روزى به اندازه پنجاه هزار سال!
خداوند ميفرمايد: «فرشتگان و روح به سوى او (خداوند) عروج مىكنند در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است»(معارج/۴) در آن روز فرشتگان به مقام قرب خدا مىشتابند و آماده گرفتن فرمان الهي و اجراى آن ميشوند.
وارث:آيتالله ناصر مكارم شيرازي در تفسير نمونه ذيل آيات 4 تا 7 سوره مباركه «معارج» به روزى كه به اندازه پنجاه هزار سال ميگذرد، اشاره كرده است كه متن آن در ادامه ميآيد؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْم كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَة * فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً * إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً * وَ نَراهُ قَرِيباً؛ فرشتگان و روح (فرشته مقرب خداوند) به سوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است! پس صبر جميل پيشه كن. زيرا آنها آن روز را دور مىبينند. و آن را نزديك مىبينيم». (معارج/ 4 تا 7)
روزى به اندازه پنجاه هزار سال!
بعد از ذكر داستان عذاب دنيوى كسى كه تقاضاى عذاب الهى كرده بود، وارد بحثهاى معاد و عذابهاى اخروى مجرمان در آن روز مىشود، نخست مىفرمايد: «فرشتگان و روح به سوى او (خداوند) عروج مىكنند در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است» (تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْم كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَة).
مسلماً، منظور از «عروج فرشتگان»، عروج جسمانى نيست، بلكه عروج روحانى است، يعنى آنها به مقام قرب خدا مىشتابند، و در آن روز، كه روز قيامت است، آماده گرفتن فرمان، و اجراى آن مىباشند، همان گونه كه در تفسير آيه 17 سوره «حاقه» گفتيم: منظور از جمله وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها: «فرشتگان در اطراف آسمان قرار مىگيرند» اين است كه: در آن روز آنها گرداگرد آسمانها ايستاده و آماده انجام هرگونه فرمانند.
معناي مختلف «روح» در قرآن
منظور از «روح»، همان «روح الامين»، بزرگ فرشتگان است كه در سوره «قدر» نيز به او اشاره شده است، آنجا كه مىگويد: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر: «در شب قدر، فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى تقدير امور نازل مىشوند».
البته، «روح» معانى مختلفى دارد كه در هر مورد، به تناسب قرائن موجود، ممكن است مفهوم خاصى ببخشد: روح انسان، روح به معنى قرآن، و روح به معنى «روح القدس» و به معنى فرشته وحى، همه از معانى «روح» است كه در آيات ديگر قرآن به آنها اشاره شده.
تعداد موقوف در قيامت/ هر موقوف چند سال دنيوي است؟
و اما تعبير به «پنجاه هزار سال» از اين نظر است كه آن روز، بر حسب سالهاى دنيا تا اين حدّ ادامه پيدا مىكند، و با آنچه در آيه 5 سوره «سجده» آمده است كه مقدار آن را يك هزار سال تعيين مىنمايد، منافاتى ندارد، زيرا همان گونه كه در روايات وارد شده است در قيامت «پنجاه موقف» است، و هر موقف به اندازه يك هزار سال طول مىكشد.
بعضى نيز احتمال دادهاند: عدد «پنجاه هزار سال» براى «تكثير» باشد، نه تعداد، يعنى آن روز بسيار طولانى است.
و به هر حال، اين درباره مجرمان و ظالمان و كافران است لذا در حديثى از «ابوسعيد خدرى» آمده است: بعد از نزول اين آيه كسى عرض كرد: «اى رسول خدا! چقدر آن روز طولانى است»؟ فرمود: وَ الَّذِى نَفْسُ مُحَمَّد بِيَدِهِ اِنَّهُ لَيَخِفُّ عَلَى الْمُؤْمِنِ حَتّى يَكُونُ أَخَفَّ عَلَيْهِ مِنْ صَلاة مَكْتُوبَة يُصَلِّيْها فِى الدُّنْيا: «قسم به كسى كه جان محمّد به دست او است! آن روز براى مؤمن سبك و آسان مىشود، آسانتر از يك نماز واجب كه در دنيا مىخواند».
«صبر جميل» به چه معناست؟
در آيه بعد، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را مخاطب ساخته، مىفرمايد: «صبر جميل پيشه كن، و در برابر استهزاء، تكذيب و آزار آنها شكيبا باش» (فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً).
«صبر جميل» به معنى «شكيبايى زيبا و قابل توجه» است، و آن، صبر و استقامتى است كه تداوم داشته باشد، يأس و نوميدى به آن راه نيابد، و توأم با بىتابى و جزع و شِكْوِه و آه و ناله نگردد، و در غير اين صورت جميل نيست.
سپس مىافزايد: «زيرا آنها چنان روزى را بعيد و دور مىبينند» (إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً).
«و ما آن را قريب و نزديك مىبينيم» (وَ نَراهُ قَرِيباً).
آنها اصلاً باور نمىكنند چنان روزى در كار باشد كه: حساب همه خلايق را برسند و كوچكترين گفتار و كردار آنها محاسبه شود، آن هم در روزى كه پنجاه هزار سال به طول مىانجامد، ولى آنها در حقيقت خدا را نشناختهاند، و در قدرت او شك و ترديد دارند.
آنها مىگويند: «مگر ممكن است استخوانهاى پوسيده، و خاكهايى كه هر ذرهاى از آن در گوشهاى پراكنده گشته است، بار ديگر جمع شود، و لباس حيات در تن بپوشد؟! (همان گونه كه قرآن در ساير آياتش اين تعبيرات را از آنها نقل كرده است) وانگهى، مگر روزِ پنجاه هزار ساله امكان پذير است؟!.
جالب اين كه، علم امروز مىگويد: مقدار روز در هر كرهاى از كرات آسمانى با ديگر كرات متفاوت است زيرا تابع مقدار زمانى است كه آن كره يك بار به دور محور خود مىچرخد، و لذا، روز در كره ماه به اندازه دو هفته در كره زمين است، حتى مىگويند: ممكن است با گذشت زمان، كره زمين از سرعت حركت وضعى خود بكاهد و مقدار يك روز، معادل يك ماه يا يك سال يا صدها سال شود.
نمىگوييم: روز قيامت چنين است، بلكه مىگوييم: روزِ پنجاه هزار ساله، حتى با مقياسهاى عالم دنيا چيز عجيبى نيست.