خواسته شهید مدافع حرم/ عکس فرزندم را نفرستید تا مبادا در راه شهادت دلم بلرزد
دو روز از شهادت مردی میگذرد که جان خود را فدای حضرت زینب کرد؛ او که برای کسب توفیق شهادت از همسرش تقاضا کرده بود برایش عکس و فیلم فرزند خردسالش را نفرستد تا مبادا در راه شهادت دلش بلرزد و پشیمان شود.
وارث: دو روز از شهادتش میگذرد و پیکر مطهرش هنوز به وطن بازنگشته است، مردم شهیدپرور شهرستان سبزوار و زائران امام رضا(ع) در بازگشت از مشهد مقدس به درب خانه شهید رفتند تا به خانواده بزرگوارش عرض تسلیتی داشته باشند.
میگویند تربیت یافته پایگاه بسیج شهید شجیعی است و دومین شهید مدافع حرم از این پایگاه بسیج است، پدر بزرگوارش را حدود شش سال پیش از دست داده و در کنار مادر و همسرش زندگی میکرد.
به سراغ همرزمان و دوستانش میروم تا از نزدیک او را بشناسم و ادای دینی داشته باشم در حق شهیدان گرانقدر، گرچه میدانم حتی ذرهای قابل قیاس با ایثار و فداکاری آنان نخواهد بود، چرا که به قول شهید مرتضی مطهری بیشترین خدمت را شهدا با نثار جان و خونشان انجام دادند.
مهندس مهدی موحدنیا(گودآسیایی)، ۱۸ فروردین ۱۳۶۶ در شهرستان سبزوار متولد و در زمانی که ۹ روز از تمام شدن سن ۳۰ سالگیاش میگذشت، در آستانه سالگرد شهادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت به درجه رفیع شهادت رسید، آرزویی که برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده بود و در سفر پیادهروی به سمت مشهدالرضا(ع) ۴ ماه قبل از خدا طلب کرده بود.
یکی از دوستانش بیان میکند: در سفر زیارتی به مشهد در منطقه تپه سلام وقتی من از خدا توفیق زیارت کربلا خواستم، از مهدی سوال کردم چه آرزویی دارید، گفت: «دوست دارم آخر کارم شهادت باشد»، من قبل از او به کربلا رسیدم اما او در سوریه در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(ع) به آرزویش رسید.
مهدی وقتی تحصیلات دانشگاهی خودش را در رشته مهندسی برق و الکترونیک سال ۱۳۹۰ در سبزوار به اتمام رساند، با اشتغال در سپاه ناحیه مقاومت بسیج جوین، راهی این منطقه سرسبز از دیار سربداران شد، ولی از کار اداری ناراضی بود و تلاش زیادی کرد تا بتواند به سپاه قدس منتقل شود.
حامد ترمئی از همکاران و دوستانش در پایگاه شهید شجیعی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با ابراز اینکه مهدی کار دفتری را دوست نداشت، گفت: با پیگیری زیاد بعد از حدود یکسال به سپاه قدس در تهران منتقل و در آنجا در لشکر فاطمیون مشغول کار شد.
وی با بیان اینکه روحیه دفتری با خصوصیات مهدی ناسازگار بود و خودش فکر میکرد وقتی در دفتر نشسته کار مفیدی انجام نمیدهد، ادامه داد: این شهید بزرگوار با تلاش زیاد مجوز حضور در سوریه را گرفت و برای آموزش نیروها راهی این کشور شد.
برایم حلالیت بگیرید
این دوست شهید با بیان اینکه سه سال از ازدواج شهید موحدنیا میگذرد و فرزندش ابوالفضل چهارماهه است، اضافه کرد: اخیرا بین مهدی و یکی از بستگان، کدورتی پیش آمده بود که وقتی سوریه رفت با من تماس گرفت و گفت برایم رضایت بگیر، فکر میکنم این کدورت، مانع شهادتم شده است.
وی با ابراز اینکه وقتی رضایت گرفتم آرام گرفت، تصریح کرد: همیشه دست و پای مادرش را غرق بوسه میکرد و میگفت سعادت من در کف پای مادرم است.
ترمئی افزود: این اواخر شهید از همسرش تقاضا کرده بود برایش عکس و فیلم فرزند خردسالش را نفرستد تا مبادا در راه شهادت دلش بلرزد و پشیمان شود.
این بسیجی پایگاه شهید شجیعی با اشاره به اینکه امسال در کربلا از من تقاضای دعا کرد، گفت: میدانستم تقاضایی که از من دارد، یعنی اینکه برایش دعا کنم شهید شود، بنابراین از خدا خواستم هر آرزویی در دل دارد، برآورده کند.
وی ادامه داد: این شهید بزرگوار که چهار سال قبل در پیادهروی اربعین حضور داشت و توفیق زیارت ائمه اطهار(ع) در عتبات نصیبش شده بود، امسال نیز خیلی دوست داشت برای زیارت به کربلا برود ولی به دلیل حضور در مأموریت نتوانست زیارت برود.
ترمئی با اشاره به اینکه قبل از شهادت سه بار عازم سوریه شده بود و در مرتبه چهارم هفته گذشته ترکش خورد، افزود: دو روایت درباره شهادت مهندس وجود دارد، در روایت اول نقل میکنند انفجاری رخ داده و آن شهید بزرگوار برای کمک به مصدومان رفته که توسط تک تیراندازان داعش مورد هدف قرار گرفته و در روایت دوم بیان میکنند تعدادی از همرزمان شهید در محاصره گیر افتاده بودند و شهید مهدی موحدنیا برای نجات محاصره شدگان رفته که در عصر ۲۷ آبان در منطقه بوکمال سوریه تک تیراندازان داعش او را مورد هدف قرار دادند و به شهادت رسید.
شادی دشمنان اسلام از شهادت شهید موحدنیا
وقتی سراغ دوستان دیگرش میروم از رشادتها و دلیریهای صالح میگویند، دلاور مردی که تکفیریها نتواستند با او مقابله کنند و از راه دور توسط تک تیراندازان شهیدش کردند.
صالح اسم مستعار شهید مهدی موحدنیا است که کانال آمدنیوز از شهادتش جشن گرفته بود و ابراز خوشحالی میکرد، دلاورمردی از خطه دیار سربداران که حتی از اسمش نیز دشمن در هراسان است.
احسان نصرآبادی یکی دیگر از دوستان ششمین شهید مدافع حرم دیار سربداران در بیان ویژگیهای اخلاقی آن شهید بزرگوار به خبرنگار ایکنا گفت: من از نوجوانی او را میشناسم؛ به دلیل خندهرویی و خوش اخلاقی همه او را دوست داشتند.
وی ادامه داد: قبل از اینکه در سپاه استخدام شود، شغل آزاد داشت و به صورت پاره وقت گاهی اوقات کارهای بسیج انجام میداد.
این دانشجوی رشته قرآن و حدیث اضافه کرد: دهه اول محرم سال جاری مهدی را در مراسم عزاداری دیدم و گفتم که رنگ و بوی شهادت میدهی، قبل از اعزامت برای ما هم کاری انجام بده، شهید خندید و رفت...
و شهید موحدنیا رفت و پس از چندی به خیل شهدای مدافع حرم پیوست.