عید قربان؛ نماد مبارزه با تعلقات نفسانی است/ آیا ذبح حیوانات غیراخلاقی است؟
عید قربان یا همان عید اضحی از مهمترین اعیاد اسلامی است که حاجیان بیتالله الحرام در پایان سلسله مناسک حج در این روز قربانی میکنند. ذبح گوسفندی که نمادی از قربانی کردن هوای نفس و تبعیت محض از دستورات خداوند است.
در گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین جواد ابوالقاسمی، استاد حوزه و دانشگاه به بررسی شبهات و پاسخ به سوالاتی درباره عید قربان و حکمت قربانی کردن پرداخته است.
فلسفه قربانی چیست و چه اثر تکوینی دارد؟
مسئله قربانی به زمان حضرت آدم(ع) بر میگردد زیرا خداوند به دو فرزند آدم دستور قربانی کردن داد تا آنها حاضر شوند از دسترنج خود بگذرند آن هم برای رضایت خداوند ولی قربانی هابیل چون خالصانه و برای خدا بود پذیرفته شد بنابراین قربانی، نماد از خودگذشتن برای خداوند متعال است و چون این عمل نشانگر اخلاص بود خداوند اثری تکوینی برای آن ایجاد کرد؛ خداوند عملی را که در راه خدا صورت میگیرد موجب ازدیاد نور در عالم قرار داده است. قربانیهایی که به نام خدا و برای اطعام فقرا باشد موجب تقویت جبهه نور در عالم است.
علاوه بر اینها، قربانی کردن نماد مبارزه با تعلقات نفسانی است، شخص کسب تقوا میکند، گناهانش بخشیده میشود، ایثار و از خودگذشتگی را یاد میگیرد و قربانی کردن آخرین مرحله مبارزه با شیطان و نماد پیروزی بر اوست و آثار تکوینی دیگری که مسئله قربانی دارد.
آیا قربانی کردن مختص اسلام است یا در ادیان دیگر هم سابقه دارد؟
ما در ادیان ابراهیمی هم قربانی داریم و اساسا حضرت ابراهیم(ع) قرار بود فرزند خودش را قربانی کند و وقتی از آزمایش الهی سربلند بیرون آمد خدا گوسفندی را فرستاد و آن گوسفند قربانی شد بنابراین قربانی از آداب الهی در همه ادیان است لذا یهودیان هم قربانی کردن گاو را جزء مراسم مهم خود میشمردند، به خصوص اینکه بنی اسرائیل نزد فرعونیان پرستش گاو را دیده بودند و وقتی سامری گوسالهای از طلا درست کرد به راحتی توانست آنها را فریب دهد به همین دلیل تاکید شده که یهودیان گوساله قربانی کنند؛ در واقع قربانی کردن گوساله نوعی توبیخ برای یهودیان است.
برخی شبهه کرده و کار حضرت ابراهیم(ع) در اقدام به قربانی کردن اسماعیل(ع) آن هم به بهانه یک خواب را غیراخلاقی میدانند، چه پاسخی برای اینها داریم؟
ذبح انسان و قربانی کردن آن قطعا برای یک انسان دیگر بدون مجوز از طرف خداوند جایز نیست و حتی در اسلام مسئله قصاص با اذن خدا جایز شده است. البته خدا در برخی موارد دستور به گرفتن جان انسانها داده است که یکی از آنها قصاص است، دیگری ارتکاب به برخی گناهان است که مجازات آن گرفتن جان افراد است. همچنین در ماجرای حضرت خضر میبینیم خداوند براساس مصلحتی دستور به کشتن یک نوجوان داد و همانطور که ملک الموت و سایر ملائکه مامور قبض روح هستند اگر کسی واقعا با خدا مرتبط باشد او هم ممکن است ولو از روی آزمایش و امتحان مامور قبض روح فرد دیگری شود که در مورد حضرت اسماعیل شاهد این مسئله هستیم.
شبهاتی در سالهای اخیر پیرامون قربانی ایجاد شده از جمله اینکه گوسفند هم مخلوق خداست و انسان نباید برای لذت بیشتر خود یا به بهانه عید قربان حیوانات را بکشد. نظر شما چیست؟
اولین کار این است که ببینیم مخاطب ما چه کسی است. یکبار مخاطب، شخصی است که رژیم گیاهخواری دارد و معتقد است خوردن گوشت برای او مضر است، یا مدعی است که طبیعت انسان برای گوشتخواری ساخته نشده است. طبیعتا در مواجهه با چنین فردی ما از فواید علمی سخن میگوییم و اینکه واضح است زیادهروی در خوردن گوشت ضرر دارد کما اینکه مصرف کم یا مصرف نکردن گوشت هم برای بدن مضر است.
گروه دیگر کسانی هستند که رژیم گیاهخواری دارند ولی معتقدند که شایسته نیست ما جان حیوانات را بگیریم؛ اینها طرفدار حقوق حیوانات هستند. برای این گروه چند جواب مطرح است؛ اول اینکه به صورت کلی اگر نباید روح جاندار گرفته شود گیاهان هم مانند حیوانات جاندار هستند گرچه مدل روح آنها و حیاتشان با هم فرق دارد. گیاهان موجود مرده نیستند از این رو آیا همین افراد از اینکه گیاهان را میخورند در اکراه نیستند، چون آنها هم روح دارند.
همچنین تاکید این نکته لازم است که اسلام بهترین دین در دفاع از حقوق حیوانات است و خداوند به انسانها اجازه مصرف معقول برخی از حیوانات مانند گوسفند و گاو و .. را داده است و چنین اشخاصی چون مدعی هستند که با دین معارضهای ندارند، قاعدتا آن را میپذیرند. ضمن اینکه در لسان دین، تاکید شده ذبح و مصرف بیش از احتیاج نباید باشد و حتی شکار حیوان به خاطر تفریح در اسلام حرام است در صورتی که در بسیاری از تفکرات رایج در جهانی که مدعی دفاع از حقوق حیوانات است شکار تفریحی را حرام نمیدانند.
شاید بتوان منتقدین را به گروههایی تقسیمبندی کرد که برخی بحث درون دینی دارند ولی برخی با غیراخلاقی دانستن قربانی بر دین میتازند؟ در برابر این مدل رفتاری چه باید کرد؟
اینها کسانی هستند که ادعا دارند ما حق گرفتن جان حیوانات را نداریم؛ اینها قربانی را مستمسکی برای خرده و اشکال گرفتن بر دین میدانند در حالی که گروههای قبلی با دین معارضه نداشتند. سؤال ما از این گروه آن است که مبنای شما چیست؟ و وقتی شما دین ندارید آیا مبنایی دارید که بر اساس آن مدافع حقوق حیوانات باشید؟ اگر هست بگویید.
بنابراین کسانی که ادعا دارند ما طرفدار اخلاق هستیم و کشتار حیوانات را غیراخلاقی میدانیم، چون اخلاقشان زیربنایی ندارد به مجرد اینکه گرفتار کوچکترین مشکلی بشوند اخلاق را زیر پا میگذارند، نمونه بارز آن را در غرب میبینیم. گاوبازی در اسپانیا تفریح است، در برخی کشورهای اروپایی کشتن نهنگها رواج دارد یا پرورش غازهایی که عامل ایجاد کبد چرب هستند یا شکار ماهی زنده با نیزه در دریا که جزء رشتههای مسابقات غواصی است.
اینها چون مبنا ندارند وقتی به تفریح و مسابقه برسند اخلاق را زیر پا میگذارند ولی اسلام بهترین طرفدار حقوق نه فقط حیوانات بلکه کل جانداران و حتی حیوانات حرام گوشت است. امام علی(ع) فرمودند من حتی یک دانه را به زور از دهان مورچه نمیگیرم؛ اسلام میگوید شکستن شاخه یک درخت بی جهت، مانند شکستن بال ملائکه است. اسلامی اینقدر بر حفظ حقوق حیوانات تاکید دارد که میگوید شما حق ندارید با غذا، حیوان را فریب دهید یعنی او را به بهانه غذا به سمت خود بکشید ولی به او غذا ندهید.
همین اسلام برای انسان به مقدار نیاز استفاده از گوشت حیوان حلالگوشت را جایز شمرده است. بنابراین برخی مدعی نشوند که ما چون طرفدار حقوق حیوانات هستیم باید ضد دین شویم. خداوند از همه مخلوقاتش حق و حقوقها را بهتر میشناسد و برای همه حتی ملائکه حقوقی قرار داده است از جمله اینکه فرموده نگهداری سگ موجب آزار ملائکه میشود و در خانهای که سگ هست ملائکه وارد نمیشوند و البته متاسفانه نگهداری سگ در جامعه رو به رواج است.
گروه دیگر کسانی هستند که اسراف در عید قربان را مطرح میکنند، اگر مرادشان اسراف در مکه هست که بسیاری از مراجع فتوا دادهاند اگر قربانی باعث اسراف میشود میتوانند آن را در ایران و در شهرهای خودشان بکشند و گوشتش را بین فقرا تقسیم کنند. مضافا بر اینکه گوشتهای قربانی اکنون در فریزر نگهداری شده و به کشورهای فقیر ارسال میشود. بنابراین مناسک قربانی در حج در دفاع از حقوق فقرا وضع شده است و کسی که میگوید در عید قربان، قربانی نکنید دنبال فقیر نگهداشتن فقراست، لذا در آیه ۲۸ حج فرمود: لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ. یکی از قصدهای اساسی همین اطعام مساکین و فقرا بوده و یکی از بخشهای اصلی قربانی این است که حداقل باید یک سوم گوشت قربانی به فقرا اطعام شود.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید