای به آن پهلوان زد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ابلاغ فرمود: یک ضربه ی حضرت در خندق افضل از عبادت ثقلین است.
امام صادق علیه السلام فرموده اند: که ما هم جزو ثقلین هستیم. خداوند به خاطر یک ضربه داوود علیه السلام به او علم، پادشاهی و حکمت داده است، آن وقت به حضرت علی علیه السلام باید چه بدهد؟ حتی حق ولایت و خلافت را از حضرت گرفتند. امیرالمومنین علیه السلام، مظلوم تمام دوران ها است. روایت داریم که زمانی که امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف تشریف بیاورند، امیرالمومنین علیه السلام 45 هزار سال حکومت خواهند کرد.
پی نوشت:
1- خصائص نسائى، ص 101؛ المعجم الكبير طبرانى، ج 5، ص 195، 212 .