حجت الاسلام سلامت: چه کسانی می توانند به تشیع و امام زمانشان کمک بکنند؟

کد خبر: 20566
مراسم جشن میلاد امام هادی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سلامت و مداحی حاج روح الله بهمنی در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.

وارث: مراسم جشن میلاد امام هادی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سلامت و مداحی حاج روح الله بهمنی در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام سلامت را می خوانید: 

باید به این سوال فکر کنیم، که وقتی مسیر  تاریخ شیعه رو می بینید باید چیزی از تشیع باقی می ماند؟ مشخصا بعد از کربلا تا برسیم به امام هادی علیه السلام. چه اتفاقی افتاد شیعه ماند؟ اساسا امام هادی علیه السلام باید چکار بکند؟ بعد از عاشورا فرمود: بیست  مرد در مدینه نبود که  ما اهل بیت علیهم السلام را دوست داشته باشد. سی و چهار سال امام سجاد علیه السلام امامت را دست می گیرند، با این جامعه فلاکت زده چکار بکنند؟ در واقعه حره این همان مدینه ای  است که امام هادی علیه السلام  در همین مدینه کار می کنند و مجبور می شود مدینه را ترک کند و به سامرا برود. حکومت دیگر راضی نمی شود که امام هادی را در مدینه نگه دارد، در مدینه سر قضیه واقعۀ حره که سه روز جان، مال و ناموس شیعه بر سپاهیان یزید ملعون حلال می شود، ده ها، صدها حرامزاده در مدینه متولد می شوند، گنداب مدینه به جایی می رسد که وقتی یک رقاصه می خواهد از مدینه به سمت شام برود عزاداری و گریه می کند که تو می خواهی شهر ما را ول بکنی. چه اتفاقی در مدینه افتاده است؟ چه اتفاقی افتاد که حضرت عبدالعظیم الحسنی سر از ری در آوردند؟ باید بسیار دربارۀ دوران امامت امام هادی علیه السلام فکر بکنیم، وقتی ما بفهمیم که امام هادی علیه السلام چه تلاش هایی انجام دادند برای شیعه تا زنده هستیم خودمان را مدیون امام هادی علیه السلام می دانیم، و بعد دیگر تعجب نمی کنیم که چرا امام هادی علیه السلام را مسخره می کنند. امام سجاد علیه السلام با دعا، امام باقر و امام صادق علیها السلام با حرکت علمی شان، تا می رسیم به امام کاظم علیه السلام از اینجا به بعد لحظه به لحظه شرایط سخت تر می شود، می خواهم به این نتیجه برسید که از این دین هیچ چیزی نباید باقی می ماند، کار به جایی رسید که امام باقر علیه السلام یه دوره مخفی با تقیه و یک دوره آزادی، امام صادق علیه السلام آزادی و یک دوره بعد با تقیه، حرکت های علمی ای انجام دادند، می رسیم به امام کاظم علیه السلام که 14 سال امام شیعه از این زندان به آن زندان می رفت. امام کاظم علیه السلام را به شهادت رساندند گفتند عجب غلطی کردیم دیگر این کار را نکنیم، بیایید سیاست بازی بکنیم، ما باید شیعه را نابود بکنیم، امام رضا علیه السلام را می آوریم بغل دست خودمان. امام جواد علیه السلام در کودکی به امامت رسیدند خیلی ها امامت ایشان را نپذیرفتند، سر امامت امام هادی علیه السلام که هفت، هشت سال بیشتر ندارند چه اتفاقی می افتد که دیگر بین شیعیان دعوایی به وجود نمی آید و همه می پذیرند، این مقدمات چگونه اتفاق افتادند؟ امام هادی علیه السلام را انقدر کنترل کردند او را از مدینه به سمت یک پادگان آوردند و گفتند حالا اگر می توانی برای دین کاری انجام بده. همین جاست که شیخ کلینی از ری سر در می آورد، در همدان و نیشابور و اقصا نقاط عالم در زمان امام هادی علیه السلام راوی درست می شود.

سختی ها را کنار بگذارید، اینها از زمان امام کاظم علیه السلام جرأت کردند که امام شیعه را به زندان ببرند. در سامرا امام هادی علیه السلام و امام عسگری علیه السلام را هفته ای دوبار به هواخوری می آورند، امام دستور می دهد که کسی حق ندارد به من سلام بدهد. شیعیان نباید خودشان را لو بدهند. تقیه یعنی همین که نه عملت، نه حرفت، نه سیره ات نباید بگوید که تو شیعه هستی.

دو سال به شهادت امام جواد علیه السلام مانده بود که امام را به بغداد می برند، می فهمند که یک پسره شش ساله دارد در مدینه، حاکم وقت به شدت متعصب و اهل سنت به نام جنیدی، به او می گویند که تو باید به مدینه بروی و این بچه شش ساله را تحت تربیت خودت بگیری، کسی جرأت نه گفتن ندارد. امام شش ساله را به دست او می دهند، بعد می گویند که ما شنیده ایم اینها قرار است یک جایی کارشان به نتیجه برسد، همه هم پسر دارند، ما این امام را به بغداد می بریم و از مدینه دور می کنیم و کودکی که در مدینه مانده است را کاری می کنیم که مثل ما تربیت بشود. جنیدی را بالای سر امام هادی علیه السلام می گذارند، امام مجبور است که خودش را بسپرد به دست تربیت او. جاسوس می فرستند ببینند که جنیدی چه کار می کند. از جنیدی پرسیدند که با این بچه چه کار کردی؟ روایت داریم که جنیدی می گوید که او بچه نیست از او یک آیه ای را می پرسم که بگوید کل سوره را برایم می خواند و تمام زیر و بم را برایم باز میکند. در روایت داریم که الجنیدی می شود یکی از شیعیان خاص امام هادی علیه السلام.

شرایط تقیه و اسارت و زندانی شدن امام به جای خودش، نکته بعدی اینکه می دانید شیعیان چقدر در زمان امام هادی علیه السلام فقر داشتند؟ باید روشن بشود که امام هادی علیه السلام در این وضعیت چه کار کردند؟ فقط بیست سال امام هادی علیه السلام در سامرا بودند، سامرا جایی است که اسرا را وارد می کنند که اینها تازه مسلمان شده اند، نه مدینه می شناسند نه مکه میشناسند نه قرآن و امام دیده اند. امام به میان اینها می آید. سخت ترین شرایط را برای امام هادی علیه السلام به وجود آوردند که با این اوصاف هیچ چیزی نباید از دین باقی می ماند، فقط بدانید که امام هادی علیه السلام و یارانشان چه کار بزرگی انجام دادند. این نکته ای است که کمتر به آن اشاره شده است. ما اگر از یاران امام هادی علیه السلام بودیم چه کار انجام میدادیم.

اگر از امام هادی علیه السلام بپرسیم که شما در این دوران چه کاری انجام دادید؟ امام پاسخ می دهند که از من نپرسید، از یارانم بپرسید. این باری بود که من و یارانم به دوش کشیدیم. دیدیم شرایط سخت است، تشکیلات پنهانی را که از ما نگرفته بودند، امام هادی علیه السلام و یارانشان به موقع عمل کردند.

چه کسانی می توانند به تشیع و امام زمانشان کمک بکنند؟ نگاهی به یاران امام هادی علیه السلام بکنید، نگویید که شرایط اقتصادی خراب است، یاران امام هادی علیه السلام را نگاه بکنید. الان که دوران تقیه گذشته است. شرایط سختی برای کار کردن نداریم. شرایط را مقایسه بکنید، کسی اجازه ندارد بگوید نمی شود کار فرهنگی انجام داد. اگر کسی این را بگوید از تنبلی خودش است، یاران امام هادی علیه السلام حجت را بر ما تمام کردند. ما شیعه بودنمان را مدیون کاری هستیم که یاران امام هادی علیه السلام انجام دادند.

در ادامه این مراسم؛ حاج روح الله بهمنی به مداحی و مولودی خوانی پرداختند.

شعر خوانده شده توسط حاج روح الله بهمنی:

آستان خدا جمال شما

هفت پرواز زیر بال شما

با شما می شود به قرب رسید

ای وصال خدا وصال شما

گاه با آدم و گهی با نوح

بی زمان است سن و سال شما

مثل جبرئیل می شود بالم

با همین غوره های های کال شما

روزگاری است در پی دلم آید

گرچه نا قابل است مال شما

بال ما را به آسمان ببرید

تا خداوند لا مکان ببرید

هر کسی تو را سلام کند

به مقام تو احترام کند

کاش در صحن سامرات خدا

تا قیامت مرا غلام کند

پر و بال کبوترانه ی من

در حریم تو میل دام کند

هر که بی توست واجب است به خود

خواب احرام را حرام کند

بر دلم واجب است بعد طواف

عرض دین محضر امام کند

نیمه ی ماه حج که شد باید

شیعه در محضر شما آید

ای مسیحای سامرا هادی

آفتاب مسیر ما هادی

علی ابن محمد ابن علی

نوه ی اول رضا هادی

نیست جز دامن کرامت تو

پردهٔ خانهٔ خدا هادی

ذکر هر چهارشنبه ام این است

یا رضا یا جواد یا هادی

به ملک هم نمی دهم هرگز

گریهٔ زائر تو را هادی

یک شبی را کنار ما ماندی

سر سجاده جامعه خواندی 

تو دعا را معرفی کردی

مرتضی را معرفی کردی

با فراز زیارت سبزت

راه ما را معرفی کردی

مرتضی و حسین و فاطمه و

مجتبی را معرفی کردی

نه فقط اهل بیت را بلکه

تو خدا را معرفی کردی

سامرایت غریب بود اما

کربلا را معرفی کردی

کلیک کنید


/م.ق106