حجت الاسلام علی پناه: انفعال در جامعه ناشی از عدم معرفت به امام است
وارث: مراسم هفتگی هیئت روضه العباس(ع)، با سخنرانی حجت الاسلام علی پناه و مداحی حاج حسین سیب سرخی در حسینیه جوانان حسینی برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام میثم علی پناه را می خوانید:
![حجت الاسلام علی پناه حجت الاسلام علی پناه](/files/fa/news/1396/2/24/351401_545.jpg)
مهم ترین وظیفه شیعه در عصر غیبت
از نگاه امام صادق علیه السلام انتظار فرج مهم ترین وظیفه شیعه در عصر غیبت است. انتظار فرجی که از منظر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اعظم اعمال امت است، چه الزاماتی دارد؟ به چه کسی می توان گفت: منتظر؟ مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ1؛ فلینتظر به چه معناست؟ یعنی بنشین تا آقا بیاید؟ یا فقط دعای ندبه بخوانیم؟ اشتباه ما همین بود که به انتظار حضرت نشستیم، باید به انتظار حضرت می ایستادیم، باید یک موج عظیم فراگیر مهدوی در جامعه توسط ما به راه بیفتد.
انتظار به معنای پویایی است نه انفعال
امر ظهور حضرت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف چیزی نیست که خدا مقدر کرده باشد و ما در آن بی تاثیر باشیم بلکه ما می توانیم در امر فرج تاثیرگذار باشیم با راه انداختن یک موج عظیم مهدوی در جامعه. یعنی چکار کنیم؟ یعنی کاری کنیم که مردم بفهمند از چه نعمتی محروم هستند و دستشان از چه نعمتی کوتاه است. انتظار به معنای انفعال و نشستن و بی خیالی و بی تفاوتی نیست. انتظار به معنای پویایی است.
یک مثال دم دستی سطح پایین بزنم، مثلا شما زندگی مردم در 100 سال پیش را ببینید می گویید چه زندگی مزخرفی داشتند، چون امکانات و رفاهیات امروز را دیده اید و تجربه کرده اید زندگی مردم در گذشته خیلی مسخره به نظرتان می آید. اگر می دانستید قرار است در زمان ظهور چه اتفاقات عجیبی بیفتد و از چه دولتی محروم هستید حالتان از زندگی الان به هم می خورد.
ما جامعه مهدوی را نمی شناسیم لذا مشتاق زیارت آقا نیستیم و دلمان برایش تنگ نمی شود. گاهی دعایی می خوانیم ولی این دعاها از سر درد نیست، از سیری است. زبان حال ما می گوید: مهدی جان! آمدی کمر به خدمتت می بندیم اما اگر نیامدی، مهم نیست! زندگی می کنیم و مشکلی نداریم.
شاخصه های انتظار
انتظار حقیقی سه شاخصۀ مهم دارد. در عصر غیبت به کسی می توان منتظر گفت که این شاخصه ها را در وجود خود ایجاد کرده است. اولین شاخصه انتظار امام شناسی است. اولین شاخصه ارتقا بخشیدن معرفتمان است. خیلی زشت است که جوان هیئتی و حزب اللهی ما همه ی فوتبالیست ها و ستاره های سینما را بشناسد اما امام خودش را به درستی نشناسد. نتیجه ی نشناختن امام همین حال انفعالی است که در جامعه می بینیم. چند نفر را می شناسید که بی تاب و بی خواب امام هستند.
شیخ مفید به پسرش گفت: یک مرغ از خانه ات گم می شود چقدر به دنبال او می گردی تا پیدایش کنی اقلا همان قدر منتظر آقا باش.
آیا نبودن امام زمان علیه السلام برای ما مسأله است؟ یا به نبودن او انس گرفته ایم؟ این نتیجه قهری عدم امام شناسی است، این انفعال از نبود علاقه به امام زمان علیه السلام است؟ نه مردم ما برای حضرت می میرند، این حال انفعال صرفا ریشه در این دارد که کمیت امام شناسی شیعیان لنگ می زند.
مرحوم حاج محمّد علی فشندی تهرانی که از خوبان روزگار خود بوده است، می فرمایند: در یکی از تشرفاتم به آقا گِله کردم. چرا ظهور نمی کنید؟ حضرت علیه السلام فرمودند: اگر شیعیان من به اندازۀ نوشیدن یک ظرف آب به من و دولتم احساس نیاز پیدا می کردند، تا به حال آمده بودم.
موعودسازی به شیوه هالیوود
سینماگران شیعه بعد از 38 سال یک فیلم فاخر در حوزه مهدویت ساختید؟ تا در زمان ظهور سرتان را بالا بگیرید و بگویید ما هم قدمی برای ظهور برداشتیم؟ جالب است هالیوود موعودسازی می کند و موعود دروغین بخورد مردم می دهد آن وقت ما یک موعودی داریم که 11 امام قبل از او مشتاق دیدارش بودند اما ما این قدر منفعل هستیم، سازمان تبلیغات، نهادهای اثرگذار، حوزه ها و دانشگاه ... انگار همه ی ما دست به دست هم داده ایم و غربت امام زمان علیه السلام را بیشتر می کنیم. جامعه ی امروز ما مهدی علیه السلام را نمی شناسد جامعه مهدوی را نمی شناسند تا مشتاق ظهور باشندو
تعمیق باورهای مهدویت کودکان با کدام برنامه؟
وزارت محترم آموزش و پرورش می خواهید سندی را امضا کنید که تمام ارزشهای انقلابی و دینی ما را هدف گرفته! ای بنازم به رهبر عزیز انقلاب که به دهان شما زد و نگذاشت این سند ننگ بار را امضا کنید! طلایی ترین سالهای عمر بچه های ما در اختیار شماست آیا یک برنامه مدون مطالعه شده اثرگذار در رایتای تعمیق باورهای مهدوی بچه های ما دارید؟ یک خط در کتب بچه ها درباره امام زمان علیه السلام بنویسید! ببنید وهابیت در عالم چه می کند؟! حتی کسانی که دستشان خالی است چطور فعالیت می کنند؟! هیئتی ها به خودتان بیایید و سطح معرفتتان را ارتقا ببخشید.
حداقل کتاب "عصر ظهور" را بخوانید. امام صادق علیه السلام اوضاع رویایی و ایده آل دوران ظهور را توصیف می کند: «وقتی مهدی ما ظهور کند خدا به آسمان دستور می دهد هر چه باران در دلت هست ببار، به زمین دستور می دهد هر چه سبزی داری بیرون بریز و زمین یک تکه سبز می شود. در هیچ نقطه ای پا نمی گذارید مگر اینکه گلستانی ایجاد شود. در آن روزگار از ظلم خبری نیست کسی به مال دیگری دست درازی نمی کند.»
کار گل زار شود گر تو به گلزار آئی نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آئی
تصور اینها برای ما ممکن نیست چون در جنگلی زندگی میکنیم که پر از افراد درنده خو است. حضرت می فرماید: «در آن روزگار دختر جوان زیبا اول بازار شام سوار مرکب می شود در حالی که در یک خورجین پر ازطلا و در دیگری نقره دارد، نه چشم ناپاکی پیدا می شود که او را دید بزند و نه دست متعدی پیدا می شود از او تعدی و دزدی کند.»
انتظار به معنای انفعال و جمود و بی خیالی نیست، انتاظر یعنی حرکت، پویایی، راه افتادن و شرط اولش این است که از خودت شروع کنی، اول باید خودت آقا را بشناسی تا بتوانی به دیگران هم بشناسانی.
دومین شاخصه انتظار
دومین مولفه عاشق شدن است. عاشق شدن با جوگیری فرق دارد، جوگیرها عشقشان صرفا ریشه در احساسات خشک و خالی دارد اما اگر کسی که امامش را شناخت خودبه خود عاشق می شود و عشقی که زاییده معرفت است با عشق های سطحی و احساساتی فرق دارد. به تعبیر شهید چمرانی: وقتی شیپور جنگ نواخته می شود، مرد از نامرد جدا میشود. یاران امام حسین علیه السلام حدود دو هزار نفر بودند. کم کم از حضرت جدا شدند. شب عاشورا حضرت بیعت را از آنها برداشتند. گفتند همه کشته می شوید اگر بمانید، بلکه بدنهایتان را زیر سم اسبان می گذارند.
این همه لاف زدن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن مارا بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
هر کسی حاضر نمی شود بچه 11 ماهه اش را رها کند و به سوریه برود، در مملکت غریب بجنگد! مرد شهدا بودند آنهایی که در مقابل ارتش تا دندان مسلح عراق ایستنادند و سینه سپر کردند و گفتند: ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم / گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم / دنیا اگر از یزید لبریز شود/ ما پشت به سالار شهیدان نکنیم. یک بار پسر فاطمه سلام الله علیها را در گودال غریب گیر اوردند ما دیگر نمی گذاریم این اتفاق بیفتد.
سلام خدا به روح بلند شهدای مدافع حرم، گفتند یک بار حضرت زینب سلام الله علیها را در بازار بردند و یک مشت حرامی دورش را گرفتند کف زدند، کافی است! دیگر نمی گذاریم حضرت اسیر شود، نگذاشتند یک خط روی حرم خانم بیفتد، نگذاشتند یک کاشی از حرم حضرت کم شود. چنین موقعیتی پیش بیاید معلوم می شود لبیک یا زینب گفتن واقعی است یا الکی؟ تو اگر در مقابل سگهای هار تکفیری که تا بن دندان مسلح هستند و اعتقادی هم می جنگند قرار بگیری باز هم می توانی سینه ات را سپر کنی و بگویی: لبیک یا زینب! در شب عاشورا از حدود 1500 نفر حدود 30 نفر باقی ماندند و 40 نفر بعدا به سپاه حضرت اضافه شدند، بقیه همه رفتند!
پی نوشت:
1- الغيبة للنعماني، صفحه 200.