حیف است قبل و بعد از بهار، حالِ دلمان یکی باشد
وارث:حیف است بهار آیهها بیاید و ما همچنان مهجور باشیم.
حیف است عطر این بهار در شامه جهان بپیچد و دلهایمان رنگ و بوی بهار نگیرد.
دلهایی که در خزانِ دنیازدگی و غفلت و نافرمانی زرد شده و پوسیده.
حیف است قبل و بعد از بهار، حالِ دلمان یکی باشد. دوایش را که میدانیم. بهار آن کتاب است، این ماه.بهارِ دلهاستآن کتاب.
حالِ همه موقع بهار یکی نیست. بعضیها بیشتر بهاری میشوند. بیشتر میشکفند و میبالند.
پیشوایِ چهارم من و شما، در چهل و چهارمین دعای صحیفهشان، یاد دادهاند در طلیعه این ماه، اینطور دعا کنیم: خدایا ما را از بهترین اصحاب و اهالی این ماه قرار بده. از اصحاب و اهالی بهار. و اجعلنا لشهرنا من خیر اهل و اصحاب.
میگفت: یکی همیشه هست که حضورش بهار است برای همه دنیا. گیرم که غایب باشد.بیا دست هایمان را به سینه بسپریم و بر لبهایمان که صله بسته فراق است، شبنم حضور بنشانیم: السّلام علیک یا ربیع الانام و نضرة الایّام. سلام بهار همه موجودات! سلام مایه سرسبزی روزگاران. جویند همه هلال و من ابرویت/ گیرند همه روزه و من گیسویت/از جمله این دوازده ماهِ تمام/ یک ماه، مبارک است و آن هم رویت
بسم الله الرّحمن الرّحیم. شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن هدیً للنّاس و بیّنات من الهدی و الفرقان...
"مریم روستا"