غزلی در سوگ شهادت حضرت فاطمه (س)

کد خبر: 67084
عباس براتی‌پور
وارث
شعله‌های غم است در جانم
چشمه ماتم است، چشمانم
 
سوختم، سوختم، كسی نشنید
ناله‌های دل‌پریشانم
 
عقده دل به چاه می‌گویم
چاه را غمگسار می‌دانم
 
خون دل می‌رود ز سینه هنوز
تا كه شرح فراق می‌خوانم
 
درد سختی است، غربت و اندوه
ترسم آخر كَنَند بنیانم
 
بی تو پژمرد بوستان علی
باغ آفت‌ زده است بستانم
 
جاری سیل اشك از چشمم
می‌كند فاش راز پنهانم
 
از غم داغت ای صداقت محض
سر كشد شعله از گریبانم
 
نخل‌ها نیز سوگوار تواند
نخل قامت‌خمیده را مانم

منبع: پایگاه خبری حوزه هنری