هیچ روایتی بدون عرضه به قرآن حجیت ندارد
وی افزود: این معنا میشود «االلَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا» که اختصاص به قرآن ندارد، بلکه همه کتابها این طور است و نظام تکوین را هم در بر میگیرد.
محکم و متشابه به منزله طبیب و بیمار
این مفسر قرآن تاکید کرد: در قرآن آیات محکم و متشابه با هم آمده است تا اختلاف داخلی و گره را حل کنیم، لذا معلوم است که این دو گروه با هم آشنا هستند؛ همانند طبیب و بیمار؛ برخی به حسب ظاهر بیمار و برخی طبیب هستند که مشابهات به منزله بیمار علمی و محکمات به منزله طبیب هستند.
این مرجع تقلید عنوان کرد: تاویل لطیف قرآن بالاتر از طبیب بودن است؛ فرمود برخی(متشابهات) به منزله نوجوان و جوانی هستند که مقداری شیطنت دارد و برخی به منزله پدر و مادر(محکمات) هستند که عطوف و مهرباناند.
استاد برجسته حوزه علمیه بیان کرد: محکمات، ام الکتاب هستند و محکمات با عاطفه خود، متشابهات را در دامن خود میپروانند تا آن را نیز محکم کنند، لذا اگر مشکلی را درمان نکند که «ام» نیست و اصولا متشابهات از روی محکمات تولید شدهاند و چون از آنجا هستند به آنجا بر میگردند؛ وقتی متشابهات به دامن محکمات رفت، سراسر قرآن میشود محکم و این همان «یفسر بعضه بعضا» است.
اغلب مفسران «یفسر بعضه بعض» را قبول دارند
وی افزود: تفسیر طبری که امام مفسران است و شیخ طوسی برخی حرفها را از او گرفته تا المنار و از المنار تا طبری هر کدام را که دیدهایم یا «بعضه یفسر بعض» را به صراحت یا غیرصریح دارند و مخصوص علامه طباطبایی هم نیست ولی آنها میگفتند به المعجم و کتب لغت مراجعه کنیم اما المیزان با کلمات و معجم کاری ندارد میخواهد محکم و متشابه را با خود قرآن حل کند زیرا مراجعه به معجم کار طلبه عادی است.
این مفسر قرآن با بیان اینکه سراسر قرآن محکماند اظهار کرد: متشابه در سوره زمر با متشابه در آل عمران خیلی فرق دارد. آنجا فرمود برخی متشابه و برخی محکم و کسانی که در قلوبشان زیغ دارند، سراغ آن میروند. ولی این متشابه یعنی همگون و اگر متشابهات را به ام الکتاب برگرداندیم سراسر قرآن محکم میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که تفسیر قرآن به قرآن با نقش ائمه(ع) در تنافی نیست؟ افزود: همه حقیقت قرآن و ظاهر و باطن آن نزد ائمه است و این حرفی درش نیست، ولی خود ایشان فرمودند به نام ما حدیث جعل میکنند؛ ولی به نام قرآن کسی نمیتواند جعل کند، لذا هر چه از ما رسید چه معارض داشته باشد و یا نداشته باشد قبل از هر چیز باید آن را به قرآن عرضه کرد. چون به نام قرآن کسی نمیتواند دروغ جعل کند لذا اگر مطابق قرآن نبود گفته ما نیست.
هیچ روایتی بدون عرضه به قرآن حجیت ندارد
صاحب تفسیر تسنیم گفت: هیچ حجیتی برای هیچ روایت نیست مگر اینکه اول به قرآن عرضه و اگر مخالف قرآن نبود آن وقت سراغ آن برویم؛ ائمه قرآن ناطق هستند؛ ظاهر و باطن قرآن در نزد آنها است اما وظیفه ما چیست؟ خودشان(ائمه «ع») فرمودند چنین به نام ما دروغ جعل میشود لذا شما اول باید روایت را بر قرآن عرضه کنید و اگر مخالف آن نبود روایت را با قرآن و قرآن را با روایت تفسیر کنید.
باور بهشت مهم نیست؛ بهشت دیدن مهم است
وی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: راههای اخلاقی قرآن آیات عدالت و ظلم و ... است اما راه اویس قرنی شدن و راه عملی کردن خطبه امیرمومنان که مردانی بهشت را میبینند چیست؟ بهشت را باور داشتن مهم نیست اما بهشت دیدن و جهنم و باطن را دیدن مهم است که با درس خواندن در حوزه و دانشگاه حل نمیشود با جان کندن حل میشود؛ آیا نماز خواندیم که لرزه به ما بیفتد نه! پس چه توقعی داریم که بهشت را در این دنیا ببینیم ولی ائمه برای نماز میلرزیدند یعنی چی؟ این همان است که فرمود«اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا» این راه اویس شدن است.
وی تاکید کرد: امام سجاد(ع) میفرمود من میخواهم امانت خدا را ادا کنم، نماز ادای امانت است لذا ابتدا میلرزد اما وقتی وارد نماز میشود کم کم آرام میشود و به «الا بذکرالله تطمئن القلوب» میرسد؛ از امام علی(ع) پرسیدند که قدقامت الصلاة یعنی چه، امام علی فرمود وقت زیارت خداست و میخواهند با خدا ادلال کنند، میخواهند با او ناز کنند و این نازکردن یعنی«لئن اخذتنی بجرمی اخذتک بعفوک» اول انسان باید تنش از یاد خدا بلرزد و بعد قلب نرم شود تا به این ناز کردن برسد.
در کسالت روحی تنها به فرائض بپردازیم
وی تاکید کرد: به همین دلیل فرمودند که دلها پائیز و بهاری دارد چه در روضه و دعا وقتی حال دارید از این فرصت استفاده کنید ولی وقتی حال ندارید تحمیل نکنید؛ نماز و روزه مستحبی نخوانید و زیارت نروید که منزجر میشوید و فقط به فرائض بپردازید.
/س.ب 215