وارث: نیمه شب بود و فضایی معنوی بر آن جمع حاکم شده بود.نور سبزی که از محراب می درخشید، حال و هوای دیگری ایجاد کرده بود.هرکس به کاری مشغول بود.یکی سر بر سجده گذاشته بود.دیگری نماز می خواند.آن طرف تر مردی دعا می کرد و لرزش شانه هایش نشان از چشم اشکبارش داشت. در این بین مرد عربی که تازه و...