چرا پیامبران الهی قبل از رسیدن به نبوت دوره ای را به چوپانی می گذراندند ؟
وارث: در کتاب "فروغ ابدیت " نوشته استاد "جعفر سبحانی" آمده است :
چرا پیامبران الهی قبل از رسیدن به نبوت دوره ای را به چوپانی می گذراندند ؟
رهبران آسمانی وظیفه ای خطیر و بزرگی برعهده دارند ، وظیفه ای که با گرفتاری و محرومیت ، شکنجه و بلا ، قتل و کشتن ، خلاصه با انواع مصائب ، توأم و هم آغوش است و هرچه هدف بالاتر و بزرگتر باشد ، مصائب آن شدیدتر و عظیم تر خواهد بود .
روی این حساب ، شرط کامیابی رهبران الهی ، صبرو بردباری ، یعنی شکیبائی در برابر هر گونه تهمتها و ناسزاگوئیها ، در برابر هر گونه آزار و اذیت می باشد زیرا بردباری و شکیبائی در تمام مراحل مبارزه ، شرط واقعی نیل به مقصود است ، از این جهت نباید یک رهبر واقعی از زیادی دشمن بترسد و عقب نشینی کند ، نباید از کمی پیرو افسرده شود ؛ نباید از پیش آمد ناگوار بیم و هراسی به دل راه دهد.
ما در تاریخ و سر گذشته پیامبران ، مطالبی را می خوانیم که تصور آنها برای ما مردم عادی بسیار سخت و دشوار است ، دربارۀ حضرت نوح چنین می خوانیم که وی نهصد و پنجاه سال دعوت نمود و نتیجه این مبارزه و کوشش طولانی این شد که ، هشتاد و یک تن به او ایمان آوردند یعنی در هر دوازده سال موفق شد که یکنفر را هدایت نماید !
نیروی صبر و شکیبائی در انسان تدریجاً بوجود می آید ، باید ، حوادثی ناگوار پیش آید تا روح کاملاً به امور سخت و سنگین آشنا شود .
پیامبران قسمتی از عمر خود را پیش از رسیدن به مقام نبوت ، در چوپانی و شبانی می گذراندند تا مدتی در بیابان ها ، دنبال تربیت حیوانات بسر برند تا در طریق تربیت انسان شکیبا و بردبار باشند ؛ و تمام مصائب و سختیها را آسان بشمارند ، زیرا هرگاه شخصی توانست زحمات حیوانی را که از نظر هوش و فهم با انسان قابل مقایسه نیست تحمل کند ، ناچار خواهد توانست هدایت گمراهان را که شالودۀ فطرت آن را ایمان بخدا تشکیل می دهد ، بعهده بگیرد .
آنچه بیان شد مضمون حدیثی است که می فرماید : « ما بعث الله نبیاً قط حتی یستر عیه الغنم لیعلمه بذلک رعیه الناس » (1) [1]
پیامبر اسلام نیز قسمتی از عمر خود را در همین طریق گذرانید و بسیاری از سیره نویسان این جمله را نقل نموده اند که رسول اکرم (ص) فرمود :
«تمام پیامبران پیش از آنکه به مقام نبوت برسند ، مدتی چوپانی کرده اند عرض کردند : آیا شما نیز شبانی نموده اید ؟ فرمود : بلی من مدتی گوسفندان اهل مکه را در سرزمین «قراریط» می چرانیدم (2)[2]
آری شخصیتی که باید با ابوجهلها و ابولهبها مبارزه کند کسیکه می خواهد از افراد زبون که اندازۀ شعور و ادراک آنها ، این بود که دربرابر هر سنگ و چوبی خاضع می شدند ، افرادی بسازد که در برابر هیچ اراده ای جز اراده حق خاضع و تسلیم نشوند باید مدتها از راههای گوناگون ، درس صبر و شکیبائی را تمرین کرده باشد .
علت دیگر
ما فکر می کنیم که علت دیگری نیز برای چوپانی پیامبر بوده است و آن اینکه : آزاد مردی که در عروق او خون غیرت و شجاعت ، می گردد ؛ دیدن مناظر زور گوئی زورمندان قریش ؛ تظاهر آنان به پاکی سخت و گران می آید از آن گذشته روی گردانی جامعه مکه از پرستش حق ؛ طواف آنان در اطراف بتهای بیروح ، بیش از پیش برای یک شخص فهمیده ، ناگوار است ، روی این جهات ، پیامبر اکرم بساط زندگی خود را از میان اجتماع بیرون برده بود ، و مدتی در گوشۀ بیابانها ؛ دامنۀ کوهها که طبعاً از اجتماع کثیف آنروز دور بود ، بسر می برد ، تا مدتی از آلام روحی که معلول اوضاع رقت بار محیط آنروز بود ؛ آسوده شود .
علت سوم :
یک انسان روشن دل با بررسی صفحه زیبای آسمان ، و اوضاع ستارگان ؛ دقت در بارۀ گیاهان صحرا، به صدها نشانۀ نظم و قدرت آشنا می شود ؛ توحید فطری خود را با براهین محکم علمی ، استوارتر میسازد ، پیامبران بزرگ با اینکه از آغاز آفرینش قلوب آنان با مشعل فروزان توحید روشن بود خود را از مطالعۀ در موجودات و عوالم هستی بی نیاز نمی دیدند ، و از همین طریق به آخرین درجات یقین و ایمان نائل می گردیدند .
پینوشت:
[1] - سفینة البحار ماده نبی
[2] - ما من نبی الاوقدر عی الغنم ، قیل و انت یارسول الله ؟ فقال : انار عیتها لاهل مکه بالفراریط سیره ابن هشام ج 1 ص 166
/ف104