شعر ایینی/ یک روز سرد، جمعه دیگر بدون تو...

کد خبر: 17123
این لحظه‌ها قیامت عظمای چیستند؟
چون آیه‌های واقعه هستند و نیستند
 
این لحظه‌ها که بی‌تو سراسیمه می‌دوند
ای کاش این دقایق آخر بایستند
 
یا لااقل برای کسی بازگو کنند
چشمان بی‌قرار‌ِ که را می‌گریستند
 
این چرخ چرخهای مداوم برای کیست؟
تب‌‌‌‌دار می‌وزند، مگر شعله زیستند؟
 
تب‌دار می‌وزند، سرآسیمه می‌دوند
در جست‌وجوی روشن چشمان کیستند؟
 
یک روز سرد: جمعة ی دیگر بدون تو
ای کاش این دقایق بی‌تو بایستند

 مریم سقلاطونی
/د115