حجت الاسلام کرمی: عمل ما اعتقادات و اعتقاداتمان عملمان را می سازد
وارث: مراسم جشن ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی مداحان حاج رسول فیضی، حاج مجید کمره ای، حاج محسن عرب خالقی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در حسینیه دلریش برگزار شد.
در ادامه ی خبر متن سخنان حجت الاسلام کرمی را می خوانید:
![حجت الاسلام کرمی: حجت الاسلام کرمی:](/files/fa/news/1395/4/1/265346_527.jpg)
عرض کردیم که شاکله و شخصیت هر انسانی علت است برای صدور فعل از آن فاعل. علت مفیض و فاعلی که فعل را ایجاد می کند عبارت است از آن شخصیت و شاکله ای که از دو چیز ساخته می شود یکی معرفت (تصور و تصدیق) و دیگری میل و اراده. نکته ای که در اینجا مطرح است این است که اگر چه حالات روانی انسان علت فاعلی برای افعال انسان است یک رابطه متقابل در رابطه با علت و معلول در اینجا وجود دارد که یک مقدار شاید عجیب باشد و آن این است که همان مقدار که شخصیت فعل را ایجاد می کند به همان مقدار فعل هم شخصیت انسان را می سازد. یکی از عواملی که شخصیت انسان را شکل می دهد نحوه عملکرد انسان است.
قرآن وقتی حالات روانی انسان را به سه قسمت تقسیم می کند که یکی از حالات روانی انسان ایمان و یکی کفر است که این ها با هم تقابل دارند. یکی از حالات روانی انسان نفاق است. یعنی انسانی که نفاق دارد به اقتضاء حالات روانی اش عمل می کند. انسانی که انفاق می کند اهل اجتهاد و ایثار است. ایمان است که موجب می شود انسان از همه زنجیرها و قیود مزاحم و همه موانع و معضلات عبور کند و برود مدافع حرم شود.
چه چیزی موجب می شود که یک انسان نان شبش را هم انفاق کند. گرسنگی یک حالت طبیعی در انسان است. می طلبد که وقتی گرسنه است نان بخورد. چه طور انسان در مقابل امیالش می ایستد و مقابله می کند؟ این ایمان می خواهد. فلذا اگر بخواهیم تشخیص دهیم چه کسی مومن و چه کسی کافر است راهی نداریم جز اینکه عملکرد آن شخص را بررسی کنیم. مثلاً مرحوم مدرس، شیخ فضل الله نوری یا در صدر اسلام کسانی مثل عمار یاسر و سمیه شکنجه می شدند برای دنیایشان تحمل نکردند. چه طور می شود که یک انسانی ثروتش را با فقرش معاوضه کند؟
خاصیت ایمان این است که اگر آن کار را انجام داد احساس ضرر نمی کند. اگر من نمی توانم مدافع حرم باشم برای این است که ایمانم ضعیف است. از جان گذشتن مگر شوخی است؟ محبت به بقا از دیرباز در وجود انسان جاودانه است. شیطان برای فریب دادن حضرت آدم علیه السلام گفت: اگر میوه این درخت را بخوری جاودانه می شوی. فلذا مسئله اعتقادات پایه است. حتماً ادعیه مأثوره از اهل بیت علیه السلام را بخوانید. غالب این دعاها یک دوره اعتقادات است. آل یاسین اعتقادات است.
جای محک زدن اعتقاد در مناسک اعتقادی نیست. میدان محک زدن عیار اعتقاد در جایی است که کسی به چیزی احتیاج دارد و اسباب رفع احتیاجش در اختیار من است و آن هم از وابستگی های من است. حضرت خدیجه سلام الله علیها کریمانه ثروتش را در اختیار اسلام قرار داد. همه دعواها بر سر پول است. ما وقتی می گوییم امیرالمومنین علیه السلام ایمان داشت برای این بود که همیشه ایشان در صف اول بود. چه جاناً و چه مالاً حاضر به فداکاری بودند. تا اعتقاد درست نشود پایه مشکل دارد.
مطلب بعدی که می خواهم بگویم این است که رفتار انسان در اعتقاد انسان اثر می گذارد. چون گفتیم اعتقاد دو مسئله است: معرفت و میل. شما وقتی کسی را دوست دارید و گرایش دارید این میل به جایی می رسد که عشق می شود و همه ادراکات انسان را در اختیار می گیرد و تمام کارهایش با آن تنظیم می شود. اما اگر انسان مطابق میلش عمل نکند یواش یواش مبادی میل انسان تغییر می کند. در قرآن نمونه هایی ذکر شده است. تا الان در مورد اثر ایمان بر عمل صحبت می کردم از الان می خواهم راجع به اثر عمل بر ایمان سخن بگویم.
اگر عمل خوبی را به صورت تدریجی ممارست کردی رفته رفته ایمانت تقویت می شود. توده مردم فلسفه نخواندند، کشاف و تفسیر فخر رازی نخواندند، ایمانشان محصول عملشان است. قرآن راجع به اشخاصی سخن می گوید که آدم های خوبی بودند و در تاریخ هم نمونه های متعددی داریم. این اشخاص از ابتدا نمره های بالایی داشتند و شاخص بودند ولی موضعشان تغییر کرد. یک نمونه اش بلعم باعورا1 است. خدا در قرآن می فرماید ما به بلعم باعورا اسم اعظم دادیم. اسم اعظم را هر کسی داشته باشد مرده را می تواند زنده کند. ولی پوچ شد و مخلد شد. اگر انسان حالش این شد یواش یواش از منطق ایمانی اش فاصله می گیرد.
چه کسی می تواند زبیر را متهم کند؟ این ریزش ها، در عمل اتفاق می افتد. اول انسان اعتقاد پیدا می کند و براساس اعتقادش عمل می کند و شکنجه می شود. خیلی مهم است که از اعتقادات محافظت کنیم. اگر مواظبت نباشد نتیجه اش امثال زبیر و بلعم باعورا می شود. کسانی که سقوط می کنند قابل ترحم هستند. حضرت امیر علیه السلام در کنار جسد زبیر گریه کردند. شمشیرش را برداشتند و گفتند چقدر با آن، غم از دل پیامبر صلی الله علیه و آله برداشت.
ادعیه ماه مبارک رمضان، انسان ساز است. اینها انسان را با خدا آشنا می کند. دعای افتتاح را با ترجمه اش بخوانید. این ها انسان را می سازد. اعتقادات ما عمل ما را می سازد و عمل ما اعتقادات ما را می سازد. اگر شروع به گناه کردن کردیم و قبح گناهان برایمان ریخت یواش یواش سقوط می کنیم.
/1102101304
پی نوشت:
1.
بَلعَم باعور (به عبری: בִּלְעָם) شخصیتی در داستانها و روایتهای یهودی و اسلامی است. او را داننده اسم اعظم دانستهاند که از این دانش خود سوء استفاده کرد. برخی او را با بلعام بن بعور که داستان آن در فصل ۲۲ سفر اعداد آمدهاست یکی دانستهاند. بلعم باعور در زمان داود نبی میزیست و خداوند او را به مقام مستجابالدعوه رساند تا بتواند با بنی اسرائیل به فلسطین غلبه کند اما آنها او را نفرین کردند و دچار عذاب الهی شدند.