پاسخ دندان شکن به غرب با گفتمان محمد صلی الله علیه و آله
قرار است با تدوین این کتاب چه مساله ای اثبات شده و چگونه طبق ادعای شما، این اثر پاسخی در برابر غرب به توهین ویژه شارلی ابدو ارائه کند؟
ببینید این اثر درصدد آن است تا نشان دهد توهین و اهانت به دیگران، رویکرد افرادی است که دست و ذهن خالی از منطق مستدل و محتوای عمیق دارند؛ اما اسلام که مدعی آن است برای بشریت در همه زمان ها برنامه زندگی ارائه کرده و برنامه آن نیز متکی به پشتوانه ای از مبانی ایدئولوژیک مورد قبول عقل است، منطق توهین و اهانت را به رسمیت نمی شناسد.
اسلام می خواهد انسان ها در پرتو آزادیِ عقلانی و به دور از جبرهای نامرئی همچون تبلیغات رسانه ای و ... حق را بشناسند و به آن گرایش پیدا کنند. بنابراین، مسیر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اسلام در دعوت انسان ها به حق، گفتگوی آزادانه و محترمانه بوده است. همان دستوری که خدای متعال در آیه 125 سوره نحل فرموده است:"ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ؛ (ای پیامبر؛) با حكمت و موعظه نیكو، به راه پروردگارت دعوت کن و با آنها به روشى كه نیكوتر است، استدلال و مناظره كن".
این سیاست را به روشنی می توان در سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان و پیروان ایشان مشاهده کرد. آن حضرت (ص)در مواجهه با معاصران خویش، به عنوان نخستین مخاطبانش، شیوه گفتگو و مناظره را در پیش گرفتند.
در این راه، اولاً هیچ محدودیتی برای مخاطبانش قائل نبود و ثانیاً به همه سوالات متبادر به ذهن آنها، با دلایلی که هم حق باشد و هم مقبول طرف مقابل، پاسخ می گفتند. لذا نتیجه بسیاری از این گفتگوها، آن بود که طرف مقابل به حقانیت گفتمان آن حضرت (ص) اقرار می کرد یا حداقل دست از ادعای خویش می کشید. چنانکه در یکی از این مناظره ها، 25 تن از سران و بزرگان ادیان حاضر در سرزمین حجاز به آن حضرت (ص) مراجعه کردند و سوالات خویش را پرسیدند و همگی پس از چندی ایمان آوردند.
عنوان کتاب با توجه به کلمه گفتمان، اشاره به گفت و گوی پیامبر (ص) با چه اقشاری از جامعه آن روز دارد؟
"گفتمان محمّد (ص)" به بخشی از گفتگوها و مناظره های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با بزرگان ادیان دیگر می پردازد تا گوشه هایی از منطق نفوذناپذیر و مستحکم آن حضرت (ص) در مقابل گفتمان حاکم بر سایر ادیان و مکاتب را به مخاطبان نشان دهد.
همچنین، این اثر نشان می دهد که منطق پیامبر (ص) با بزرگان و پیروان یهود و مسیحیت، بر مدار احترام و استدلال و آرامش می چرخید و هیچ گاه ایشان به آنها و مقدساتشان بی احترامی یا توهین نکردند و رعایت بحث آزادی اندیشه و بیان این افراد را نیز داشتند.
در این کتاب بحثی درباره جایگاه گفتگو و مناظره در اسلام مطرح شده است و سپس مناظره هایی که آن حضرت (ص) با سران یهود، مسیحیت، ملحدان (منکران خدا)، مشرکان و زرتشتیان داشته اند، در مباحث مختلف، از جمله مباحث خداشناسی و توحید، مباحث نبوت عامه و نبوت خاصّه و برخی از عقاید خاصه آن ادیان، مطرح شده است.
برای اثبات منطق در پیش گرفته پیامبر (ص)، آیا در این اثر به مطلبی اشاره شده است؟
بله؛ بیش از هزار و چهارصد سال از نزول قرآن و مبارزه طلبی آن گذشته است. اگر قرآن کتابی معمولی و رهاورد تجارب بشری است، به طور مثال تجربه عرفانی و شاعرانه یک انسان ساده است، یا محصول فرهنگ حجاز و برگرفته از دیگر تمدن های باستانی است، تمام جنّ و انس را به خدمت بگیرید و تمام همت خویش را به کار بگیرید تا کتابی مانند آن بیاورید، نه، 10 سوره مانند آن بیاورید؛ نه، یک سوره مانند آن بیاورید. چرا با گذشت هزار و چهارصد سال، دشمنانی که تمام تلاش های تئوریک و میدانی خود را برای نابودی اسلام کردهاند، هیچ سورهای که حتی اندک قابلیتی برای مقایسه با قرآن داشته باشد، نیاورده اند. تردیدی نیست که اگر می توانستند، قطعا تاکنون چنین کاری انجام داده بودند.
در کنار آن منطق استوار، "خُلق عظیم" آن یگانه دهر را به دوست داشتنی ترین انسان ها تبدیل کرد؛ آن هم در زمان و مکانی که به جاهلیت شناخته می شد. در میان مردمی که چندان بویی از فرهنگ و اخلاق نبرده بودند و نکوهیده ترین سنت ها در میان آنها رایج بود، همگان حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به صفات والای انسانی و اخلاق الهی چون مهربانی، راستگویی، امانتداری، محروم نوازی و مدارا با دیگران می شناختند.
امروز نیز، اگر جمال دل آرای خَلق و خُلق و منطق آن بزرگوار برای بشریت نمایان شود، هر انسانِ منصفی که قلب حقیقت جو و وجدان بیدار داشته باشد، بی درنگ او را بر همه مکاتب و مذاهب ترجیح خواهد داد. دل ها و عقل ها میتوانند با مقایسه مدعای مکاتب رایج با آموزههای آن حضرت دریابند که آن بزرگمرد در سایه ارتباط با خدای بزرگ، نسخه شفابخش همه گرفتاریهای امروز بشریت را تقدیم انسان ها کرده است.
شاید به همین دلیل است که دشمنان آن بزرگوار در دوران معاصر ما به تکاپو افتادهاند تا با ایجاد کینه و نفرتِ کور از ایشان آن قله کمال انسانی را از دیده های انسان ها پوشیده بدارند.
در این راستا این کتاب تلاش می کند پیامبر اسلام (ص)را به صورت مستدل و مستند، به عنوان شخصیتی دارای منطق مستحکم و نفوذ ناپذیر، اخلاق نیکو معرفی کرده و نشان دهد در شرایط وجود مقابله های تئوریک سرسخت ترین دشمنان با ایشان، اِعمال شدیدترین تحریم اقتصادی در قالب توافقنامه منع خرید و فروش با مسلمانان، محاصره فرهنگی از طریق ممنوعیت استماع سخنان پیامبر (ص)، محاصره سیاسی، تحمیل جنگ های پیاپی نظامی با مشرکان مکه و اهل کتاب در مدت زمان کمتر از 10 سال و بروز و ظهور هواهای نفسانی و مشکلات فرهنگی در درون پیکره جامعه اسلامی، امکان نداشت یک مکتب که فاقد پشتوانه تئوریک و قدرت نرمِ ناشی از منطقِ مستحکم باشد، دوام بیاورد.
بنابراین، پاسخ به توهین به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) عاملی برای نگارش این کتاب شد و نامه رهبر معظم اننقلاب اسلام به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، انگیزه من را برای ادامه تدوین این کتاب مستحکم تر کرد و امیدوارم در آینده ای نزدیک، در دسترس خوانندگان قرار گیرد.
/س.ب215