کلیدواژه: شعر انتظار

شعر/ عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا

عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا بی تو در دام بلایم کمکم کن آقا بس که با عُجب و ریا بوده همه اعمالم شاهدی رو به فنایم کمکم کن اقا فرصتی باز بده چون که پشیمان هستم بگذر از جرم و خطایم کمکم کن آقا آمدم رو زده ام تا که ببینی امشب  درِ این خانه گدایم کمکم کن آقا خوب پیداست غم و درد فراوا...

شعر/ جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو

شاعران آیینی کشورمان با سروده‌های خود انتظار امام غایب را به تصویر می‌کشند.

شعر/ تو اگر آمده بودی همه انسان بودیم

شاعران آیینی کشورمان با سروده‌های خود انتظار امام غایب را به تصویر می‌کشند.

شعری بسیار زیبا در وصف امام زمان(عج)از فاضل نظری

وارث : شعری زیبا در وصف امام زمان ارواحنا فداه از فاضل نظری ای رفته کم کم از دل و جان ناگهان بیامثل خدا به یاد ستمدیدگان بیاقصد من از حیات، تماشای چشم توستای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیاچشم حسود کور، سخن با کسی مگواز من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیاایمان خلق و صبر مرا امتحان مکنبی‌ آنکه دلبری...

بی تو به سر نمی شود ...

وارث:بی تو به سر نمی شودبی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شودداغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست توگوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کندعقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود خمر من و خمار من باغ من و بهار منخواب من و...

شعر / یاد قرآن… یاد تو… این ها به دردم میخورند

وارث:سیصد و اندی نشد یوسف خریداری کنند پس کجایند اهل ندبه… گریه و زاری کنند؟!هیچ کس در شهر ما آخر هوادارت نشد کو هوادارانت ای آقا هواداری کنند؟!وای از جمعیتی که روز و شب با معصیت از امام عصر خود اعلام بیزاری کننددر غریبی خودت مولا بمان… فعلا نیا نیستند این ها کسانی که تو را یار...

شعر آئینی/ یک عمر نرگس بو کنم شب بو بچینم

وارث:  از چشم هایت می روم آهو بچینم   یا نه چراغستانی از جادو بچینم   باید پی تکرار تو تا بی نهایت   آیینه ها را با تو رو در رو بچینم   فانوس های روشن دلتنگی ام را   تا کی در این دالان تو در تو بچینم   یا کوزه های تشنه کامم را شبانه   پر می کن...

این جمعه هم گذشت ...

وارث:ساعات عمر من همگی غرق غم گذشتدست مرا بگیر که آب از سرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیابی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمردنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده اماز راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغز...

شعر انتظار/ شـكـوه ي غـربـت نـبـرم ايـن زمـان

وارث:بـاز هـواي سـحــرم آرزوســــتخـلـوت و مـژگـان تـرم آرزوسـتشـكـوه ي غـربـت نـبـرم ايـن زمـاندسـت تـــو و روي تـو ام آرزوســتخـسـتـه ام از ديـدن ايـن شـوره زارچـشـم شـقـايـق نـگـرم آرزوســـتواقـعـه ي ديـــدن روي تـــــو راثـانـيـه اي بـيـشـتـرم آرزوسـتجـلـوه ي ايـن مـاه نـكـو را بـبـيـنرنـگ و ر...

شعر انتظار/ من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی"

وارث:مهمان نگاهم شو، دریک شب رویایی بگشای به روی من، یک پنجره زیبایی فانوس نگاهم را آویخته ام بر در من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" بی تاب تر از موجم، بی خواب تر از دریا من مانده ام و یادت با یک شب یلدایی تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی ...

شعر ایینی/ یک روز سرد، جمعه دیگر بدون تو...

وارث:این لحظه‌ها قیامت عظمای چیستند؟چون آیه‌های واقعه هستند و نیستند این لحظه‌ها که بی‌تو سراسیمه می‌دوندای کاش این دقایق آخر بایستند یا لااقل برای کسی بازگو کنندچشمان بی‌قرار‌ِ که را می‌گریستند این چرخ چرخهای مداوم برای کیست؟تب‌‌‌‌دار می‌وزند، مگر شعله زیستند؟ تب‌دار می‌وزند، ...

شعرآیینی/چقدر بر تن کعبه سفید می آید...

وارث:به شیوه ی غزل اما سپید می آیدصدای جوشش شعری جدید می آید چه آتشی غم تو باز زیرسر داردکه باغ شعرٍ تر از آن پدید می آید دوباره سبز شده خاک سرزمین دلممگر زخطّه ی چشمت شهید می آید؟ نفس نفس به امید تو عمر می گذردامید می رود آری ، امید می آید برای درد دل تو مفید نیست کسیوگرنه نام...

شعر/بوی ظهور می‌رسد از کوچه‌های ما

وارث:بوی ظهور می رسد از کوچه های مانزدیک تر شده به اجابت دعای مادیگر دو بال آرزویمان شکسته استاز انتظار پر شده حال و هوای مااین هفته هم سه شنبه شب جمکران گذشتپاسخ نداشت این همه ، آقا بیای ماما از ندیدنت بخدا شکوه می کنیمای امتداد هرشب یا ربنا مادیگر به اخر خط دوری رسیده ایمای انتها غیبت تو ابتدای ...

شعر انتظار/ وقتی که می آیی ، بهارت را بیاور...

وارث:وقتی که می آیی، بهارت را بیاورگل خنده پروردگارت را بیاور در ایستگاه تشنگی در انتظاریمبر ما  بباران، آبشارت را بیاور آلودگی ها  در وضوهامان اثر کرداز آب زمزم، چشمه سارت را بیاور (اینجاهوا بس ناجوانمردانه سرد است)گرمای جان بخش، شرارت را بیاور آدینه ها خشکید در ساعا...

شعر انتظار/ خدا را خوش نمی آید...

وارث:نگاهت را مگیر آقا خدا را خوش نمی آیدگدایت را مکن رسوا خدا را خوش نمی آیدمن مجنون و دیوانه گدای هر شبت هستمبیا رّدم مکن لیلا خدا را خوش نمی آید شبیه ماهی ام هر دم میان حوض عشق تومکن دورم از این دریا خدا را خوش نمی آید تمام دوستانم را خریدی و حرم بردیخجالت می کشم تنها خدا را خوش نمی آ...

شعري از سعيد بيابانكي؛گر بیایی خانه ای می سازم از باران و شعر...

وارث:مبتلا کرده است دل ها را به درد دوری اشنرگس پنهان من با مستی اش مستوری اشآه می دانم که ماه من سرک خواهد کشیدکلبه ی درویشی ام را با همه کم نوری اشآسمانی سر به سر فیروزه دارد در دلشگوش ها مست تغزل های نیشابوری اشیک دم ای سرسبزی یک دست در صورت بدمتا بهاران دم بگیرد با گل شیپوری اشماه می گردد به د...

همین دم دمای غروب غمین...

همین دم دمای غروب غمین...دلم میکند گوشه ای را کمین

جمعه های انتظار/ ورود امام زمان(عج) اکیدا ممنوع!!

مدت‌ها پیش از این، یکی از صالحان روزگار شرف حضور در محضر آن حضرت را دریافت، در آن مجلس، گویا آخرین ذخیره الهی خطاب به آن مرد صالح فرموده بودند: «فرج من نزدیک شده است؛ دعا کنید که بدائی در این زمینه حاصل نشود»!