حاج داوود فقیهی: رد تفکر غلط خوارج، در جامعه ی امروز هم هویداست
وارث: شب شهادت امام صادق (ع) با سخنرانی حاج داوود فقیهی و مداحی حاج حیدر خمسه - برادر اخوان و دیگر ذاکرین اهل بیت (ع) در هیئت روضة المهدی(عج) برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حاج داوود فقیهی را می خوانید:
تفکرات خوارج، مرجئه و زیدیه از مشکلات عصر امام صادق علیه السلام
رد تازیانه تفکر خوارجی از معاویه تا به امروز دیده می شود گاهی یک اندیشه ی غلط در جوامع امروزی هم دیده می شود. مثلا به شخص می گویم وقتی تو در حسینیه هستی باید با اندیشه ی صاحب پرچم حرکت کنی. می گوید من برای امام حسین علیه السلام گریه می کنم اما اعصاب نماز خواندن ندارم. به او می گویم: جانم فعل خیر این حسینیه نماز خواند است اگر فعل خیرو اقامه ی صلوة نداری از این مکتب بیرون هستی! می گوید خدا می داند با من چکار کند تو کاری نداشته باش! این رد تازیانه ی تفکر خوارجی است.
مردم مدینه تا زمان زندگی امام صادق علیه السلام به فتوای خلیفه ی دوم عمل می کردند چه روزگارسختی امام دارند. جایی باید درس بدهند که یک حاکم مخالف با امام است و دوم فقه و مدل نماز خواندنشان مدل خلیفه دوم است امام صادق علیه السلام در آن شرایط باید دین را تبیین می کردند. مردم مدینه با تفکر خلیفه دوم زندگی می کردند که بسیار برای امام آزاردهنده بوده.
به خلیفه گفتند تکلیف ما با دزد چیست؟ باید با دزد چکار کنیم؟ خلیفه گفته بود اگر قد او از این طناب بلندتر بود او را تازیانه بزنید اگر بلندتر نبود او را رها کنید. مشکل بعدی امام صادق علیه السلام این است که در دوره ی معاویه به عد پول می دادند برای اینکه حدیث بسازند. ابوسفیان به یک یهودی گفت تو می خواهی اسلام را شکست بدهی یا نه؟ آن یهودی گفت بله، ابوسفیان به او گفت برو مسلمان شو! چند بار به او این حرف را زد، ابوسفیان و معاویه و دشمنان اسلام جاهل نبودند در روزگاری که برق و موبایل نبوده توانستند جامعه را کنترل کند، همه باید بتی را می پرستیدند که ابوسفیان ساخته یعنی اندیشه ای داشته تا توانسته بر مردم حاکم شود! با یک آدم بی سواد، مفلوک و عقب افتاده طرف نیستیم.
حدیث سازی و جعل حدیث از مشکلات عصر امام صادق علیه السلام
ابوسفیان از یهودی پرسید علت انحراف یهود چه بود که بعد از حضرت موسی منحرف شدند. گفت مشکل گروه گروه شدن مردم بود، مشکل قبول حرفهای غلط و ورود حرفهای غلط به کتاب مقدس بود. ابوسفیان به او گفت مسلمان شو و حرفهای غلط داخل دین بینداز و با همان عواملی که باعث انحراف یهودیت شد اسلام را هم منحرف کن. از اینجا به بعد آسیب خوردن ما شروع شد. اهل سنت در دو دوره هرچه حدیث پیدا می کردند آتش می زدند. وقتی هرچه حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام مانده خلیفه جمع می کند و آتش می زند، حالا چه کسی باید کتاب را تحریف کند؟ یک یهودی تازه مسلمان شده.
در زمان امام صادق علیه السلام مشکلات زیادی وجود داشت مشکل جعل حدیث و حدیث سازی هم یک مشکل بود. مشکل دیگر مردم شام بودند. خلیفه دوم سرکار می آید و حاکمینی را برای مناطق مختلف می گذارد برای شام معاویه لعنت الله علیه را می گذارد، در طول مدت خلافت سه خلیفه همه ی حکّام را عوض کردند اما معاویه را عوض نکردند و موقعیت او تثبیت ماند.
خلیفه دوم اعلام کرده بود همه باید به دولت مرکزی مالیات بدهند اما معاویه به دولت مرکزی مالیات ندهد و پولها را برای خودش بردارد. بقیه فرمانرواها از بخشی که به دولت مالیات می دهند ده درصد را برای معاویه بفرستند. معاویه پولدار می شود در شهری زندگی می کند که آب و هوا خوب، درخت خوب، مسیر کاروان خوب، درآمد خوب، پس مردم خیلی راحت هستند. چگونه عبادت می کنند؟ در نمازشان امیرالمومنین علی علیه السلام را صب می کنند و به این هم افتخار می کنند!
مردم شام امیرالمومنین علیه السلام را لعن نمی کردند بلکه صب می کردند. لعن با صب متفاوت است. صب یعنی حرف بد! به خانواده ی کسی تهمت بد زدن! لعن، لعن است خدا در قرآن دروغگو و مال مردم خور را لعن می کند. در شهر شامی که مالیات نمی دهند و مالیات می گیرند، اوضاع اقتصادی خوبی دارند و... حال معنویشان صب است. در عصر امام صادق علیه السلام چه اتفاقی می افتد؟ وقتی معاویه پولدار می شود و به درک واصل می شود پولهایش به یزید لعنت الله علیه می رسد. پولهای یزید به عمر سعد و علقمه می رسد طوری که فریاد می زند هر کس مشک را بزند هزار سکه انعام می گیرد!!!
این پولهایی که در کربلا خرج می شود از کجا آمده؟ معاویه از کجا پولدار شد؟ از خلیفه می آمد!!! کسی در کربلا پول خرج می کند که مفت به دستش رسیده باشد.
مشکل دیگر امام صادق علیه السلام اندیشه های غلط بوده است. اولین اندیشه های غلط، اندیشه ها غُلات و غلوکنندگان بود. آنها می گفتند امام صادق علیه السلام را دوست داری؟ اگر دوست داری نمی خواهد نماز بخوانی! امام حسین علیه السلام را دوست داری سه بار صبح و سه بار مغرب بر پسر مظلوم فاطمه سلام الله علیها گریه کن، دیگر گناهی بر تو نمی ماند و هر کاری بخواهی می توانی انجام دهی. این مشکل عصر امام صادق علیه السلام بود.
در این شرایط امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس نماز را سبک بشمارد از ما نیست. از ایشان پرسیدند سبک شمردن یعنی چه؟ یعنی گاهی بخواند و گاهی نخواند؟ حضرت فرمود: آن کسی که سر وقت نماز نمی خواند.
از دیگر گروههایی که خیلی امام صادق علیه السلام را اذیت می کردند مرجئه بودند. مرجئه باور به توبه غلط داشتند یعنی می گفتند توبه می کنیم و خدا کریم است! امام با آنها صحبت می کنند و می فرمایند آتش جهنم برای هم هست و چه کسی فکر کرده با توبه کار تمام می شود. مثلا یک طلافروش را بکشیم و چند میلیارد طلاهایش را برداریم بفروشیم و به خارج برویم و بعد بگوئیم توبه می کنیم و تمام می شود؟
آیا امروز تفکرات مرجئه و غُلات در جامعه ی ما وجود ندارد؟ جامعه ی امروز ما را اذیت نمی کند؟ تفکر زیدیه هم تفکر دیگری بود که خیلی مایه آزار حضرت بود. زید از فرزندان امام سجاد علیه السلام بود در مقابل پدرش قدعلم می کند و به حضرت می گوید چرا قیام نمی کنی؟ امام فرمود: الان وقت قیام نیست. زید بر علیه دشمن قیام می کند و کشته می شود اما ما به او شهید نمی گوئیم چون معتقدیم آنچه امام می گوید درست است امام فرموده باید صلح کنیم.
زیدیه می گفتند ما امامی که شمشیر نمی کشد را نمی خواهیم ما امامی مثل حسین ابن علی علیه السلام می خواهیم که قیام کند. در یک مجلسی امام ادق علیه السلام به آنها فرمود: آن پولهایی که گرفته ای تا جلسه ی ما را به هم بزنی اصلی نیست و تقلبی است و رنگ طلا به آن زده اند بشکن و ببین اصلی نیست. شما حتی بر تفکر قیام هم نیستید بلکه آمده اید تا کلاس ما را بهم بزنید تا تفکر خلیفه برقرار بشود.