هیاتیهایی که برای «کمک مومنانه» دست رد به سینه هیچکس نمیزنند/ کار خیر کار گروهی است؛ از من نام نبرید
لبیک مردم ایران به ندای رهبری در خصوص رزمایش «کمک مؤمنانه» در ماه مبارک رمضان امسال جلوه دیگری از همدلی و همراهی مردم سرزمینمان را نشان داد که حتی در سختترین شرایط اقتصادی کشور از مشکلات هم نوع خود غافل نمی شوند و برای رفع مشکلات مردم هر آنچه را در توان داشته باشند انجام می دهند.
ایران اسلامی همواره به خود افتخار کرده که همیشه این انسان های دغدغه مند را در خود پرورانده است لذا لبیک به ندای رهبری فقط شکوه و جلال خود را در ماه مبارک رمضان نشان نداد بلکه در اعیاد و ایام مختلف دیگر از جمله عید قربان و عید غدیر نیز ادامه یافت.
نمونه یکی از لبیکگویان رزمایش کمکهای مؤمنانه یکی از مردان شریف این سرزمین است که از سال 60 تاکنون خاضعانه و در راه رضای پرورگار، در هر جایی که احساس کرده است باید باشد و کمک کند حضور یافته و از هر آنچه که توانایی انجامش را داشته است دریغ نکرده است.
او که از فعالان بازار و صنف کشباف است به همراه رفقای هیاتی از 40 سال پیش به این طرف در هر گوشهای از این سرزمین به هر دلیلی مردمانی در فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند حضور یافته و با کمک جمعی از خیرین تا آنجا که توانسته اند و برایشان مقدور بوده در رفع مشکلات آنها اقدام کرده است. هر جا زلزلهای رخ داده، سیلی آمده یا محرومیتی گزارش شده رفقای هیاتی را سر خط کرده و از بازاریان همصنف و غیر همصنف کمک جمع کرده و به سراغ مردم رفته است.
این روزها هم با رفقایش کم کردن سختیهای کرونا برای اقشار محروم را نشانه گرفته و برای آنهایی که معیشتشان از کرونا آسیب دیده کار میکند. او و رفقایشان در زمره آنها هستند که «بیتفاوتی» واژهای تعریفنشده در لغتنامه زندگیشان است.
خودش میگوید هر جا صدایی بلند شد و کسی کمک طلب کرد در حد وسعمان دریغ نکردیم. وقتی سیل و زلزله آمد رفتیم. وقتی آموزش و پرورش برای ساخت مدرسه کمک خواست به همراه هیاتیها دست به کار شدیم. وقتی جایی محرومیتی به ما اطلاع داده شد نتوانستیم بیتفاوت بمانیم. حالا هم که کرونا آمده و رهبری موضوع کمک مومنانه را مطرح کردهاند پای کار این موضوع آمدهایم.
آن قدر در فضای کار خیر غرق شده که وقتی به عنوان خبرنگار با وی تماس گرفتم تا در مورد اقداماتش طی این سالها صحبت کنم تصور کرد که من نیز فردی خیر هستم و برای محرومان کمک جمع میکنم. لذا بلافاصله و بدون هیچ پرسشی از من شماره حساب خواست تا مبلغی را واریز کند. وقتی به وی گفتم که خبرنگار هستم و قصد دارم در مورد اقداماتش گفت وگویی با هم داشته باشیم اولین چیزی که بر زبان آورد این بود که با کمک خبرگزاری حتما در مسیر کار خیر و کمک مومنامه پیش قدم شویم و از آنچه که برای کمک به نیازمندان در توان داریم دریغ نکنیم.
* کار خیر کار گروهی است؛ از من نام نبرید
وی می گوید که طی این 40 سال از اقدامات انجام شده هیچ عکس و گزارشی تهیه نکردیم و معمولا سازمان و نهادها مثل آموزش و پروش یا استانداری اقدام به تهیه عکس از برنامهها می کردند. اما برخی از دوستان این بار در روز عید غدیر عکس و گزارشاتی تهیه کردند.
وقتی عکسها را مشاهده کردم مشخص بود که تهیه همینها چندان برایشان موضوعیت نداشته و اهتمامی به مستند کردن فعالیتهایشان نداشتهاند.
هر چه اصرار کردم اجازه نداد نامی از او ذکر شود. معتقد است کارهای خیر خواهانه به صورت گروهی انجام می شود لذا شاید فردی بتواند مدعی شود همت او در رخ دادن اقدامی موثر بوده اما هیچگاه نمی تواند مدعی شود که آن کار توسط وی انجام شده است.
* ماجرای مردمی که نمیدانستند در ایران زندگی میکنند
خاطرات تلخ و شیرین بسیار از 40 سال کمک به مستمندان و نیازمندان دارد. از سال 60 می گوید وقتی برای اولین بار به بشاگرد واقع در استان هرمزگان سفر کرد و با شرایط زندگی فجیع مردم در آن مواجه شد. او از مردمی می گوید که نمی دانستند مکانی که بنام بشاگرد در آن زندگی می کنند،کجاست! نمی دانستند ایران کجاست! و اصلا نمی دانستند که در ایران زندگی می کنند.
وی می گوید بشاگرد در آن زمان فاقد آب لوله کشی بود بنابراین آب توسط کامیون های حمل آب به آن منطقه آورده می شد و برای نگهداری و مصرف در گودالی ریخته می شد و از آنجا که آن گودال در دل زمین بود آب گل آلودی ایجاد می شد و مردم آن منطقه نیز برای خوردن و آشامیدن، استحمام،شستن دست و صورت از همان آب آلوده و گلی استفاده می کردند.
وی می گوید: نمی دانم چرا افرادی که آب را به آنجا می آوردند تانکری تهیه نکرده بودند تا آب را داخل تانکر بریزند؟ لذا ما بلافاصله پس از مشاهده این وضعیت اسفناک تانکری تهیه کردیم و از آن پس آبی که به آن محل آورده میشد برای مصارف شخصی مردم در تانکر ریخته می شد.
* 40 سال یاری بیمنت به محرومان
وی که از سال 60 تاکنون در مناطق مختلف کشور از جمله هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، حضور جهادی داشته و هر جا که لازم بوده با کمک بچه هیاتیها کمک کردهاند، از بازاریان و از صنف شریف کشباف است که همیشه و همه جا با یاری اعضای این صنف اقدامات خیرخواهانه انجام داده است.
می گوید در اوایل انقلاب گاهی 300 تا 400 نفر جمع می شدند و کمک های آنها به رقم 30 تا 40 میلیون تومان می رسید که در آن زمان مبلغ بسیار قابل توجهی بود و آنگاه این پول ها را صرف یک کار خیر و خدا پسندانه و صرف مشکلات مناطق محروم می کردیم.
وی میگوید: خیرین بیشر اعضای هیأتهای مختلف هستند لذا هر وقت لازم باشد دور هم جمع می شوند و با حضور در مناطق محروم اقدامات خداپسندانه خود را انجام می دهند البته اگر لازم باشد برای تامین نقدینگی از طریق فضای مجازی از مردم کمک می گیریم و با ارائه یک شماره حساب پولی را برای یک کاری تهیه می کنیم.
او اوضاع کنونی بشاگرد را بسیار بهتر از 40 سال پیش توصیف می کند اما همواره یک سوال در ذهنش وجود دارد که چرا مردم این منطقه باید همواره نیازمند و محروم باشند و چرا دولت برای حل مشکلات آنها اقدامی اساسی انجام نمی دهد.
وی می گوید هر آنچه که در این منطقه تاکنون اتفاق افتاده توسط مردم بوده و کمیته امداد نیز فقط نقش شناسایی مشکلات و معرفی آنها به خیرین را بر عهده داشته است.
به عنوان مثال یکی از مشکلات دانشآموزان، در این منطقه عدم برخورداری از یک کلاس یا مدرسه بود. آموزش و پرورش برای حل این مساله کانکس هایی را تعبیه کرده بود تا دانش آموزان به عنوان کلاس درس در آن کانکس ها حضور یابند. در حالی که این کانکسها اصلاً مکان مناسبی برای تحصیل دانشآموزان در آن مناطق گرم و سوزان نبود و حرارت داخل آن کانکسها آنقدر بر اثر تابش آفتاب زیاد و غیرقابل تحمل میشد که کودکان زیر آفتاب نشستن در فضای باز را به کانکسهای گرم و تاریک و بدون جریان هوا ترجیح میدانند.
لذا از سال 63 که نهضت مدرسه سازی در کشور آغاز شد، هزاران مدرسه کوچک و بزرگ توسط خیرین در مناطق مختلف کشور ساخته شد و چند مدرسه نیز توسط خیرین در منطقه بشاگرد ساخته شد، اما از دو سال پیش و از زمانی که همه چیز گران شد و تورم افزایش یافت، کسی نتوانسته در این منطقه مدرسه ای بسازد و به عبارتی گرانی و تورم اثرات منفی حتی در ساخت مدرسه توسط خیرین داشته است.
* نمیتوانم نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت باشم
وی که مدام تأکید دارد همه باید در کار خیر شرکت کنند میگوید: وقتی مشکل و محرومیتی را از تلویزیون می بینی و یا از زبان کسی می شنوی خیلی برایتان قابل لمس نیست لذا ممکن است بی تفاوت از کنار آن عبور کنید و یا حتی کمک کردن به آن افراد را وظیفه دولت بدانید اما وقتی فرد از نزدیک مشکلات و محرومیت را می بیند و آن را با وضوح کامل لمس می کند دیگر نمی تواند به آن بی تفاوت باشد.
به عنوان مثال وقتی یک بانوی بی سرپرست با داشتن چند فرزند که همسرش به علت ارتکاب جرمی مثل فروش مواد مخدر در زندان است و در این شرایط حتی یک تکه نان برای خوردن ندارد یا دههزار تومان پول برای رفتن به دکتر ندارد، قطعا دیگر نمیتوانید بیتفاوت باشید و کمک خواهید کرد، ضمن این که با توجه به ارتباطاتی که بین طرفین به وجود میآید، این کمکها استمرار مییابد و حتی اگر فرد بخواهد که این مسیر را ادامه ندهد، با او تماس میگیرند و مطالبات خود را مطرح میکنند، لذا همواره این مسیر خیر ادامه مییابد و قطع نمیشود.
مشکلات مردم بسیار است، به خصوص در مناطق محروم، لذا نیازمندان توسط افراد قابل و یا کمیته امداد و آموزش و پرورش شناسایی و خیرین نیز با یاری خداوند بخشی از این بی شمار مشکلات را حل می کنند.
او معتقد است در مجموع تمام اقدامات خیرخواهانه توسط مردم انجام می شود و دولت ها هیچ کمکی نمی کنند ما هم همانطور که گفتم توسط خیرین هیئت های مختلف از 40 سال پیش اقداماتی را انجام داده ایم و اگر خدا توفیق دهد باز هم انجام می دهیم اما در برهه فعلی از زمان که کشور در شرایط خاصی قرار دارد و شیوع ویروس کرونا مشکلات معیشتی مردم را بیشتر کرده است به دنبال فرمایش مقام معظم رهبری در مسیر کمک مومنانه پیش قدم شدیم و خداوند توفیق داد تا اقداماتی را در این مسیر انجام دهیم و باز با یاری خداوند انجام خواهیم داد.
منبع: فارس
افزودن دیدگاه جدید