حجت الاسلام مومنی: حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت جان خودشان را فدا کردند+ گزارش تصویری

کد خبر: 49834
مراسم روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی و مداحی حاج محمد نوروزی، حاج عبدالرضا هلالی، حاج حسین یعقوبیان، کربلایی محمد فصولی و کربلایی جواد پرچمی در هیئت الزهرا سلام الله علیها برگزار شد

وارث: مراسم روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی و مداحی حاج محمد نوروزی، حاج عبدالرضا هلالی، حاج حسین یعقوبیان، کربلایی محمد فصولی و کربلایی جواد پرچمی در هیئت الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامه ی خبر متن سخنان حجت الاسلام مومنی را می خوانید:



حجت الاسلام مومنی: حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت جان خودشان را فدا کردند

وجود مقدسه حضرت زهرا سلام الله علیها در عرصه سیاست نقش آفرین بودند. در دفاع از ولی خدا امیرالمومنین علیه السلام بدون اینکه لطمه ای بر حیثیت زنانه شان وارد شود از امیرالمومنین علیه السلام دفاع جانانه ای کردند. خطبه ایشان پس از هجوم و گرفتن فدک بوده است. زمانی خوانده شده که ایشان را درد و ابتلای جسمی گرفته بود. حضور در عرصه سیاست بدون اینکه لطمه ای به حیثیت زنانه او وارد شود. قرار است از امیرالمومنین علیه السلام دفاع کند. ظاهر خطبه، خطبه فدکیه است ولی بحث های زیادی در آن نهفته است. بحث شکر، بحث فلسفه دین، بحث احکام و ... در آن وجود دارد. به ظاهر فدک مطرح است اما حقیقتاً دفاع از امیرالمومنین علیه السلام در این خطبه صورت می گیرد.


ایشان قسم خوردند که مبادا مکان قبرشان را کسی بفهمد. فرمودند: زمانی که همه خواب هستند آن موقع تابوتشان را امیرالمومنین علیه السلام بلند کنند. دلیل این همه اصرار چیست؟ خود حضرت می فرمایند: تا قیام قیامت همه بدانند من از این مردم مدینه برای خیانتی که به علی علیه السلام کردند ناراضی هستم. وگرنه من خودم را فدای علی علیه السلام کردم. ایشان برای خودش غصه ای ندارد. با این وضعیت آدم نمی تواند تکان بخورد ولی درد جسم باعث نشد درد علی علیه السلام را فراموش کند.


به مسجد آمدند و دیدند روی امیرالمومنین علیه السلام شمشیر کشیده اند. فرمود: پسرعمویم را رها کنید. اگر رهایش نکنید می روم کنار قبر پدرم پیامبر صلی الله علیه و آله و موهایم را پریشان می کنم و گریبان چاک می دهم و پیراهن پدرم را روی سرم می گذارم و نفرینتان می کنم. دست فرزندان را گرفت و کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله آورد. سلمان گفت: ستون های مسجد شروع به لرزیدن کردند. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: سلمان دریاب. سلمان آمد و گفت: بی بی جان علی علیه السلام فرموده. حضرت فرمودند: من مطیع ایشان هستم ولی به ایشان بگو من جلوی درب مسجد می ایستم تا سالم از آنجا بیرون نیاید ول نمی کنم. جلوی در مسجد ایستاد و در حالی که درد ایشان را گرفته است. وقتی که دید ایشان سالم بیرون می آید صدا زد: "علی جان جانم فدایت شود و نفس هایم سپر بلای تو شود. تو در خوشی باشی زهرا کنارت است. تو در غم و اندوه باشی فاطمه کنارت است."


پس درد خودش نیست. غصه علی علیه السلام را دارد. علت این همه اصرار و عدم رضایتش از مردم را بیان می کند. می فرماید: امتی که عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله را نقض کردند. دست بیعت دادند چرا رها کردند. دیگر این امت نماز نخوانند. امتی که علی علیه السلام مرا شبانه روز به در خانه شان می برد. امتی که شهود مرا تکذیب کردند.


آن ملعون در مسجد گفت برای فدک که ملک خود حضرت بود باید شاهد بیاورد. ارثیه ای بود که به خود حضرت رسیده بود. کارگزارهای حضرت که در آنجا بودند آنها را بیرون کردند و آنجا را گرفتند. آن دو زن بهشتی بلند شدند که شهادت بدهند و گفتند: شما زن هستید و بنشینید. حسن و حسین علیهم السلام بلند شدند و باز هم نپذیرفت. جبرائیل و میکائیل شهادت دادند و رد کردند. امیرالمومنین علیه السلام بلند شدند شهادت بدهند و آن بی حیا جسارت به ایشان کردند. به ایشان رو کرد و گفت: علی تو بنشین. مَثل تو مَثل کسی است که می خواهد به خانه خودش آتش بیندازد. این آدم ها خیلی پست بودند. اصلاً اگر حضرت فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر هم نبود، انسان که بود.  


/1102101304

حجت الاسلام مومنی: حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت جان خودشان را فدا کردند