شهید زینالدین؛ از انصراف دانشگاه برای انقلاب تا تقدیم جان برای رضای خدا
به نقل از تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سردار شهید مهدی زینالدین در سال 1338 در خانوادهای مذهبی در تهران به دنیا آمد. از همان دوران کودکی با قرآن مأنوس شد. انس با قرآن و اهلبیت (ع) موجب شد از همان دوران نوجوانی و جوانی کینه عجیبی نسبت به رژیم طاغوتی پیدا کند. وی اوقات فراغت خود را به کار در مغازه کتابفروشی پدر که خود از مبارزین انقلابی بود میگذراند. زمانی که حزب رستاخیز شاه شروع به عضوگیری اجباری کرد، شهید زینالدین به عضویت این حزب درنیامد و با توجه به سوابقش او را از دبیرستان اخراج کردند.
بهناچار برای ادامه تحصیل، با تغییر رشته از ریاضی به طبیعی (تجربی)، موفق به اخذ دیپلم شد. وی در کنکور سال 1356 شرکت کرد و توانست رتبه چهارم را در بین پذیرفتهشدگان دانشگاه «شیراز» به دست آورد. اما این امر مصادف با تبعید پدرش به جرم حمایت از امام خمینی (ره) از خرمآباد به سقز شد و موجب انصراف وی از ادامه تحصیل و وارد شدن جدیتر در حوزه مبارزه با رژیم شاهنشاهی شد.
وی معتقد بود «مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم میخواهد سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمیگذارم این سنگر مبارزه خالی بماند.»
شجاعت در فرماندهی
با اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و شکلگیری انقلاب، شهید زینالدین به همراه خانواده خود در آبان ماه 57 به قم آمد. پس از مدتی به عضویت سپاه در آمد و مسئول واحد اطلاعات سپاه قم شد. سپس بهعنوان مسئول اطلاعات و عملیات دزفول به ایفای نقش پرداخت و بعدازآن مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد شد. او در اوج جوانی و باوجود تجربه کم در عرصه مدیریت و جنگ، با درخشش در عملیاتهای مختلف همچون؛ محرم، والفجر مقدماتی، والفجر 3، والفجر 4 و بهویژه خیبر، تبدیل به یکی از شاخصترین فرماندهان سالهای ابتدایی جنگ شد.
در عملیات خیبر هنگامیکه دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگافزارها و هواپیماها و پرتاب یکمیلیون و دویست هزار گلوله توپ و خمپاره جزایر مجنون ر ا آماج حملات خویش قرار داده بودند، او و یگان تحت امرش مردانه و تا آخریننفس جنگیدند.
عباس بلوکی «همرزم شهید» نقل میکند: شب عملیات والفجر 4 برای ما سخنرانی کرد و ما فکر میکردیم روز عملیات میخواهد به عقب برگردد، ولی دیدیم روز عملیات جلوتر از همه حرکت میکند. ما به ارتفاعات کلهقندی رسیدیم و دیدیم رگبار به سمت آقا مهدی میزنند. معاون گردان وی را به اسمش قسم داد که اگر برنگردی و عقب نروی، همینالان جبهه را ول میکنم، میروم. او را با یک نفربر به عقب برگرداندیم. دوباره خبر رسید که از یک محور دیگر به خط زده است.
شهید در عملیات رمضان به سرپرستی تیپ 17 علی بن ابیطالب (ع) قم و سرانجام به فرماندهی این لشکر منصوب شد.
ولایتپذیری
شهید زینالدین در بعد عملی همچون بعد نظری مطیع فرمان ولیفقیه و امام عصر خویش بودند. صادق آهنگران نقل میکند: با دقت پیامها و سخنرانیهای امام (ره) را گوش میداد. سعی میکرد سخنان امام را ملاک عمل خودش قرار دهد. میگفت «ما چشم و گوشمان به رهبر است که ببینیم از آن کانون و مرکز فرماندهی چه دستوری میرسد. یک جان که سهل است، ایکاش صد جان داشتیم و در راه امام فدا میکردیم.» وی ادامه میدهد در عملیات خیبر آقای رضایی، فرمانده کل سپاه، از پشت بیسیم به مهدی گفت که امام فرمودند جزایر مجنون حفظ شود. او باوجود سختیها و مشکلات بسیار، از این فرمان اطاعت کرد. با همه توانش ایستادگی کرد و دشمن را به عقب راند.
قدرت جاذبه، مدیریت و برنامهریزی
در این زمینه حاجی عبدالرزاق، پدر شهید، نقل میکند: در چندساله جنگ که بنده با شهید زینالدین برخورد داشتم، هیچگاه ندیدم نیرویی را طرد کند. جاذبه عجیبی داشت و در ساختن افراد، استعدادی خارقالعاده. اگر دید شخصی در مسئولیت خودش از لحاظ مدیریت ضعیف است، طردش نمیکرد، او را از آن مسئولیت برمیداشت، میآورد پیش خودش در فرماندهی. آنوقت هر جا میرفت، او راهم با خودش میبرد و به این شکل روحیه مسئولیتپذیری و حسن انجاموظیفه را عملاً به او میآموخت و بعد دوباره از او در جای دیگر استفاده میکرد.
در زمینه تربیت کادرهای پرتوان برای مسئولیتهای مختلف لشکر بهگونهای برنامهریزی کرده بود که در واحدهای مختلف، حداقل سه نفر در رأس امور و در جریان کارها باشند. میگفت «من خیالم از لشکر راحت است. اگر چند ماهم در لشکر نباشم مطمئنم که هیچ مسئلهای به وجود نخواهد آمد.»
بهگونهای زمینههای تربیت اخلاقی و مذهبی نیروهای خود را فراهم کرده بود که 70 درصد نیروهای پاسدار و بسیجی لشکر تحت فرماندهی وی، لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، نماز شب میخواندند.
شهادت
سرانجام این پاسدار رشید در 27 آبان ماه سال 1363 درحالیکه 25 سال بیشتر نداشت، هنگامیکه همراه برادرش مجید برای شرکت در جلسهای در پیرانشهر در حال تردد در جاده بانه-پیرانشهر بودند، به کمین ضدانقلاب خورده و به شهادت میرسند.
پیام مقام معظم رهبری (رئیسجمهور وقت) به مناسبت شهادت شهید زینالدین:
شهادت سردار شجاع اسلام مهدی زینالدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان لشکر 17 قم و به همه فرماندهان سپاه تبریک و تسلیت میگویم. بیشک این خونهای پاک، همگان را در پیگیری هدفهای بزرگ اسلامی، مصممتر و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر میسازد. سردار شهید این لشکر، شهید مهدی زینالدین که بهحق میتوان گفت از ستارگان درخشان بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته میشود و کسی میتواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان (عج)، خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادتطلبی میخواهد. هیچکس نمیتواند پاسداری از اسلام کند، درحالیکه ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین (ع) نداشته باشد. و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرارگرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عج) فراهم گردد، بهواسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین (ع) است.
منبع: تسنیم
افزودن دیدگاه جدید