فضیلتِ مردانگی
صداقت، شجاعت و پاکدامنی مانند سه ضلع مثلثِ متوازن و متساویالساق، به هم تکیه داده، بر قاعده استوارِ مرد، بالا رفتهاند، تا منشور محکم و استوارِ مردانگی را به ارتفاعِ همتِ او برکشند. این نظامِ فضایل مردانگی علی است و او خود بهترین نمونه تحققش در عالم واقع. فضیلتِ مردانگی
وارث:در حکمت ۴۷ نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِه: ارزش مرد به اندازه همت اوست و راستگويى او به ميزان جوانمردىاش و شجاعت او به قدر ننگى است كه احساس مىكند و پاكدامنى او به اندازه غيرت اوست».
آیا بین اجزای این سخن همبستگی ساختاری و ارتباط و نظام درونی وجود دارد و یا برخی فضیلتهای انسانی اما بدون ارتباط در کنار هم آورده شدهاند؟ آیا میتوان برای آن، ساختاری درونی و ساختمانی هندسی پیدا کرد؟ این ساختار چه فهم اضافهای در شناخت نظام فضایل ارائه شده در این سخن، ایجاد میکند؟ منظومه فضیلتهای آورده شده در این حکمت از چه محوری تشکیل شده و به سوی چه هدفی جهت گرفته است؟ اهمیت این سخن، امروز و برای ما از چه زاویهای است؟ و چه مسئولیتی را بردوشمان میگذارد؟ و چه باری را از دوشمان برمیدارد؟
فضیلتها با یکدیگر ارتباط و سنخیت دارند
نظام فضایل را نظام همه یا هیچ خواندهاند، یعنی نمیتوان برخی از فضیلتها را داشت و از بقیه بینیاز بود. فضایل در کلیت و جمعشان، فضیلت به شمار میروند و نه در تنهایی، مثلا شجاعت بدون علم و حکمت و آگاهی به چیزی در حد جسارت کور و آدمکشی منجر می شود و ... . از طرفی نوعی سنخیت بین گروههایی از فضایل وجود دارد تا جایی که با آمدن یکی، برخی دیگر نیز زمینه بروز و ظهور پیدا میکنند و با رفتن یکی گروهی دیگر نیز آماده سفر میشوند؛ بنابراین گاهی ما با دستهای از صفات اخلاقی مواجه میشویم که با هم مرتبطند، البته نه لزوما اینکه این نظام، فقط طولی و تولیدی باشد، بلکه ارتباط و همبستگی میتواند به اشکال گوناگون دیگری هم وجود داشته باشد. همزیستی و تغذیه یا ایجاد شرایط رشد متقابل و ایجاد تکیهگاه و یا حفاظ و ... از جمله این روابط پیچیده و متبادل است.
در حکمت فوق، امام علی(ع) به دستهای از این فضیلتها پرداخته است که در نگاهی کلی میتوان آنها را در اشاره و اتصاف به مردان مشاهده کرد، «قدر الرجل... و صدقه... و شجاعته... و عفته»؛ یعنی قدر و ارزش مرد و راستی و شجاعت و پاکدامنی او. این ویژگیها، ارزشهایی است دارای ویژگی مشترک قدرت و توان بالا در کسب و نگاهداری و حفظ آنها و در کاربستشان در مناسبات اجتماعی. شجاعت و حفظ پاکدامنی خود و صدق و راستی(که بیش از راستگویی، راست کرداری و راست و درست بودن در همه ابعاد است)، نیازمند توان روحی بالا، استقلال، شجاعت و ابراز وجود پر توان فرد میباشد؛ بنابراین شاید بتوان محور و موضوع اصلی این سخن را مردان و صفات و فضایل آنان دانست، یا به تعبیردیگر شاید بتوان عنوان کلیتر «مردانگی» را محور اصلی گزینش این منظومه منتخب ارزشها توسط امام علی(ع) دانست.
ویژگیهایی که باید هم زمان و توأمان نزد مردان حضور داشته باشد و از دست رفتن هر کدام، کمرنگ شدن و نابودی بقیه را به دنبال خواهد آورد. واوهای بین جملات نیز در نقش عاطف بین عطفهای منطقی و نشانه آن است که این گزاره در صورت صحت همه اجزاء آن برقرار میباشد، یا به دیگر سخن، برای اطلاق درست و کامل واژه مرد به کسی، باید همه این صفات را واجد شد، هم راستی و هم شجاعت و هم پاکدامنی را. برای هر یک از این صفات نیز سنجههایی را در اختیار گذارده است که با اندازه آن میتوان میزان نزدیکی و دوری خود نسبت به این ویژگیها را سنجید، مروت و نفرت از ننگ و غیرت.
علی(ع)، بهترین نمونه تحقق مردانگی در عالم واقع
این ویژگیهای صدق و شجاعت و عفت، مانند سه صفحه مثلثِ متوازن و متساویالساق، به هم تکیه داده، بر قاعده استوارِ مرد، بالا رفتهاند، تا منشور محکم و استوارِ مردانگی را به ارتفاعِ همتِ او برکشند! مروت و تنفر از ننگِ خفت و غیرت نیز چونان یالهای این هرم، قدر و اندازههای آن را دربر گرفتهاند و آن را به سوی نقطه واحدی در آسمان بر کشیده و وحدت و جهت دادهاند. این نظامِ فضایلِ مردانگیِ علی است و او خود بهترین نمونه تحققش در عالم واقع. ارتفاع این منشور مستحکم، ارتفاع ایستادگی است. به میزان بلندی این ارتفاع، دیگر یالها قد میکشند و رفعت میگیرند و برای استواری و توازن این بنا، هماندازگی و توازن و تعادل این یالها و صفحاتِ ارزشهای برساخته آنها لازم میآید.
قطعا دستهبندی و ارائه این صفات در قالب یک بسته همبسته از ارزشها و در قامت یک منظومه ساختارمندِ منتخب از فضائل که در خود سنجههای ارزیابی را نیز به همراه دارد، نشانه اهمیت این ساختمان ارزشی در نزد علی و یادگار باقی او برای مردمان در بقای جوامعشان و راز ماندگاری امتها و تمدنها در حال و آینده بشر است. فراموشی فضایل و ارزشهای مردانه به هر نامی جامعه را نامتعادل خواهد ساخت. نظام تربیتی ما باید به این مهم توجه جدی داشته باشد و برنامههایی را برای بسط و گسترش و ترویج این ارزشها در تربیت کودکان و در نظام آموزش و پرورش و نظام خانواده فراهم سازد. این مسئولیت بر دوش همه ماست. جامعه بدون این ارزشها چیزی کم خواهد داشت و چه بسا دچار فروپاشی اخلاقی شود. مردانگی در جامعهای که میخواهد در مقابل تندبادها روی پای خود بایستد و تاب بیاورد و ادامه حیات بدهد، ضرورتی انکارناپذیر است. اینها بارهایی است که از دوش ما برخواهد خاست، اگر این ویژگیها همراهمان باشند.